شما تنها نیستید
كیتلین Caitlin ـ چیلی،
شاید به یاد نداشته باشید، من یكسال قبل به شما نوشته بودم. علاقهام بهاهداف تان حتی از آن زمان هم بیشتر شده است. من در چیلی زندگی میكنم. تا ۱۱ سپتامبر كسی در این جا در مورد افغانستان چیزی نمیفهمید. دو هفته قبل از آن حادثه من در صنفم موادی را كه شما فرستاده بودید، برای شاگردان خواندم. همه تكان خوردند و نمیتوانستند باور كنند كه در گوشهای از دنیا یكچنین وضع هم میتواند وجود داشته باشد. با این فعالیت احساس افتخار كردم. امروز من فلم مستند سایره شاه را دیدم. كار عالیای انجام داده است. تصـاویر بشدت تكاندهنده بودند. باید تمام مردم دنیا این فلم را ببینند.
با فرستادن این ایمیل كوتاه خواستم بدانید كه شما تنها نیستید. مردم در این طرف دنیا برای شما نگران هستند و از شما و اهداف تان حمایت میكنند. علاقه دارند فعالانه به شما از طرق مختلف كمك كنند.
* * *
كتاب نانوشته تاریخ زنان
دبوراهنت Deborah Hunt ـ پورتوریكو،
قول میدهم تا جهان را از اوضاع افغانستان آگاه سازم.
من در پورتوریكو زندگی میكنم و یك هنرمند تیاتر هستم. شب گذشته نمایشی داشتم كه عنوان آن را «چادری» گذاشتم. خواستم با شیوهای احساسم را در مورد شرایط زنان افغانستان بیان نمایم. برای من مهم است تا مردم بدانند كه این شرایطی نیست كه ویژهی اعتقادات مذهبی باشد بلكه این تقریباً قتل عام است و صفحهی نفرت انگیز، شرمناك و پریشان كننده دیگریست از كتاب بزرگ فراموش شده و نانوشتهی تاریخ زنان. از شما تشكر میكنم كه معلومات را در دسترس ما قرار دادید. فعلاً در حال یافتن راههایی جهت خریداری نشریات تان هستم.
* * *
كمك میكنم
چارل Charl ـ امریكا،
بعد از چند بار دیدن صفحه «راوا» و مطالعه در مورد شرایطی كه شما زنان آن را تحمل میكنید، احساس درد و عذاب نموده وادار شدهام تا هر كمك ممكن را برایتان انجام دهم.
به تاریخ ۲۵ نوامبر یك گردهمایی اجتماعی گروهی از زنان را میزبانی نموده پلان داریم تا اوضاع افغانستان را با آنان مورد بحث قرار دهیم و همچنان فلمی از FMF را به نمایش بگذاریم.
دعاهای خیرم با شما و تمام زنان راواست. روحیه شما مملو از شجاعت است و اعمال تان حتماً به این همه رنج خاتمه خواهد بخشید.
* * *
پیشرو باشید
چنتل كینن Chantal Kuenen ـ اندونزیا،
من هیچ وقت در كشور شما نبوده و بناءً در بارهی مبارزهی شما برای حقوق بشر زیاد نمیدانم. اما در اندونزیا دیدهام مردمی كه غربی نیستند چطور زندگی میكنند. در این دنیا چیزهای زیادی برای انجام دادن است. لطفاً به كار ارزشمند تان ادامه داده و باور و اعتماد تان را بر عقاید تان حفظ كنید. در كشور من نیز مبارزهی سخت و طولانیای جریان داشت كه سالها قبل توسط نسل دیگری به موفقیت انجامید. البته ممكن است جهان را بدون خونریزی تغییر دهیم. آگاهی و روشنگری كلید موفقیت است.
اگر به من ضرورت داشته باشید برایم ایمیل بفرستید. از كمك برای تان خرسند خواهم شد. نمیتوانم برای تان كمك مالی كنم زیـرا محصلم، اما شاید كار دیگری برایتان انجام داده بتوانم.
خوشبختی، محبت و امید برای تان تمنا میكنم.
* * *
داكتر ادموند Dr. Edmund ـ امریكا،
به مثابهی شهروندان امریكایی كه از مبارزهی تان برای حقوق بشر و دموكراسی خیلی سپاسگزاریم، شما را كاملاً حمایت نموده و هر آنچه ممكن باشد برای پشتیبانی از اهداف تان انجام خواهیم داد. به نظر ما سازمان شما از افرادی بی اندازه شجاع تشكیل شده و شما قهرمانان زمان مایید. ثمرهی تلاشهای شما سرزمین و جهان بهتری خواهد بود. البته مدتی را دربر خواهد گرفت اما دعاهای ما با شماست. شما باعث تغییرات بزرگی خواهید شد.
ما نه تنها با اعانه مالی بلكه با پشتیبانی مردمی نیز شما را حمایت خواهیم كرد.
* * *
ماریان Marian ،
من یك چاپگر لیزر دارم و كمرهای كه میتوانم برای تان بفرستم. آیا برای تان كار آمد خواهند بود؟ من نادار هستم، و از آن جاییكه معاش معلولین را دریافت میكنم پول نداشته با عاید بسیار ناچیز بسر میبرم. لطفاً بنویسید اگر وسایل متذكره به دردخور باشند از فرستادن آنها خرسند خواهم شد. میخواهم علیه این همه جنایات وحشتناك بر ضد زنان كاری انجام دهم.
* * *
فلمهای هندی یعنی افیون
گوهر رضا Gauhar Raza ـ هند،
امیدوارم شعرم را دریافت كرده باشید. برتولت برشت قهرمانم است. او روشنفكری بود كه عمیقاً در متن مبارزه بسر برد و تمام خلاقیت و نبوغاش را برله طبقه كارگر و علیه فاشیستها به كار برد. از وسعت و رسایی كار وی همواره در شگفت میشوم. میكوشم تا كاستهای فلمم را بزودی برای تان بفرستم.
