اعلامیه‌ «جمعیت‌ انقلابی‌ زنان‌ افغانستان‌» به‌ مناسبت‌ تدویر لویه‌ جرگه‌ اضطراری‌

لویه‌ جرگه‌ كار خود را شروع‌ خواهد كرد و چشم‌ اكثریت‌ مردم‌ مجروح‌ و گیج‌ شده‌ی‌ ما از ضربت‌های‌ پی‌ در پی‌ ده‌ سال‌ اخیر ناامیدی‌ به‌ سوی‌ آنست‌. ناامیدی‌ زیرا كه‌ این‌ لویه‌ جرگه‌ در سایه‌ تفنگ‌ و تهدید و تطمیع‌ جنایتكاران‌ بنیادگرا انجام‌ گرفته‌ است‌ و خبرنگاران‌ خارجی‌ رقم‌ كشته‌ شدگان‌ در جریان‌ انتخابات‌ را لااقل‌ هشت‌ نفر گزارش‌ داده‌ اند.

«كمسیون‌ لویه‌ جرگه‌» اعلام‌ داشته‌ بود كه‌ كسانی‌ كه‌ دست‌ شان‌ به‌ جنایت‌های‌ جنگی‌ و تخلف‌ از حقوق‌بشر آلوده‌ باشند فاقد شرایط لازم‌ عضویت‌ در لویه‌ جرگه‌ خواهند بود. اما خبرها حاكی‌ از آنست‌ كه‌ تعداد زیادی‌ از كاندیدهای‌ شریف‌ كه‌ ننگ‌ تعلق‌ به‌ این‌ و آن‌ باند بنیادگرا را نداشته‌ دستگیر شده‌ یا بهر نحوی‌ از جریان‌ انتخابات‌ بیرون‌ ساخته‌ شده‌ و در عوض‌ بنیادگرایان‌ و جنگ‌سالاران‌، خود یا عمال‌ شان‌ را «منتخب‌» اعلام‌ نموده‌ اند. این‌ قدرت‌ نمایی‌های‌ خاینانه‌ باز هم‌ بنابر نوشته‌ خارجیان‌ بیشتر در هرات‌ تحت‌ تسلط‌ اسماعیل‌خان كه‌ گویا در اثبات‌ سرسپردگی‌اش‌ به‌ رژیم‌ ایران‌ با حزب‌ وحدت‌ و شورای‌ نظار در مسابقه‌ افتاده‌ است‌، مشهور بوده‌ است‌.

تبصره‌های‌ ذیل‌ در مورد مسخره‌گی‌ها و بی‌اعتباری‌ لویه‌ جرگه‌ نه‌ از «جمعیت‌ انقلابی‌ زنان‌ افغانستان‌» (راوا) بلكه‌ از دیگران‌ است‌: «حتی‌ نگاهی‌ گذرا به‌ یك‌ سند صادر شده‌ از سوی‌ " كمسیون‌ لویه‌ جرگه‌ " نشان‌ می‌دهد كه‌ شمار بسیار بالایی‌ از نمایندگان‌ به‌ ولسوالی‌های‌ شمال‌ كشور (ازبك‌) و غرب‌ كشور (تاجیك‌) اختصاص‌ داده‌ شده‌ است‌.

قطعنامه‌ «جمعیت‌ انقلابی‌ زنان‌ افغانستان‌» در تظاهرات‌ ۱۰ دسامبر ۱۹۹۹ به‌ مناسبت‌ روز جهانی‌ حقوق‌بشر

اگر امروز جهانیان‌ آخرین‌ سالروز حقوق‌بشر در قرن‌ بیستم‌ را برگزار می‌كنند، ملت‌ محكوم‌ ما در آتش‌ «امارت‌» بنیادگرایان‌ طالبی‌ و جهادی‌ می‌سوزد. و افغانستان‌ نمونه‌ سرزمینی‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ در آن‌ حقوق‌ بشر به‌ وحشتناكترین‌ صورت‌ ممكن‌ پامال‌ می‌گردد.

