تا زمانی که این دم و دستگاه خون و خیانت با سیل عصیانگر مردمی سرنگون نشود مردم افغانستان شاهد جنایات تکاندهنده‌تر و هولناکتر از این خواهد بود

کابلیان در هفته قبل یکبار دیگر وحشت، بربریت و زن‌ستیزی نوع جهادی‌ و هتلری را شاهد بودند، فرخنده دختر جوان در روز روشن و در حضور پولیس توسط جمعی ناانسان، بی‌غیرت و بی‌ناموس لت و پار گردید و بعد جسدش سوزانیده شد. با تمام زن‌ستیزی که طی چند دهه گذشته‌ توسط خاینان بنیادگرای جهادی و طالبی بر زنان کشور ما روا رفته است، حداقل در صد سال اخیر چنین حادثه‌‌ی وحشتناکی را ناظر نبوده‌ایم. سوالی که ذهن هر فرد آگاه و باوجدان این سرزمین را به خود مشغول می‌کند این است که چرا باوجود تبلیغات کرکننده زیر نام «حقوق زن» و سرازیر شدن میلیاردها دالربه این منظور، شاهد این گونه بربریت بی‌مانند در برابر زنان افغان هستیم. جواب واضح است؛ زیرا طی چهارده سال امریکا ضدزن‌ترین و جنایتکارترین افراد را در دولت‌ دست‌نشانده‌‌‌اش جابجا کرده آنان را از محاکمه و پاسخگویی معافیت بخشید. حادثه فرخنده هرگز نمی‌توانست اتفاق افتد مگر این که عاملان آن حمایت همه‌جانبه در دورن حکومت فاسد و مافیایی‌ـ‌جهادی کابل را نمی‌داشتند. سگ‌چوچه‌هایی مانند شرف بغلانی، ثاقب عابدی، حبیب ده‌افغانان و دیگر قاتلان هرگز قادر به انجام همچون ددمنشی نبودند مگر اینکه حمایت عبدالله، سیاف، اسماعیل، قانونی، خلیلی، دوستم، امرالله صالح، عطا، ضیا مسعود، محقق، صلاح‌الدین ربانی، احمدخان و دیگر سرجنایتکاران را در دولت ساخت امریکا نمی‌داشتند.

عده‌ای از عمال «سی.آی.ای» و سگهای دست‌آموز جنایتکاران به تقلید عق‌آور از رژیم ایران، انتخابات را «حماسه» خواندند و از شرکت میلیونها تن در آن سخن گفتند. اما دیری نگذشت که بوی «حماسه» بالا شد و معلوم گردید که مثل انتخابات قبلی پر از تقلب و دست بردن جنایت‌سالاران بوده است. ما همیشه تأکید کرده‌ایم که انتخابات در شرایط اشغال و تسلط پلیدترین دژخیمان جهادی و نوکران امریکا جز بازی و عوامفریبی و تحکیم دولت پوشالی نمی‌تواند باشد. شرکت بخش‌هایی از مردم در آن هم به علت امید بستن به تغییری در عالم یأس و بی‌پناهی و در عینحال فقدان جنبش وسیع انقلابی می‌باشد. و زمانی تا که حرکتی سرتاسری و توده‌ای با رهبری‌ای انقلابی پدید نیامده است، وضع بر همین منوال خواهد بود و جنایت‌سالاران با نمایش «انتخابات» ریاست جمهوری و پارلمان وغیره مردم را فریب داده و بر گرده‌ی آنان سوار خواهند ماند. لیکن با وصف ضعف نیروهای انقلابی، مردم به تجربه خود هم به ماهیت انتخابات و بی‌اثر بودن آن در درمان هزار و یک رنج و مصیبت شان پی خواهند برد.

داغ های ننگین هفتم و هشتم ثور را با نابودی عاملان آن‌ها از تقویم خواهیم زدود!