بلی با شما كاملاً موافقم كه فلمهای هندی به مثابهی افیون موثری نه تنها بر مغزهای جوان اثر گذار اند بلكه همچنان باعث خشونتهای زیادی در جامعه میشوند. مدت زیادی است كه سینمای هند تروریزم فردی، خشونت در مقابل زنان چه به شكل جمعی چه فردی ـ به شمول آزار دادن زنان، تجاوز، بیعفتی و قتل وغیره را محق دانسته و همچنان به خاطر تحكیم ساختار شونیزم مردانهی جامعه كمك كرده است.
نمایش مكرر چنین تصاویری در تلویزیون و سینماها، اذهان نسل جوان را دایماً خراب میسازد. بخاطر تبلیغات و شهرت آنی، بسیاری از ممثلان قربانی ارتجاعی ترین تجسم جامعه میگردند. شبانه عظیمی هم مستثنا نیست. ما هیچ برشتی بیرون نداده ایم.
مردمان زیادی كارهای خوبی انجام داده اند اما بدبختانه ساتیاجیت رای Satyajit Ray دیگری تولد نكرده ایم.
خواب من برای نظم نوین جهانی كاملاً نزدیك به خوابی است كه انسانهایی مانند اسپارتاكوس و كارل ماركس دیده اند. به صفت یك شاعر و یا هنرمند و یا دانشمند هر كار من قدمیست جهت تحقق بخشیدن به این رویا.
بگذارید برای تان اطمینان دهم كه شما در مبارزه علیه مرتجعترین و فاشیستترین افراد و سازمانها تنها نیستید.
* * *
تاثیر «داستان زویا»
سكات هریسن Scott Harrison ،
من به تازهگی «داستان زویا» را مطالعه كردم. و آنقدر بیان رسا و تكاندهندهاش مرا تحت تاثیر قرار داد كه مجبور شدم به شما بنویسم و هر نوع كمك و حمایهام را از شما اعلام كنم.
من ۳۰ سال دارم و بحیث نرس صحت فامیل در انگلستان كار میكنم. در مورد این كتاب، دوستم برایم گفته بود و حالا من به شما اطمینان میدهم كه تمام دوستانم این كتاب را خواهند خرید.
این كتاب معلومات زیادی در مورد زندگی در افغانستان برایم داد كه به مراتب از معلومات رسمی بهتر است.
كار شما برای نه تنها زنان افغان بلكه زنان و كودكان سراسر جهان دارای اهمیت بسیاری است و من جز ادای احترام به قهرمانی و از خود گذری شما چیزی ندارم ارزانی نمایم.
بعد از ۱۱ سپتامبر، درباره افغانستان گپهای زیادی گفته شد و كارهای زیادی انجام گرفت. اما حالا میدانم كه به این زودیها نمیتوانیم به نتایج مثبت برسیم. امیدوارم «داستان زویا» بتواند تعداد زیادی را در غرب به این آگاهی برساند كه نباید گذاشت دوباره افغانستان به یاد فراموشی سپرده شود. آنان تروریست بودند كه در حادثه ۱۱ سپتامبر دست داشتند نه مسلمان و نه قطعاً افغان. «داستان زویا» در گروپ كودك و مادر ما به نام «دستان ممد» خوانده و مورد بحث قرار خواهد گرفت.
حتماً به ما بگویید كه چه كمكی هر چند ناچیز میتوانیم.
* * *
در قفس نخواهید ماند
پتریشیا Patricia ـ امریكا،
من یك دختر شاگرد سیزده سالهی امریكایی هستم. در صفحهی تان در جستجوی معلومات برای تهیه گزارشی دربارهی ستم بر زنان در آسیا و افریقا بودم. من از طالبان و از این كه چطور آنان زندگی را برای همه و بخصوص زنان جهنم میسازند منزجرم. از شما میپرسم كی برای این مردان حق آن را داده تا آزادی افغانان را سلب نمایند؟ كی برای اینان حق داده شما را در چادری پیچانده و در خانههایتان زندانی سازند؟ كی اینان را گذاشته تا با قوانین ظالمانه و ذهنیت نامعقول شان بر شما حكومت كنند؟ هیچكس. آنان حق این كار را ندارند و این را میدانند. زنان طی قرنها توسط مردان محكوم و تحت ستم بوده و به عقب رانده شده اند. از آغاز روزگار، ما را مجبور ساخته اند تا خود را در مقابل جنس مذكر پست احساس كنیم. با این همه اكنون اوضاع بسیار بهتر است ولی هنوز هم جاهایی مثل افغانستان وجود دارند كه این مشكل تا حال حل نشده است. بگذارید بگویم كه هیچ كسی از دیگری بهتر نیست!
مرغك قفس نمیخواند زیرا میداند كه آزاد نیست. شما برای مدت درازی در قفس نخواهید ماند!
* * *
طالبان جنایتكار
انجی سمیت Angie Smith ـ آسترالیا،
در مورد چند قصهای كه همین حالا خواندم مینویسم... نمیدانم چه قوانین دولتی و مذهبی بر مستولی گشتن چنین اعمال وحشیانه اجازه میدهند... افغانها چه نوع مردمی اند؟؟ آیا آنان مفاهیم ده فرمان را نمیدانند؟ اگر این چیزی است كه خدا برای شان اجازه داده باشد فكر میكنم من یك آتئیست باقی خواهم ماند... آیا در آسترالیا جایی است كه در فعالیتهای تان سهیم شوم؟
* * *
«راوا» و نظر غلط ما امریكاییان
فان هوك Fawn Houck ـ امریكا،
مطالب سایت شما شدیداً مرا تحت تاثیر قرار داده است. این برایم حیرتآور است كه تحت تسلط آن چنان رژیم عقبگرا شما خود را سازمان داده و كار میكنید. من در برابر جرئت شما سر خم میكنم و شما برایم سازمانی نمونه هستید. سایت تان عالی است، بخصوص از لحاظ تكنیكی و رنگ آزادی و زیبایی در آن موج میزند.