«جمعیت‌ انقلابی‌ زنان‌ افغانستان‌» (راوا) برای‌ رساندن‌ فریاد مردم‌ مظلوم‌ و بخصوص‌ زنان‌ ماتمدار كشور ما به‌ گوش‌ مردم‌ جهان‌ و افشأ جنایات‌ بنیادگرایان‌ جهادی‌ و طالبی‌ موارد ذیل‌ را طی‌ تظاهراتی‌ به‌ مناسبت‌ روز جهانی‌ حقوق‌بشر اعلام‌ می‌دارد:


ـ طالبان‌ با داشتن‌ افكار ضدزن‌، ضددموكراسی‌، ضدانسانیت‌ و با شوونیزم‌، بیگانه‌پرستی‌ و استبداد خود هیچ‌ ارمغانی‌ جز بربادی‌ اقتصادی‌ و فرهنگی‌، سنگسار، قطع‌ دست‌ و پا، شلاق‌ زدن‌ و محروم‌ كردن‌ زنان‌ از ابتدایی‌ترین‌ حقوق‌ انسانی‌ و در یك‌ كلام‌ تبدیل‌ كشور ما به‌ جهنمی‌ قرون‌ وسطایی‌ نداشته‌ اند و همه‌ی‌ اینها زیر نام‌ اسلام‌ و شریعت‌ انجام‌ می‌گیرد.

ـ ما بارها اعلام‌ داشته‌ایم‌ طالبان‌ هیچ‌ فرقی‌ با جلادان‌ جهادی‌ ندارند و باید در كنار آنان‌ به‌ مثابه‌ جنایتكاران‌ جنگی‌ به‌ سزای‌ اعمال‌ خود برسند.

ـ ما هرگونه‌ پشتیبانی‌ مالی‌ و نظامی‌ كشورهای‌ همجوار و سایر كشورها را از طالبان‌ و ددمنشان‌ جهادی‌ محكوم‌ می‌كنیم‌. اینها در ارتباط‌ با افغانستان‌ به‌ منافع‌ اقتصادی‌ و سیاسی‌ خود اندیشیده‌ و آنرا مقدم‌ بر سرنوشت‌ و آینده‌ مردم‌ ما و برخورداری‌ آنان‌ از آزادی‌ و دموكراسی‌ می‌دانند و این‌ خود بدترین‌ خصومت‌ با حقوق‌بشر در مقیاس‌ یك‌ كشور است‌.

ـ زنان‌ محرم‌ افغانستان‌ فقط‌ با مبارزه‌ قاطع‌ و تسلیم‌ناپذیر خود در كنار مردان‌ آزادی‌خواه‌ قادر اند به‌ رهایی‌ و حقوق‌ انسانی‌ خود برسند. «راوا» هم‌ علیرغم‌ مشكلات‌ و حملات‌ گوناگون‌ از چهارسو تا به‌ آخر بیرق‌ این‌ مبارزه‌ پرافتخار را برزمین‌ نخواهد گذارد.

ـ ما هرگونه‌ تلاش‌ سازمان‌ ملل‌متحد یا هر مرجع‌ دیگر را برای‌ اعاده‌ صلح‌ در كشور اگر توأم‌ با خلع‌سلاح‌ كامل‌ و محاكمه‌ سران‌ باندهای‌ بنیادگرا به‌ مثابه‌ جنایتكاران‌ جنگی‌ نباشد فاقد ارزش‌ دانسته‌ و محكوم‌ به‌ شكست‌ می‌دانیم‌. >

ـ ما در حالیكه‌ مذاكرات‌ اخیر روم‌ به‌ دعوت‌ ظاهرشاه‌ را كه‌ گویا مخالف‌ امارت‌های‌ جهادی‌ و طالبی‌ است‌، امری‌ مثبت‌ می‌دانیم‌ اما عدم‌ حضور زنان‌ و شخصیت‌ها و سازمان‌های‌ طرفدار دموكراسی‌ و ضدبنیادگرا در آن‌ را و نیز برخورد سازشكارانه‌ی‌ گردهمایی‌ مذكور با بنیادگریان‌ را جدی‌ترین‌ نقاط‌ ضعف‌ و مهمترین‌ عامل‌ بی‌تفاوتی‌ مردم‌ ما در برابر آن‌ است‌ كه‌ در زیر سلطه‌ی‌ دژخیمان‌ مذهبی‌ رنج‌ می‌كشند.