«سیاه‌تر از هفت ثور، هشت ثور» شعاری بود که «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) با دیدن وحشت و بربریت باندهای جهادی در ۱۳۷۲ سر داد. این شعار بیانگر تنفر آن هموطنان ما بود که در نخستین روزهای حاکمیت شوم گرگان جهادی در کابل گفتند «هفت خر تانرا بگیرید، گاو ما را پس دهید». باندهای آدمکش بنیادگرای گلبدین، سیاف، ربانی، مسعود، مزاری وغیره به حکم اربابان پلید شان کابل زیبا را به ویرانکده‌ و کشتارگاهی مبدل کردند که کابوسش با گذشت بیست سال از ذهن مردم ما پاک نشده است.

مرگ بر اشغالگران امریکایی و ناتو!



مردم رنجدیده افغانستان قامت شان را از تجاوز ده ساله ابر قدرت شوروی راست نکرده بودند که در ۲۰۰۱ مورد تجاوز ابرقدرت شیاد و خونریز دیگری قرار گرفتند. مردم خسته از جنگ ما ۳۶ سال است که در آتش بیداد و غارتگری های متجاوزین و نوکران شان می‌سوزند. اشغالگران افغانستان را به لابراتواری از آزمایش رژیم های خاین، مستبد، فاسد و وطنفروش بدل کرده اند.

به مناسبت دوازدهمین سالگرد اشغال افغانستان توسط امریکا


مرگ به اشغال افغانستان توط امریکا

با تجاوز اشغالگران امریکایی و ناتو در ۱۵میزان ۱۳۸۰ به افغانستان، دوازده سال است که وطن ما با جنگ و ویرانی مواجه بوده و هزاران فرد غیرنظامی و بی‌گناه جان‌های شان را باخته‌اند. امریکا حملات تروریستی یازدهم سپتامبر را بهانه قرار داده و خواست با تغییر رژیم در افغانستان راه را برای حضور نظامی دراز مدت در منطقه باز کند. مردم افغانستان که سال‌ها از جنایت خوکان جهادی و وحوش طالبی به ستوه آمده بودند برای اولین بار در تاریخ شان در مقابل یک نیروی اشغالگر عکس‌العملی نشان ندادند.

دولت امریکا و متحدانش وعده تامین دموکراسی دادند، اما غیردموکراتیک‌ترین، فاسدترین و مافیایی‌ترین دولت تاریخ را بر مردم ما تحمیل نمودند؛ آنان از مبارزه علیه تروریزم سخن گفتند، اما آدمکشان و تروریست‌های «ائتلاف شمال» و تفنگ‌سالاران و هیرویین‌سالاران را حاکم ساختند و حال هم با جلادان طالبی دست دوستی می‌دهند؛ امریکا حقوق بشر و حقوق زن را بهانه قرار داد، اما افغانستان همچنان با بدترین انواع نقض حقوق بشر و فجایع هولناک علیه زنان مواجه است؛ آنان به مردم ما وعده رهایی و آزادی دادند، اما عملا کشور ما را به پایتخت مواد مخدر جهان و مرکز طولانی‌ترین جنگ جنایتکارانه تاریخ شان بدل کردند.

کسب استقلال نخستین پیش شرط نیل به آزادی، دموکراسی و عدالت است!