شما زنان انقلابی افتخار هر كشوری خواهید. من احساس غرور میكنم كه میتوانم دیگران را با این سایت آشنا سازم و معلوماتی را كه كسب كردهام برایشان برسانم. من نهایت علاقمندم كه مطبوعات امریكا این نظرات مردم افغانستان را به نشر بسپارند تا مردم دنیا تروریستها، بنیادگرایان و طوایف عصر سنگ را بشناسند. من میكوشم در مورد شما به همه بگویم و اسناد و سایت تان را به مردم و مطبوعات این جا بشناسانم. من درباره شما از طریق زولتنگراسمن شنیدم. او یك كاركن فعال و واقعی است و افتخار دارم از این كه دوست و همكار من هم است. او در رادیوی محلی ما در برنامهاش به نام «یك مسئله مردمی»، بعد از بررسی تجربه و بینش خبرنگاری انگلیسی به نام رابرتفسك در افغانستان نامه شما را با آوازی گیرا خواند. به زنان و دختران در مكاتب شما میخواهم این پیام را بدهم: لطفاً سرهای تان را بلند نگه دارید. من جرئت شما را میستایم. تسلیم نشوید. من عشقی را كه در قلبم دارم به شما عرضه میدارم.
ما و شما دید مشترك داریم. من در اینجا برای صلح كار میكنم. همه امریكاییها جنگطلب نیستند. مردمی را كه میشناسم و با آنان صحبت میكنم میخواهند به خشونت پایان داده و برای برابری اقتصادی و سیاسی كار كنند.
من به آدرس پسادینا برای تان پول خواهم فرستاد. شهامت مردی را كه در مورد وضع در كمپ مهاجرین صحبت كرد بسیار میستایم. من دیگران را در جریان قرار خواهم داد تا آنان هم كمك بكنند.
یكبار دیگر تشكر از كار تان. شما به تمام فمینستهای جهان الهام میبخشید. شما نظرات غلط ما امریكاییها را در مورد كشور تان هم اصلاح میكنید. لطفاً احساسم را نسبت به خود درك كنید. ما همه برای صلح كار میكنیم.
* * *
لِیلا Leila ـ امریكا،
مدت دو سال است كه مسلمان شده ام و بسیار متأسفم كه مسلمانان سنی از طالبان كه سرزمین افغانان را تباه میسازند حمایت میكنند... بعضی اوقات متعجب میشوم كه آیا این مذهب (اسلام) واقعاً چنانچه گفته میشود تماماً در مورد صلح و آرامش است؟ كاش میتوانستم كمكی به مردم رنجدیدهی افغانستان بكنم. نمیدانم كه چرا مساجد زیادی برای فلسطین و دیگر كشورها كمك و پول میفرستند در حالی كه افغانان بیشتر به آن نیاز دارند. از ستمهایی كه در كشور تان رخ میدهد تكان خورده ام...
* * *
وطنپرستی و تعصب امریكایی و بهای تروریزم اسامه
استیف Steve ـ امریكا،
بعضی از افراد در مورد خطاهای دولت امریكا كاملاً ناآگاه بوده و فكر میكنند كه نظرات مردم و اعمال دولت در هماهنگی كامل قرار دارد. و این كاملاً نادرست است.
همچنان یك مرض عام دیگری در امریكا به نام وطنپرستی وجود دارد كه مردم امریكا را كور ساخته است. آنان میپندارند كه امریكا یك پدیده خاص، مستثنی و پاكیزه است. این وطنپرستان بدون آن كه در نظر بگیرند امریكا چه میكند از آن دفاع میكنند. آنان چنان خود را از آن كشور میدانند كه هر انتقاد در مورد خطاهای امریكا را انتقاد به شخص خود میپندارند.
برعلاوه، ما در این كشور متعصبان مذهبی زیادی داریم. اما متعصبان عیسوی، مذهب و عقاید فرقهای شان را از هر تحقیق و هر نظر جدیدی و حتی احترام گذاشتن به نظرات دیگران، درستتر میدانند.
خواهران ادامه دهید! من شما را صد فیصد حمایت میكنم. جنبش شما چراغ درخشان امید در این دنیای تاریك است. مشعل را با دستان نیرومند تان هرچه بلندتر نگه دارید.
میترسم از این كه امریكا میخواهد افغانستان را بمباران كند. آنان قبلاً به مناطقی كه احتمال دارد اسامه در آنجا باشد طیارههای اكتشافی فرستاده اند. گزارشهایی شنیده ام كه حمله بعد از انتخابات صورت خواهد گرفت. با توجه به تاریخ این كشور بسیار مشكل است تصور كرد كه امریكا حملهی بیرحمانه بر كشتی جنگی اش كول Cole را تلافی نكند.
میدانم كه بهای تروریزم اسامه را باید مردم افغانستان بپردازند و به این سبب از امریكایی بودنم خجلم.
* * *
كمك به «راوا» از طریق كنسرت
كمبرلی كاتز Kimberly Katz ـ امریكا،
من اینجا در شیكاگو فستیوال موسیقی زنان را برای گروه خود و گروههای دیگری كه مركب از هنرمندان زن اند، سازماندهی میكنم. بخشی از عواید هر كنسرت مان را به حساب عفو بینالملل اعانه میدهیم تا در مقابل تخلفات حقوق مدنی مانند آنچه در كشور شما جریان دارد، مبارزه كند. در آینده كوشش خواهم كرد تا یك مقدار پول را مستقیماً به سازمان شما بفرستم. در سایت خود یك لینك به سایت شما علاوه خواهیم كرد.
من در مورد فعالیتهای شما در یك نامهی خبری عفو بین الملل خواندم و فقط میخواستم بدانید كه همراه با تعداد زیادی از زنان در امریكا از رفتاری كه بر زنان در افغانستان صورت میگیرد احساس وحشت میكنیم. حبس روزانهی آنان در سرزمین خودشان و تحقیر دایمی وحشتیست كه باید خاتمه یابد. این جنایتی است در برابر تمام بشریت. میخواستم بدانید كه دربارهی شما فكر میكنم و برای امنیت و نیروی تان جهت ادامهی مبارزهی تان تا كسب پیروزی كامل، دعا میكنم. شما واقعاً سربازان برگزیدهی خداوند برای نور و نیكی هستید. به زودی روزهای خوش و زیبا برای تان فرا خواهد رسید.