ـ تعزیرات‌ اقتصادی‌ كه‌ ظاهراً بالای‌ طالبان‌ وضع‌ شده‌ زندگی‌ مردم‌ ما را دشوارتر می‌سازد ولی‌ در عین‌ حال‌ تاثیری‌ قابل‌ توجه‌ بر جنگ‌پرستان‌ طالبی‌ و جهادی‌ كه‌ با دالر و پوند بازی‌ می‌كنند، ندارد. از آن‌ مهمتر تعزیرات‌ صرفاً متوجه‌ طالبان‌ بوده‌ و در برگیرنده‌ خاینان‌ جهادی‌ نمی‌باشد و این‌ به‌ معنی‌ ترجیح‌ دادن‌ جهادی‌ها از سوی‌ ملل‌متحد و امریكا و زمینه‌ای‌ برای‌ تحمیل‌ مجدد آن‌ جانیان‌ بر مردم‌ انگاشته‌ می‌شود. به‌ همین‌ علت‌ ««راوا» كاملاً علیه‌ اینگونه‌ تعزیرات‌ جانبدارانه‌ است‌ كه‌ غیر از نكات‌ منفی‌ دیگر موجب‌ تقویت‌ گروههای‌ تبهكار و مزدور جهادی‌ شود. چنانچه‌ بارها اظهار داشته‌ایم‌، اگر امریكا و سایر دولت‌ها ذره‌ای‌ به‌ مصالح‌ ملت‌ ما علاقمند باشند باید نمایندگان‌ باندهای‌ طالبی‌ و جهادی‌ را از سرزمین‌ شان‌ رانده‌ و ملل‌متحد را وادارند تا تمام‌ آن‌ كشورهایی‌ را كه‌ به‌ گروههای‌ درگیر در افغانستان‌ پول‌ و اسلحه‌ می‌فرستند، از لحاظ‌ اقتصادی‌ و سیاسی‌ مجازات‌ كنند تا به‌ این‌ صورت‌ ماشین‌ جنگی‌ آن‌ جنایتكاران‌ خودبخود و طی‌ مدتی‌ محدود از كار بیفتد.

ـ ما همواره‌ اعلام‌ داشته‌ ایم‌ كه‌ هر اقدام‌ برای‌ حل‌ مسئله‌ افغانستان‌ اگر با طرفداری‌ از این‌ و آن‌ گروه‌ جهادی‌ همراه‌ باشد و حقوق‌ زن‌ و ارزش‌های‌ دموكراتیك‌ در آن‌ نادیده‌ گرفته‌ شود، از نظر ما كاملاً مردود است‌. تنها آن‌ كشورها و احزابی‌ دوست‌ واقعی‌ مردم‌ افغانستان‌ محسوب‌ شده‌ می‌توانند كه‌ خواهان‌ برچیده‌ شدن‌ گلیم‌ كلیه‌ باندهای‌ بنیادگرا و استقرار آزادی‌ و دموكراسی‌ در كشور بلادیده‌ی‌ ما باشند.

ـ برای‌ بنای‌ افغانستان‌ دموكراتیك‌، پیكار متحدانه‌ تمام‌ نیروهای‌ آزادیخواه‌ و دموكرات‌ امری‌ تخطی‌ ناپذیر است‌، فقط‌ با مبارزه‌ای‌ سازش‌ناپذیر قاطع‌ علیه‌ بنیادگرایان‌ و صاحبان‌ شان‌ می‌توان‌ چنین‌ خواستی‌ را تحقق‌ بخشید.