RAWA statement on 28 April 2013

هفتم ثور ١٣۵۷ و هشتم ثور ۱۳۷۱ یادآور سیاه‌ ترین، خونین ‌ترین و وحشتناک ‌ترین روزها در تاریخ معاصر کشور ما اند. وطنفروشان خلقی و پرچمی که بیشرمانه کودتایی فاجعه بار را «انقلاب» و اشغال کشور توسط باداران روسی شان را «مرحله تکاملی» آن جار می‌زدند، چهارده سال تمام هزاران فرزند رشید این میهن را به زندان افگندند و به دار و پولیگون کشیدند. تجاوز روس‌ها به افغانستان اگر از یک سو افغان‌ها را با مقاومتی نابرابر مواجه ساخت، از جانب دیگر زمینه‌ را برای امریکا مساعد ساخت تا اولاً انتقام شکست افتضاح‌آمیزش در ویتنام را بگیرد و ثانیاً بهانه‌ای شد برای حضور نظامی‌ آن کشور در منطقه که یکی از اهداف مهم بعد از جنگ دوم جهانی محسوب میشد. بناءً امریکا و غرب جهت پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی شان هیچ نیرویی را جاهل‌ تر، وطنفروش‌ تر، خاین‌ تر و اجیرتر از بنیادگرایان تشخیص ندادند. امریکا به کمک آی.‌اس‌.آی پاکستان، ارتجاع عرب و فاشسیت‌های مذهبی حاکم در ایران اوباش تیزاب‌پاشی چون گلبدین و تبهکارانی چون سیاف، ربانی و... را با بلیون‌ها دالر و پیشرفته‌ ترین اسلحه تا گلو تمویل و تسلیح کرد و از این عناصر بدنام و منفور«رهبران قیادی» ساختند. ریگان شخصاً جمعی از اینان و منجمله مولوی خالص را در کاخ سفید پذیرفت و آنان را «جنگجویان آزادیخواه» خوانده در برابر خبرنگاران گفت: «اینان معادل پدران بنیانگذار امریکا اند».

زنده باد مبارزه زنان و مردان افغانستان برای استقلال، دموکراسی و عدالت اجتماعی!


RAWA statement on 8 March 2013

دوازده سال از «جنگ علیه ترور» امریکا با ادعای تامین «حقوق زن»، «حقوق بشر»،‌ «صلح» و «ثبات» میگذرد. طی این مدت زنان افغانستان خلاف ادعای مبلغین دروغساز رسانه های غرب، نه تنها به ابتدایی ترین حقوق خود دست نیافتند، بلکه از دردها و مصایب شان بصورت خاینانه به خاطر پیشبرد سیاست های استعماری امریکا و غرب سوءاستفاده وسیع صورت گرفت. در همان اولین روزهای لشکر کشی به افغانستان وقتی امریکا به جانی ترین و پلیدترین مخلوقات ضدزن چون سیاف، قانونی، فهیم، خلیلی، عبدالله، محقق، عطا، اسماعیل، خرم، الماس، ربانی، دوستم، شیرزوی، فاروق وردک، ارغندیوال و غیره مخلوقات ضد انسانیت و تمدن اتکا نمود، معلوم بود که زنان افغان اولین قربانیان این معامله ننگین امریکا و غرب خواهند بود.

سالانه بیش از ۲۳۰۰ زن در افغانستان دست به خودکشی میزنند که در مقایسه با چهل سال قبل این رقم ۲۴ برابر افزایش را نشان میدهد. آمار اصلی مسلما بسیار بالاتر ازین است زیرا بیشمار خودکشی هایی است که خبر آنها به بیرون درز نمی‌کند.

برعلاوه‌ی خودکشی، قتل، سنگسار، مُثله کردن، ربودن، تجاوز فردی و جمعی، قتلهای نامردانه‌ی «ناموسی»، بد دادن، ازدواج با کودکان، خرید و فروش و یا تبادله با حیوانات، به قید نکاح درآوردن چهار زن و نگهداری شان در حرمسرا ها منحیث بردگانی برای ارضای شهوت حیوانی جنایتکاران و...، گویای وضعیت هراس آور زنان افغانستان است که در هیچ گوشه‌ی دنیا حتی تحت رژیم های تبهکار ایران و کشورهای عرب غلام امریکا هم نظیر ندارد. و اینهمه از برکت تجاوز امریکا زیر نام «دموکراسی و حقوق زنان» و اتکای آن بر جنسهای متنوع جنایت پیشگان است!