* * *
ماری Marie ـ امریكا،
نمایش اوپرا را تماشا كردم. من این وحشت را در خبرهای جهانی دیده بودم و حیران بودم كه چه كمكی كرده میتوانم. نمایش اوپرا را مدت زیادی ندیده بودم اما بنابر علتی آن روز آنرا تماشا كردم. من پول زیادی ندارم اما صاحب دو دست و یك كمپیوتر هستم. اگر كاری از من ساخته باشد از كمك برایتان خرسند خواهم شد. در زندگی ترسها و غمهایی را دیده بودم اما خوشبختم از این كه در كشوری زندگی میكنم كه میتوانم كمك دریافت نموده و درد نكشم. من فقط یك فرد هستم اما به هر شكلی كه ممكن باشد شما را كمك خواهم كرد.
* * *
دونتر از حیوان
روزماری Rosemarie ـ امریكا،
در مورد ارتكاب شقاوتها شنیده بودم اما تماشای نمایش اوپرا Oprah واقعاً دردناكترین چیزی بود كه تا حال دیده بودم. به مثابهی یك زن از این كه مردان میتوانند چنین حاكمیتی بر زنان داشته باشند خشمگینم، با زنان رفتاری غیر انسانی صورت میگیرد. چه چیزی مردان را به این فكر میاندازد كه محض بخاطر قدرت فزیكی مافوق عالی هستند و ازین رو مقاصد شان را تحمیل كنند. میخواهم بگویم كه برخی آنان از انسان پایینتر اند، اما این توهینی به حیوانات خواهد بود!
* * *
اسلام طالبی
كولینتن Kolyan Tun ـ امریكا،
كمك فقط ۳۰ دالری به آدرس تان میفرستم. قلبم برای شما میتپد.
به مثابه مردی مسلمان، آن نامردها را كاملاً خوار و ذلیل یافته ام. اگر طالبان مرا متقاعد بسازند كه آنچه آنان در مقابل زنان افغان میكنند مطابق اسلام است، آنگاه به ریشهی مسئله كه اسلام باشد پی خواهم برد.
* * *
«راوا» در مللمتحد
فهیمه ـ امریكا،
میخواهم در مورد سخنرانیام در سازمانملل بنویسم. فقط یك و نیم دقیقه وقت داشتم. نمیتوانستم حتی یك دهم مطالبی را كه میخواستم بیان كنم. علاوتاً خانمی وظیفه داشت تا سخنرانیها را كوتاه كند. با این هم بعضی چیزیهایی را بنابر محدودیت وقت نباید میگفتم در نوبتم همه را گفتم كه توجه و تحسین تمام حضار را برانگیخت. تحسینها و تقدیرها آنقدر دلگرمكننده بودند كه آنان چارهی دیگری جز دادن وقت بیشتر برایم نداشتند. رژیمهای افراطی و افراطیون همه مذاهب و فرقهها را متذكر شدم. در آخر، نشریات «راوا» را به پیمانهی وسیعی بین نمایندگان سازمان ملل پخش كردم. سفرم به سازمان ملل با پوشیدن چادری آغاز شد و زمانی كه به سخنرانی شروع كردم هنوز هم چادری به سر داشتم. گفتم: «خانمها و آقایان، من قبلاً جنایت را با آمدن به اینجا مرتكب شدهام. من حتی جنایت بزرگتری را با بیرون شدن از خانه بدون شوهر و یا خویشاوند نزدیك مرد مرتكب گردیدهام. من مرتكب زنا میشوم و باید سنگسار شوم. اما بزرگترین جنایت را با پسكردن چادری مرتكب خواهم شد.» و با این گفته چادریام را كشیدم. تمام حاضران در سالون به تمجید و هلهله پرداختند. همه از جای شان برخاستند كفزدنها آن قدر ادامه پیدا كرد كه متوجه شدم عدهای میگریند. و بعد از چند دقیقه صحبتم را شروع كردم كه شما قبلاً آنرا خوانده اید.
* * *
آپارتاید جنسی نباید تحمل شود
لارن Lauren ـ امریكا،
من با این اوضاع بشدت آشفته توسط پروفیسور روابط نژادی و ملیتیام در پوهنتون سام هوستون Sam Houston State University آشنا شدم. با آگاهی یافتن از بیرحمیهایی كه رخ میدهند گیج شدم. آپارتاید جنسیای كه در افغانستان جریان دارد نباید توسط هیچكسی به شمول ما امریكایی ها تحمل گردد. به مثابهی زنی كه دارای حقوق تضمین شدهی بسیار و آزادیهای فراوانام نمیتوانم عمق دهشتی را كه همه روزه شما با آن روبرو اید، درك كنم. درست نمیدانم چی كنم، اما از هر كمكی كه انجام داده بتوانم خرسند خواهم شد. با احساس خوشحالی مبلغ اندكی برای امر تان خواهم فرستاد. برایم ای میل و معلومات بفرستید تا در جریان باشم. بسیار خودخواه، بیحس و ظالم خواهم بود اگر بیتفاوت بوده و هیچ كاری در این شرایط وحشتناك نكنم.
* * *
شما فراموش نشده اید
مارین بیلهاج Marian Billhage ـ امریكا،
نمیتوانم بفهمم. اینجا من با كمپیوتر خودم نشستهام، از زندگیام شكایت میكنم، از این كه خوب نیستم و این كه بخاطر نداشتن پول كافی سرگردانم وغیره وغیره...
آیا حقی حتی برای شكایت دارم؟
درست است كه پول زیادی ندارم و بیمار هستم، اما یك دختر قشنگ دارم كه صحتمند است و شوهری دارم كه او مرا دوست میدارد و من او را و ما آزاد هستیم!