ـ «راوا» از تمام‌ سازمان‌ها و نهادهای‌ دموكراسی‌ طلب‌ و طرفدارحقوق‌بشر در پاكستان‌ و سایر كشورهای‌ می‌خواهد تا نسبت‌ به‌ وضعیت‌ فاجعه‌بار حقوق‌بشر در افغانستان‌ بی‌تفاوت‌ نبوده‌ و به‌ هر طریق‌ ممكن‌ اعتراض‌ شدید خود را علیه‌ بنیادگرایان‌ ابراز نموده‌ همبستگی‌ خویش‌ را با مردم‌ و بخصوص‌ زنان‌ كشور ما در عمل‌ استحكام‌ بخشند.

ـ ما همبستگی‌ خود را با مبارزه‌ مردم‌ و نیروهای‌ آزادیخواهانه‌ در ایران‌، كردستان‌، كشمیر، امریكالاتین‌ و سایر مناطق‌ گیتی‌ برای‌ دفاع‌ از دموكراسی‌ و حقوق‌بشر و بر ضد بنیادگرایان‌ و اربابان‌ آنان‌ اعلام‌ می‌داریم‌.

حقوق‌زن‌ حقوق‌ بشر است‌!
زنده‌ باد همبستگی‌ تمامی‌ نیروهای‌ آزادیخواه‌ و طرفدار حقوق‌بشر!
مرگ‌ بر بنیادگرایی‌ و هرگونه‌ ارتجاع‌!
زنده‌ باد آزادی‌، دموكراسی‌!

«جمعیت‌ انقلابی‌ زنان‌ افغانستان‌»
۱۹ قوس‌ ۱۳۷۸ - ۱۰ دسامبر ۱۹۹۹

قريب‌ هشت‌ سال‌ است‌ كه‌ كشور ما در آتش‌ بيداد بنيادگرايی میسوزد. بعد از سقوط‌ دولت‌ دست‌نشانده‌، مردم‌ ما به‌ فكر روی كار آمدن‌ دولتی بودند كه‌ پيام‌آور صلح‌ و خوشبختی باشد. اما عناصر جاهل‌ و وطنفروش‌ جهادی و طالبی به‌ قدرت‌ رسيدند كه‌ در جنايت‌، زن‌ستيزی و جهالت‌ روی ميهنفروشان‌ خلقی و پرچمی را سفيد ساختند. زنان‌ افغانستان‌ از ابتدايیترين‌ حقوق‌ انسانی، حق‌ كار، تحصيل‌ و حتی رفتن‌ نزد داكتر محروم‌ شدند. زنان‌ افغانستان‌ از بيكاری و شدت‌ فقر حتی مجبور به‌ فروش‌ دلبندان‌ شان‌ میشوند. بوی برخورد حيوانی طالبان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ چنان‌ دنيا را فرا گرفته‌ كه‌ هيچ‌ دغلكار و دورويی نمیتواند اين‌ واقعيت‌ تلخ‌ را كتمان‌ كند.

«جمعيت‌ انقلابی زنان‌ افغانستان‌» به‌ خاطر رساندن‌ فرياد مردم‌ و بخصوص‌ زنان‌ ما، نكات‌ آتی را طی محفل‌ كنونی به‌ مناسبت‌ روز جهانی زن‌، اعلام‌ میدارد:

۱ـ ما اعمال‌ جنايتكارانه‌ طالبان‌ را در مقابل‌ مردم‌ شمالی و مخصوصاً زنان‌ ستمديده‌ آن‌، شديداً محكوم‌ میكنيم‌ و بدين‌ وسيله‌ يكبار ديگر خود را در ماتم‌ آن‌ مردم‌ بلاكشيده‌ شريك‌ میدانيم‌ و آرزو داريم‌ كه‌ با خيزش‌ عظيم‌ مردم‌ اين‌ مناطق‌ و ساير مناطق‌ كشور ما لوث‌ طالبان‌ و برادران‌ جهادی شان‌ برای ابد از افغانستان‌ پاك‌ گردد.