جوانان وطندوست و مدافع مردم نگونبخت ما باید بدانند که این حرکت ولو کوچک، میتواند تمرینی برای مبارزات دشوار و بزرگتر فردا علیه وطنفروشان و خاینان ملی به شمار رود.


دولت فاسد و حامی جنایتکاران و خاینان ملی کرزی به ادامه ستایش و بزرگداشت از قاتلان ملت، بازهم نام برهان‌الدین ربانی یکی از برباد دهندگان افغانستان را بر یک موسسه تعلیمی و جاده‌ای در پایتخت گذاشت. اما خوشبختانه این بار جوانان آگاه و به جان رسیده، در برابر این عمل بیشرمانه، برخاستند و بیش از سه هفته میگذرد که با اعتراضات گسترده شان دولت خاین، پارلمان اراذل و دستگاه ستمکاران را درمانده ساخته اند.

اگر مردم ما در گذشته وقتی دولت‌های مستبد و میهنفروش اماکنی را در کابل و ولایات به نام‌های کریه جلادانی چون مزاری، مسعود، طره باز خان، عطامحمد، عبدالحق، عبدالصبور فرید و غیره نامگذاری کردند، به اعتراض شدید و خیزش متوسل میشدند، دیگر هیچ خاینی جرئت نمیکرد با توهین بر ملتی، جسورانه قاتلان را به این صورت مورد عنایت قرار دهد.

اعلامیه «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» به مناسبت سیاهروز هشت ثور


در حالی که زن و مرد بسیاری از کشور های اسلامی با خیزش های سرتاسری مقابل رژیم های فرسوده و مستبد برخاسته اند و دنیا به درستی آن را "بهار عرب" نامید، اما خیانت پیشگان و وطنفروشان خلقی ـ پرچمی و بنیادگرایان ددمنش، بهار افغانستان را چنان به ماتم و زجر و تیره‌روزی آغشتند که اکنون ماه ثور مظهر دو روز نحس در تاریخ معاصر کشور گشته است.

تنظیم‌های هفتگانه و هشتگانه در چهار سال حاکمیت‌شان چنان حمام خون را در کشور بخصوص شهر کابل جاری ساختند که حتی صاحبان آنان نیز احساس شرمساری کردند. این لشکر جهل و جنایت و تاراج در چهار سال سگ‌جنگی های تنظیمی در کابل هفتادهزار را بیرحمانه کشتند؛ شهر را ویران کردند و هست و بود کابلیان را به غارت بردند؛ با افکار قرون وسطایی شان تمامی زنان را خانه‌نشین ساختند و از تجاوز به دختران و حتی کودکان ابا نورزیدند؛ سرمایه های فرهنگی و ملی ما را نابود و چپاول کردند. جنرال اخترعبدالرحمن رییس آی.‌اس.‌آی پاکستان، از پدروکیل های باند های جهادی گفته بود: «کابل باید بسوزد!» هرچند اختر عبدالرحمن قبل از رسیدن به این آرزوی خاینانه‌اش سوخت، اما سگان زنجیری وی خواب پدرخوانده شانرا موحش‌تر از تصور او برآورده کردند. گلبدین آدمخوار در یک روز هزاران راکت را به کابل پرتاب کرد؛ سیاف، ربانی و مسعود با قتل عام هموطنان هزاره ما در افشار کابل خواستند به پدران پاکستانی و عربی‌شان اعلام وفاداری کنند و هم یاد اسلاف خاین خود عبدالرحمن خان را در تاریخ کشور وحشیانه‌تر تازه نمایند؛ دوستم و ملیشه‌های درنده‌اش با چپاول شهر و تجاوز به زنان و دختران در بربرمنشی از حریفان جهادی خود پس نماندند؛ نوکران ایران چون مزاری، خلیلی، محقق، انوری و ... بر فرق هموطنان بی‌گناه ما میخ کوبیدند، رقص مرده و شیوه های جنایت آخندی را به نمایش گذاشتند.

آخرین مطالب