نمیتوانم جلو گریه ام را بگیرم!
حتی اگر نتوانم پول بفرستم كار دیگری خواهم كرد! به هركسی كه میشناسم از شما و وضع در افغانستان خواهم گفت و كاری خواهم كرد زیرا این وحشتناك است.
میخواهم پیام مختصری بفرستم كه شما فراموش نشده اید و من به فكر تان هستم.
* * *
اثر نمایش اوپرا
دانیكا Dawnika ـ سلوانیا،
من ۱۷ سالهای هستم كه در سلوانیا زندگی میكنم. همین امروز نمایش اوپرا وینفری Oprah Winfrey را تماشا كردم و ساعتها گریستم. هیچگاهی در زندگیام تلویزیون مانند امروز در من اثر نگذاشته بود. میدانستم كه زنان به اندازهی مردان از امتیازات برخوردار نیستند، اما نمیدانستم كه پدیدههایی چنین وحشتناك هم در دنیا وجود دارد. فقط میخواستم بگویم كه تمامی زنانی كه رنج میكشند بیش از این نباید دچار رنج و عذاب شوند.
شما در راه درستی جهت ساختن جهان بهتری برای همهی ما مردان و زنان رهسپارید...
* * *
به عنوان یكامریكاییسرافكندهام
كارنKaren ـ امریكا،
سلامهای گرمم را به شما میفرستم. من یك زن امریكایی هستم و از سیاستها و اعمال دولتم در افغانستان هراسان و سرافكندهام. من ازین دولت حمایه نمیكنم. قسمی كه اكثریت ما نمیكنیم. پس میخواهم بدانید كه چقدر مردم در اینجا بخاطر نتایج بمباران امریكا در افغانستان نگران اند.
به شما از طریق «رسالت زنان افغان» ( AWM ) پول میفرستم.
* * *
كنسرت برای «راوا»
جولی Julie ـ انگلستان،
بیش از این دیگر نمیتوانم فقط به آگاهی از اوضاع اكتفا كنم، باید دست به عمل شوم. تصمیم برای انجام كاری دارم و در این زمینه تنها نیستم. چند رفیق بسیار خوبم (تعداد ما به ۳ تا ۴ نفر میرسد) هم میخواهند كاری كنند. میخواهم با جمع آوری قرطاسیه و لوازم دفتر و پاپوش شروع كنم. همچنان در یك مكتب بزرگسالان كمپیوتر تدریس میكنم. آمر را متقاعد خواهم ساخت كه میتوانیم از چند ماشین كهنه دست بشوییم.
آیا به یاد دارید كه هنرمندان ( Band-aid ) برای حبشه چه كردند؟ میخواهم فعالیتهای مشابهی را به سود «راوا» سازمان دهم. اگر شخص دیگری را بشناسید و یا با كدام هنرمندی در این جا رابطه داشته باشید كه روی چنین پروژههایی كار كند مرا با او ارتباط دهید.
به نظر میرسد تصادف نیست كه حروف سرچپهای «راوا»، AWAR (یك نبرد) میشود. نبردی كه در آن پیروزی منتظر زنان است.
* * *
بلیندا ویكهام Belinda Wickham ـ امریكا،
آه چه باید كرد... این گزارشها را با قلب پر درد و چشمان پر اشك خواندم. به حیث یك امریكایی برایم غیر قابل باور است كه به انسانی اجازه داده میشود تا با انسان دیگری چنین رفتار نماید. من عمیقاً احساس اندوه و نومیدی میكنم.
پیام را به روزنامههایی كه یادآور شده بودید، فرستادم:
«محترم مدیرمسئول،
به مثابهی یك شهروند ذیعلاقه و یك دوست خبرنگار برای تان مینویسم، تا نگرانیام را از بابت بیرحمیهایی كه طالبان بر مردم افغان، بخصوص زنان افغان، روا میدارند ابراز دارم. من یك هوادار دایمی «راوا» هستم و مراقب تغییرات در افغانستان و پاكستان. لطفاً پشتیبانی تان را با ادامهی ابراز حقایق در این كشورها در رابطه با تخلفات از حقوقبشر و ارزشهای دموكراتیك توسط طالبان، اعلام دارید.»
* * *
كاملی آرچر Camile Archer ـ انگلستان،
من یك حواله پولی به آدرس تان خواهم فرستاد. فعلاً گر چه در موقعیتی نیستم كه اعانهی بیشتری جمعآوری كنم، اما از فرستادن سهم خودم هر زمانی كه بتوانم خرسند خواهم شد.
* * *
اگر زرمینه مسلح میبود...
شانون Shannon ـ امریكا،
من یك زن جوان امریكایی هستم. از گزارشهای صفحهی شما به وحشت افتادم. لطفاً اجازه دهید تا پیشنهادم را ارایه كنم: به جای تهیه و فرستان كمره ویدیویی چرا سلاح نفرستیم! در كشور ما قوانین سلاح وجود دارد اما من برای حفاظتم میتوانم سلاح بدست بیاورم. این زنان افغان هیچ سلاح و مدافعهای ندارند. در كشور من، حق داشتن سلاح در قانون اساسی حتی در صورت ضرورت علیه دولت تضمین گردیدهاست. چنین پیداست كه در افغانسان زنان در برابر دولت شان هیچ تضمینی ندارند. این نابخشودنیست. از خود حفاظت كنید. به نظر من فقط با سلاح میتوانید برای امر تان برزمید. میدانم كه بعضی از مردم با خواندن این نامه، با پیشنهاد من موافقت نخواهند كرد زیرا جنگیدن علیه خشونت با خشونت شاید فقط بر مشكلات بیفزاید. اما خشم مرا دریابید آنگاه كه فلم اعدام زنی را با فیر تفنگ در ملاءعام، دیدم. چرا؟ او كشته شد زیرا خلع سلاح بود، ...