<
/>

اعلامیه‌ «راوا» به‌ مناسبت‌ خیزش‌های‌ اخیر محصلان‌ در ایران‌



از ۱۹۷۸ به‌ اینسو كه‌ جلادان‌ بنیادگرای‌ ایران‌ به‌ رهبری‌ خمینی‌ به‌ انقلاب‌ دموكراتیك‌ مردم‌ برضد رژیم‌ دست‌ نشانده‌ شاه‌ خیانت‌ ورزیده‌ و قدرت‌ را غصب‌ كردند، بخش‌های‌ عظیمی‌ از كارگران‌، محصلان‌ و زنان‌ ایران‌ با قبول‌ زندان‌، شكنجه‌ و مرگ‌ در مبارزه‌ علیه‌ سرنگونی‌ فاشیزم‌ مذهبی‌ از پا نه‌ نشسته‌ اند. طی‌ این‌ ۲۰ سال‌، زندان‌های‌ هیچ‌ كشور دیگر پامال‌ استبداد مذهبی‌ در دنیا، مثل‌ ایران‌ از دههاهزار زندانی‌ سیاسی‌ مملو نبوده‌ است‌. شكنجه‌ها و جنایت‌هایی‌ كه‌ در زندان‌های‌ مخوف‌ جمهوری‌ اسلامی‌ انجام‌ می‌گیرد، بدون‌ تردید در هیچ‌ كجا نظیر ندارد. معهذا صدای‌ رعد مقاومت‌ این‌ خلق‌ قهرمان‌ از درون‌ قتلگاه‌ها، از كارخانه‌ها، از خیابان‌ها، از كوهها، از مدارس‌، از دانشگاه‌ها، از استدیوم‌های‌ ورزشی‌، از صفحات‌ مطبوعات‌ و از داخل‌ و خارج‌ به‌ گوش‌ جهانیان‌ رسیده‌ است‌.

بجای سرمقاله‌ی اين‌ شماره‌ قسمت‌هايی از اعلاميه‌ «راوا» را كه‌ در ۲۹ حمل‌ ۱۳۷۸(۱۸ اپريل‌ ۱۹۹۹) در مطبوعات‌ پاكستان‌ منتشر شد، میآوريم:‌

بنابر گزارش‌ NNI در ۱۷ اپريل‌ ۱۹۹۹، طالبان‌ از زبان‌ به‌ اصطلاح‌ سفير شان‌ در اسلام‌آباد، مولوی سيدالرحمن‌حقانی در مورد برخوردهای غيرانسانی شان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌، دروغهای مسخره‌ای به‌ زبان‌ آورده‌ كه‌ هر شخص‌ بیغرض‌ و مرض‌ و با عقل‌سليم‌ را به‌ عمق‌ بیشعوری و چشم‌پارگی بنيادگرايان‌ رهنمون‌ میسازد.

آقای سفير مدعی است‌ كه‌ «صد فيصد زنان‌ افغان‌ از سياستهای طالبان‌ خشنود اند»!! چه‌ ادعای نفرت‌انگيزی! كدام‌ فرد شرافتمند میتواند بپذيرد كه‌ زنان‌ ما در حاليكه‌ همچون‌ گوسفندان‌ در كنج‌ خانه‌ زندانی اند؛ از كسب‌ تعليم‌ و كار در بيرون‌ محروم‌ گشته‌ اند؛ از رفتن‌ نزد داكتر ممنوع‌ گردانيده‌ شده‌ اند؛ ولو هم‌ خود يا اطفال‌ شان‌ از بیدوايی و گرسنگی جان‌ دهند؛ از فرط‌ فقر و تنگدستی به‌ فروش‌ دلبندانشان‌ تن‌ میدهند؛ حق‌ ندارند از حمام‌ زنانه‌ استفاده‌ كنند؛ بخاطر نپوشيدن‌ لباس‌ مطابق‌ ذوق‌ طالبان‌ درد تحقير و توهين‌ و شلاق‌ را متحمل‌ میشوند؛ يگانه‌ سازمان‌ استوار و فداكار شان‌ «راوا» تهديد تروريستی میشود و خلاصه‌ دهها مصيبت‌ ديگر اين‌ قبيل‌ را تحت‌ سلطه‌ ددمنشان‌ طالبی تجربه‌ میكنند ولی بازهم‌ از اين‌ سياست‌ مبتنی بر دار و شلاق‌ و تحقير پشتيبانی كنند؟

نماينده‌ طالبان‌ وقيحانه‌ میگويد «ما تمامی حقوق‌ پايه‌ای را به‌ زنان‌ داده‌ايم‌.» نمیدانيم‌ طالبان‌ كه‌ غير از مضامين‌ فرتوت‌ مدرسه‌ای از هيچ‌ علم‌ امروزی از تاريخ‌، اقتصاد، كيميا، جغرافيه‌، فزيك‌ و ... كوچكترين‌ اطلاعی ندارند، از «حقوق‌ پايه‌ای» چه‌ میفهمند. به‌ راستی كه‌ آنان‌ در اينجا با دقت‌ تمام‌ بر جای پای گوبلزها گام‌ میگذارند. برخورد وحشيانه‌ آنان‌ در برابر زنان‌ چنان‌ فاجعه‌بار و باورنكردنی است‌ كه‌ توجه‌ جهانيان‌ را بخود معطوف‌ نموده‌ است‌ و صدها سازمان‌ مدافع‌ حقوق‌ بشر و حقوق‌ زنان‌ و طرفدار دموكراسی بربريزم‌ طالبان‌ و مخصوصاً نقض‌ ابتدايی ترين‌ حقوق‌ زنان‌ را محكوم‌ نموده‌ اند. آيا آنچه‌ را پيشتر برشمرديم‌ بنابر فهم‌ و درك‌ طالبان‌ عبارتست‌ از «دادن‌ حقوق‌ پايه‌ای به‌ زنان‌»؟

او میگويد: «ديگر آن‌ روزها به‌ پايان‌ رسيده‌ اند كه‌ زنان‌ افغان‌ بخاطر حفظ‌ عصمت‌ شان‌ از مليشه‌ های كمونيست‌ گلم‌ جم‌ در كابل‌ دست‌ به‌ خودكشی میزدند.... امارت‌ اسلامی افغانستان‌ مصونيت‌ زندگی و عصمت‌ زنان‌ را تضمين‌ نموده‌ است‌.»

متن اعلامیه "راوا" به مناسبت ۸ ثور روز ورود بنیادگرایان به افغانستان

به‌ موازات‌ نیرومند شدن‌ باندهای‌ بنیادگرا در افغانستان‌ با كمك‌های‌ بی‌دریغ‌ خارجی‌، ما پیشبینی‌ نمودیم‌ كه‌ اینان‌ به‌ مثابه‌ خنجری‌ به‌ مراتب‌ كاری‌تر و دردناكتر از وطنفروشان‌ پرچمی‌ و خلقی‌ پیكر زخمی‌ ملت‌ ما را شقه‌ شقه‌ خواهند نمود. و از سیاهروز ثور ۱۳۷۱بدینسو شاهد بودیم ‌كه ‌خاینان ‌بنیادگرا به ‌مثابه ‌نوكران ‌حلقه ‌بگوش‌ قدرت ‌های ‌بیگانه‌، مرتكب ‌چه ‌جنایاتی ‌در برابر مردم ‌ماتمدار ما كه ‌نشدند.