چه فكر میكنید كه اگر زن مسلح میبود فلم چگونه تغییر میكرد؟ او میجنگید. داستان متفاوتی انتشار مییافت. زنان در سراسر جهان، همه با یك صدا با هم برمیخیزند.
* * *
رامی Rami ـ امریكا،
من قبلاً در صفحهی اینترنتم ( Krasiva.com ) صفحهای را به مینا تقدیم نموده ام.
حمایت كاملم، قلب و ذهنم با شماست.
با تمام وجود خواهم كوشید تا كمكهای مالی برای سازمان تان فراهم آورم. شما میتوانید روی این حقیقت حساب كنید كه تمام دوستانم از اهداف تان با خبر خواهند شد بسیاری شان قبلاً از مسئله آگاه اند.
من طراح صفحات اینترنتام اگر ضرورت به طراحی چیزی باشد، تا حد توان كمك تان خواهم كرد. متوجه شدهام كه طراحی صفحهی اینترنیت شما كمبودهایی دارد. اگر خواسته باشید تا در مورد طراحی مجدد آن گفتگو كنیم، صمیمانه در اختیار تان خواهم بود.
* * *
تارین كگن Taryn Kagan ،
میخواهم از شما بخاطر اخبار تازه و مداوم از اوضاع زنان در كشور تان تشكر نمایم. واقعاً احساس میكنم كه هوادار سازمان شگفتانگیزی هستم. شنیدن اخبار مداوم جدید برایم عالی و جالب است و به همین خاطر است كه خود را در مورد اوضاع جاری وارد میدانم. شما واقعاً جنبش خاصی هستید و میدانم كار شما چقدر مشكل است.
* * *
جنایتكاران جنگی افغان
كرستوفر بولین Christopher Bollyn ،
از معلومات تان در مورد رشیددوستم تشكر. اگر بتوانید در جمعآوری سند در مورد جنایات جنگی رهبران نو دولت افغانستان، مرا رهنمایی كنید، عالی خواهد بود.
فكر میكنم جنجال پر سر و صدا در مورد محاكمه جنایتكاران جنگی، بین دول مختلف برپا شده و چنین به نظر میرسد كه جنایتكاران جنگی افغان كه با امریكا كار میكردند، فراموش میشوند و جنایتكاران بالكان به دادگاه لاهه میروند.
* * *
جیكلین Jaclyn - امریكا،
امیدوارم بدانید كه من همانند تعداد زیادی صادقانه به این باورم كه شما نیرومندید. و كوششهای تان جهت بهتر ساختن وضعیت زنان افغان برایم قابل قدر است.
كار شما شهامت میطلبد و ما زنان امریكا آنرا تقدیر میكنیم. من در شناساندن «راوا» به مردم درینجا و شیوههای كمك به شما كار را آغاز خواهم كرد.
* * *
مارگرت اون Margaret Owen ـ انگلستان،
بلی افتخار میكنم تا مادر بریتانیایی تان باشم...
ما اوضاع تكاندهندهای را كه در موردش میخوانیم در كنفرانس بیوه ها كه در ششم فبروری شروع میشود و در آن از شركت عضو «راوا» استقبال خواهد شد، ذكر خواهیم كرد. شما همه شگفتآور اید. قلب همهی ما برای تان میتپد اما ما به چیزی بیشتر از قلب یعنی عمل نیاز داریم. ما در این راستا كار میكنیم. ما به اقدامات دولت خود، جامعه اروپا و سازمان ملل نیازمندیم.
نبرد شما نبرد ماست.
* * *
كار واقعاً انقلابی
لامر گنتر Lamar Gunter ـ امریكا،
در تابستان ۱۹۷۰ از جمله شاگردان عوضی در افغانستان بودم. سفر مهمی بود. افغانستان بسیار زیبا بود. اما بالاتر از همه، من مردمش را دوست داشتم بخصوص زنان را. من تا حال با فامیل افغانی كه بعد از كودتای دوم به استرالیا پناهنده شدند و من با ایشان زندگی میكردم، در تماس هستم.
با خواهرم ملالی بارها در مورد برگشت به وطن و كمك در بازسازی آن صحبت كردهایم.
من یك داكتر طب سوزنی و گیاهی هستم و در بخش صحت روانی هم كار كرده ام.
از همه حوادث خبر دارم، ازین رو میدانم زخمها باید التیام بیابند، نه تنها زخمهای جسمی بلكه زخمهای روحی و ذهنی هم. میخواهم به هر شكل ممكن كمك كنم. فكر میكنم طب سوزنی در كشوری مثل افغانستان كه به قلت منابع دچار است، مفید خواهد بود. دوای غربی قیمتی است ولی طب سوزنی را میتوان با مصارف كمتر و به آسانی به مردم عادی یاد داد تا به شرایط صحی بهتر برسند.
من حاضرم مصارف سفرم به افغانستان را خودم بپردازم و رایگان كاركنم. میخواهم بدانم آیا كارم بدرد خور خواهد بود یا نه. فكر میكنم خواهران افغانم شما را نمیشناسند. آنان معلم هستند، من با آنان در مورد تماس با شما صحبت خواهم كرد.
من نمیتوانم درینجا به اظهار تمنیات نیكام در برابر آنچه شما در سالهای اخیر انجام دادهاید، بپردازم. من به حمایت از شما در هر حد ممكن، افتخار خواهم كرد. در ارتباط با نام شما فكر میكنم تعدادی از كلمه «انقلابی» خوش شان نمیآید. ولی من برآنم كه آنچه شما برای زنان و كودكان افغان انجام داده و میدهید واقعاً انقلابی است.
* * *
كار فوقالعاده «راوا»
لیزلی بریانت Lesley Bryant ـ امریكا،
من درین اواخر «داستان زویا» را خواندم و كار سازمان شما مرا شدیداً تحت تاثیر قرار داده است. در مورد شما قبلاً در برنامه اوپرا شنیده بودم. ولی واقعاً نمیفهمیدم شما زندگی تان را برای آوردن تغییری در افغانستان این قدر به خطر میاندازید. كار اعضای شما كم از معجزه نیست. من به زندگیای كه بحیث یك امریكایی دارم قانع نیستم و شرمندهام از این كه این قدر در راحتی به سر میبرم و هزاران نفر در سراسر جهان شكنجه میشوند. خدا همه تان را در امان خود داشته باشد. من قلباً به شما و كار تان احترام قایلم.
* * *
انیتواندین برگ ـ امریكا،
حملات وحشتناك بالای مراكز تجارتی، افغانستان را به كانون مهم اخبار جهانی تبدیل كرد، كاری را كه سالهای متمادی مردم محروم و قحطیزدهی آنجا نتوانست!
تهدید به قحطی و خشكسالی قبلی نتوانست دنیا را به حركت در آورد. این دیگر خیلی دردناك و مضحك است. اما تبلیغات در مورد افغانستان میتواند برای شما و شناساندن تان و فعالیتهای تان به جهانیان مفید ثابت شود. چقدر خوب بود كه اوپرا توانست امریكاییها و كمرههای شان را به طرف شما جلب كند.
حالا من با شما در مورد عكسهای تان تماس میگیرم. من میخواهم از شما در مورد استفاده از دو عكس اجازه بخواهم. یكی از یك صنف سوادآموزی در جلالآباد و دیگری از یكی از خیمهها در كمپ مهاجرین. و هر دوی این عكسها برای محفلی ضرورت است كه هفته آینده در دفاع از شما برگزار میكنیم، نه برای فروش و استفاده غیر قانونی بلكه برای جلب مردم به نظرات شما، حتی ارائه معلومات به آنان در مورد زنان در افغانستان. UNFPA در نظر دارد، برای زنان مهاجر و زنان افغان كه بنابر حاكمیت طالبان و خشكسالی در وضعیت بد صحی به سر میبردند، بستههایی فراهم بسازد. من معلوماتم را در مورد «راوا» كه از طریق اینترنت یافتهام اضافه كرده و آنها را برای توزیع بین مردم چاپ خواهم كرد تا در مورد كمك به شما فكر كنند. علاقمندم و كوشش خواهم كرد مردم، اطلاعات در مورد شما و شرایط زنان افغانستان را با خود برده و بیشتر به شما كمك كنند. هفته آینده محفلی داریم كه تمام سازمانها میتوانند اهداف و مواضع شان را بیان دارند. برای جلب توجه بیشتر مردم میخواهم آن دو عكس را یكبار در ماشین چاپ سیاه و سفید در كاغذ A۴ چاپ كنم. اینها را جای دیگر استفاده نخواهیم كرد.
* * *
اندریو Andrew ـ امریكا،
درین اواخر مصاحبهی یكی از اعضای شما را در برنامه رادیوی «نیو دموكراسی» شنیدم كه در مارچ این سال نشر شد. من از مواضع و كارهای شما دفاع میكنم. من به دوستانم در مورد برنامه رادیو و سایت شما ایمیل فرستاده ام.
به شما مینویسم زیرا از عملی كه دولتم با شما در جواب به حملات ۱۱ سپتامبر خواهد كرد، متأسفم. مطبوعات و حكومت بش هرروز بیشتر از پیش فضای انتقام و تلافی را در اینجا بوجود میآورند و به مردم فهمانده میشود كه افغانستان هدف اولی خواهد بود. حمله نظامی از طرف كشور من جز بربادی و كشتار زنان، كودكان و مردان بیگناه چیزی دیگری را به بار نخواهد آورد. من نظراتم را به دوستانم میرسانم. تمنیات نیكم را به شما تقدیم میدارم. و امیدوارم ملتهای ما و شما در روزی خوش باهم بپیوندند. بخاطر خوشبختی هر دو سو، آینده و آیندهی بشریت.
* * *
علاقمندی به بتها تا انسانها
جودوك انالبون ـ سویس،
صرف میخواهم بگویم كه نمیتوانم بفهمم كه چرا دنیا بدون هیچ كاری، تماشاچی محض است. بیشترین سر و صدا زمانی بود كه طالبان بتهای بامیان را منهدم كردند. این شرمآور است. دنیای غرب به بتها بیشتر از مردم افغان علاقمند اند. من یك یهودی ساكن در سویس هستم كه به شما فكر میكنم. در مبارزه تان علیه بنیادگرایان استوار باشید.
من برای همهی شما آرزوی نیرو و توانایی میكنم و امیدوارم در آن كشور، تحت تسلط چنان دولتی زندگی و كار تان ادامه یابد.
* * *
كودكان طرفدار «راوا»
ایریكا Erica ،
سلام، من ۱۱ سال دارم و با دوستم Alex تصمیم قاطع گرفتهایم تا برای سازمان شما پول جمع كنیم، تا هنوز زیاد پول بدست آورده نتوانستهایم. اما ما برای بدست آوردن پول كار میكنیم. هر زمانی كه چیزها را بفروشیم. هر دوی ما به این نظر هستیم كه كاری كه شما میكنید عالی است. من و الیكس یك كلب كوچكی ساخته ایم و نامش را «كودكان لاسانجلس برای دیگران پریشان هستند» گذاشته ایم. ما برای خود هیچ پول را نمیگیریم. ما تازه به كار آغاز كردهایم و پلان داریم تا گاراجی را برای فروش مواد و حصول پول ترتیب بدهیم. بسیار كسانی كه از نزدیك خانه ما میگذرند یك دالر دو دالر كمك میكنند و یا یگان چیز كوچك را میخرند. تا حال (۷ جنوری ۲۰۰۲) ۴٨ دالر جمع كردهایم. امید داریم بیشتر جمع كنیم و كسان دیگر را هم جلب كنیم تا برای شما كمك كنند. ما برای كلب خود ورقه تبلیغاتی هم میسازیم. هرروز برای بهتر شدن این پروژه كار میكنیم تا پول بیشتر جمع شود. خواهش میكنم اگر میتوانید برایم ایمیل بفرستید تا ما بدانیم كه نظر شما در مورد كار ما چیست.