سلب‌ حیاتی‌ترین‌ حقوق‌ انسانی‌ از همه‌ و مخصوصاً زنان‌، بستن‌ درب‌ مكاتب‌ برای‌ زنان‌ و دروازه‌ مكتب‌ را دروازه‌ دوزخ‌ نامیدن‌، تاراج‌ و نابودی‌ تمامی‌ مظاهر فرهنگ‌ و هنر، تجاوز ددمنشانه‌ به‌ عصمت‌ مادران‌، دختران‌ و پسران‌ نو جوان‌، دامن‌ زدن‌ اختلافات‌ ملیتی‌ و قومی‌ و لسانی‌، قتل‌ و شكنجه‌ وحشیانه‌ هزاران‌ انسان‌ بیگناه‌، سوءاستفاده‌ رذیلانه‌ از مقدسات‌ مردم‌ و در یك‌ كلام‌ كشاندن‌ ملتی‌ به‌ سوی‌ بربادی‌ و ماتم‌ جانكاه‌، ارمغان‌ نحس‌ حضور بنیادگرایان‌ جهادی‌ و طالبی‌ است‌ كه‌ همچون‌ مهره‌های‌ شطرنج‌ یكی‌ پی‌ دیگری‌ بر صحنه‌ سیاسی‌ افغانستان‌ پیش‌ كشیده‌ شدند.

اعلامیه‌ «راوا» در تقبیح‌ حمله‌ امریكا بر افغانستان‌

دیشب‌ جهان‌ از خبر بمباران‌ چند منطقه‌ در افغانستان‌ و سودان‌ مبهوت‌ گردید. «راوا» به‌ نوبه‌ خود مكرراً هشدار داده‌ بود كه‌ امریكا دوست‌ مردم‌ افغانستان‌ نیست‌ زیرا قبل‌ از همه‌ طی‌ بیست‌ سال‌ اخیر ابرقدرت‌ مذكور میهنفروش‌ترین‌، جنایتكارترین‌، ضددموكراتیك‌ترین‌ و زن‌ستیزترین‌ احزاب‌ بنیادگرای‌ اسلامی‌ و نیز تعداد بیشماری‌ مزدوران‌ عربش‌ را تا توانست‌ تجهیز كرده‌ به‌ جان‌ مردم‌ ما انداخت‌. مخصوصاً پس‌ از خروج‌ تجاوزكاران‌ روسی‌ و سقوط‌ دولت‌ دست‌ نشانده‌ نجیب‌ احزاب‌ بنیادگرا لجام‌گسیخته‌تر از هر وقت‌ و بمثابه‌ سرسپردگان‌ رسمی‌ كشورهای‌ دیگر مرتكب‌ آنچنان‌ جنایتها علیه‌ مردم‌ ما شده‌ اند كه‌ در تاریخِ هیچ‌ خطه‌ای‌ نظیر ندارد.

متن‌ اعلامیه‌ «راوا» كه‌ در جریان‌ تظاهرات‌ به‌ زبانهای‌ پشتو، دری‌، انگلیسی‌ و اردو وسیعاً پخش‌ شد.


امروز چهار سال‌ از جباریت‌ سیاه‌ فاشیستهای‌ مذهبی‌ می‌گذرد. در این‌ مدت‌ مردم‌ ما روزگار تلخ‌تر و سیاهتری‌ در مقایسه‌ با حاكمیت‌ ١۴ ساله‌ وطنفروشان‌ خلق‌ و پرچم‌ دیده‌ اند.

جناحهای‌ درگیر جنگ‌ چه‌ از جنس‌ اخوانی‌ و وهابی‌ و یا وحدتی‌ و طالبی‌ هر كدام‌ با امكانات‌ سرشار مالی‌ و نظامی‌ باداران‌ خارجی‌ خود توانسته‌ اند تنور جنگ‌ های‌ كثیف‌ قومی‌ و مذهبی‌ در افغانستان‌ را داغ‌ نگهدارند. اینان‌ بدون‌ دالر و سلاح‌ محكوم‌ به‌ آب‌ شدن‌ و نیستی‌ اند. بطور مثال‌ اگر امروز گلبدین‌ و دسته‌اش‌ دم‌ راست‌ می‌كند و حاشیه‌نشین‌ شده‌ نه‌ به‌ خاطر آنست‌ كه‌ وی‌ تغییر ماهیت‌ داده‌ و یا از آدمكشی‌ و شرارت‌ سیر آمده‌ و توبه‌ كرده‌، بلكه‌ عمدتاً بخاطر آنست‌ كه‌ جریان‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌ كاغذتشناب‌ بادارانش‌ را از سر می‌گذراند.

این‌ روزها باز هم‌ شاهد عشوه‌گری‌ های‌ این‌ نیروهای‌ خاین‌ و وطنفروش‌ بخاطر «صلح‌ و وحدت‌» با یكدیگر می‌باشیم‌. گلبدین‌ و ربانی‌ این‌ دو جانی‌ مكار و رسوا می‌خواهند به‌ وصال‌ برسند؛ طالبان‌ با حزب‌ وحدت‌ خلیلی‌ در حجله‌ می‌نشیند؛ ربانی‌ به‌ طالبان‌ چشمك‌ می‌زند و دوستم‌ خود را به‌ امریكا می‌رساند تا بیشتر دل‌ بادار حریفان‌ را برباید.

اعلامیه‌ «راوا» جهت‌ محكوم‌ نمودن‌ حمله‌ به‌ سفارت‌ پاكستان


به‌ تاریخ‌ ۶ سپتامبر سفارت‌ پاكستان‌ در كابل‌ مورد حمله‌ ناگهانی‌ یك‌ مشت‌ اوباش‌ قرار گرفت‌ تا به‌ اصطلاح‌ حكومت‌ ربانی‌ نشان‌ دهد كه‌ مخالف‌ مداخله‌ بیگانگان‌ در كشور است‌!

«راوا» ضمن‌ محكوم‌ كردن‌ این‌ تروریزم‌ دولتی‌ معتقد است‌ كه‌:

۱ـ برهان‌الدین‌ ربانی‌ و دار و دسته‌اش‌، با حمله‌ به‌ سفارت‌ پاكستان‌ و عملیاتی‌ نظیر آن‌ (كه‌ در آینده‌ هم‌ متصور است‌) می‌خواهد توجه‌ مردم‌ افغانستان‌ و بخصوص‌ اهالی‌ ماتمدار و در خون‌ تپیده‌ی‌ كابل‌ را از مصیبت‌ عظیم‌ ناشی‌ از استیلای‌ بنیادگرایان‌ در كشور، منحرف‌ سازد. این‌ شیوه‌ شیطانی‌ هر حاكمیت‌ ضد مردمی‌ و ضد دموكراتیك‌ بوده‌ است‌.

۲ـ حكومت‌ نام‌نهاد ربانی‌ با این‌ گونه‌ اقدامات‌ می‌خواهد شكست‌ های‌ اخیرش‌ را در سگ‌جنگی‌ با برادران‌ «دینی‌ و جهادی‌» طالبش‌ و ضعف‌ و از هم‌ گسیختگی‌ درونیش‌ را بپوشاند.

۳ـ حمله‌ كنندگان‌ بر سفارت‌ در كابل‌ مشتی‌ قصابان‌ حاكم‌ در كابل‌ بشمار رفته‌ و هرگز از مردم‌ ما نمایندگی‌ نمی‌كنند. اگر آنان‌ كوچكترین‌ رشته‌ای‌ با مردم‌ عذابدیده‌ی‌ ما می‌داشتند باید سمت‌ حمله‌ی‌ شان‌ قصر های‌ ربانی‌ و ایادیش‌ می‌بود. اگر آنان‌ وجدان‌ مردم‌ تباه‌ شده‌ی‌ كابل‌ را می‌داشتند باید بجای‌ هر كس‌ دیگری‌ یونس‌قانونی‌ رئیس‌ خاد ربانی‌ را تكه‌ و پاره‌ می‌كردند. هیچ‌ حركتی‌ نمی‌تواند دارای‌ مضمون‌ استقلال‌ طلبانه‌ و ضد مداخله‌ بیگانه‌ باشد مگر اینكه‌ سمت‌ عمیقاً ضد بنیادگرایی‌ و ضد میهنفروشان‌ جهادی‌ داشته‌ باشد.

Page 7 of 7

آخرین مطالب