* * *
خواهر تان در كانادا
الیسن Allison ـ كانادا،
من از كانادا هستم. گرچه نیویارك دور هست، ما هنوز هم در شوك هستیم. میخواهم بدانید چقدر شما را بخاطر افشای بیعدالتیهایی كه علیه زنان تحت تسلط طالبان انجام گرفته دوست دارم. من شما را درك میكنم. اگر بتوانم برای هدف تان كاری انجام دهم، برایم بگویید.
مبارزه تان مشكلتر خواهد شد. میدانم شما این را درك میكنید ولی نیرومند باشید و بدانید كه خواهری دارید كه از شما پشتیبانی میكند.
* * *
«راوا» نیرومندترین صدای زنان
مژگانظاهر ـ امریكا،
من یك زن افغان هستم و در كلیفرنیا زندگی میكنم و به تازگی مجلهای از نویسندگان زن افغان را یافتم بنام «مجله افغانه». من از ۱۳ سالگی به این سو سازمان شما را دوست داشته ام. حالا میخواهم قدمی فراتر گذاشته و در صورت امكان در كار «راوا» مشغول شوم. بحیث یك افغان امریكایی، از وضعیت بد شما آگاهم و جرئت و همت تان را میستایم. كار گروپ شما عالی است. من ماه قبل با داكتر انهملتن در باره شما صحبت كردم. و تصمیم گرفتم كه در شماره اول «افغانه» بیانیهای از شما را هم به چاپ برسانم. میدانم خیلی مصروف هستید اما اگر بتوانید نامهای و مطلبی بفرستید تا من در «افغانه» كه تعداد زیادی آنرا مشترك شده اند بگنجانم، قلباً سپاسگزار خواهم بود. برایم افتخار خواهید بخشید اگر اجازه بدهید چیزی در مورد «راوا» بنویسم. من فكر میكنم شما نیرومندترین صدای زنان هستید و برای هدفی كار میكنید كه من این جریده را بر اساس آن منتشر ساختهام. موضوع این نشریه همان است كه شما بیان داشته اید. در هر جایی كه من صحبت كردهام از شما و سایت تان نام برده ام. كاش شما این همه را قبل از ۱۱ سپتامبر بدست میآوردید. موفق باشید. پدرم از زمانی كه من كودك بودم مجله شما را اشتراك دارد. شما زنان واقعی و فداكار افغانستان هستید. شما و كوششهای تان را میستایم.
* * *
سالی لیمبرن Sally Lambern ،
من مختصر مینویسم زیرا میدانم شما بسیار مصروف هستید. من یك موسیقدان، هنرپیشه و نویسنده هستم و همراه با رفقای هنرمندم برنامه داریم برای ادای احترام به قربانیان حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر كنسرتی را در شهر نیویارك بروز ۱۱ نوامبر ساعت ۴ عصر برگزار كنیم. ما میدانیم شما به مراتب بیشتر از آن رنج كشیده اید، ولی ما باز هم میخواهیم مبلغ پولی به شما بفرستیم. مبلغ ناچیز است ولی از طرف مردمی به شما میآید كه شدیداً به مبارزه و كامیابی نهایی تان اعتقاد دارند.
* * *
هدف از بمباران افغانستان
ان كمرون Anne Cameron ـ فرانسه،
صرف میخواستم بگویم كه نگران تان هستم. من مجلههای شما را بدست میآورم. با وجود تمام جنایات طالبان، مللمتحد خاموش است و منتظر. حالا با این بمباران امریكا، مردم بیگناه افغانستان باید كفاره اعمال متعصبین اسلامی و سران احمقاش را بپردازند. من در فرانسه زندگی میكنم و معلم هستم. میخواستم بگویم كه همیشه از شما پشتیبانی خواهم كرد. قویترین سلاح محبت است.
نواسه ۱۳ سالهام با من زندگی میكند. ما فلم مستندی را در بیبیسی در مورد افغانستان میدیدیم و نطاق گفت كه در افغانستان از هر پنج كودك یكی یتیم است. نواسهام پرسید، اگر برای یتیمان غذا و توجه لازم وجود ندارد، چرا آنان را كسی اینجا نمیآورد. ما میتوانیم یكی از آنان را با خود نگه داریم. میدانم هیچ ملتی نمیخواهد با فرستادن كودكانش به كشور دیگری آیندهاش را از دست بدهد، اما كودك زندهی افغان ـ كانادایی بهتر از كودك مردهی بی نام خواهد بود.
آیا برای جمعآوری كودكان یتیم از كمپها و سپردن آنان به فامیلهای علاقمند، كاری انجام شده است؟
من طرفدار متحدین امریكا و بمباران افغانستان نیستم. این همیشه اندوهگین و خشمگینم میسازد كه ما برای اسلحه و گلوله پول داریم اما برای كمك به مردم و كشورهای فقیر نه. امروز گفته شد كه امریكا پذیرفته كه آگاهانه ذخایر غذایی صلیب سرخ را هدف قرار داد زیرا طالبان از آنجا غذا میگرفتند! من شدیداً تحت فشارم و خود را بیچاره احساس میكنم زیرا قوانین نو، حقوقم را از من سلب كرده. فكر نمیكنم این جنگ جز توسعه شركتهای امریكایی هدف دیگری داشه باشد. بنظرم اینان تا زمانی به بمباران ادامه خواهند داد كه كوههای افغانستان هموار شود و بتوانند پایپ نفت و گاز را مستقیماً از منابع آنها به فامیل بش در كویت و عربستان سعودی و به بازار عظیم چین برسانند.
بدانید كه احترامات قلبیام را بخاطر كار پرخطری كه انجام میدهید به همراه دارید. جرئت شما بسیار ستایش انگیز است.
من هر آنچه را برای خود و خانوادهام میخواهم برای شما هم آرزو میكنم.
* * *
الیسن فرانك Alison Frank ـ ایتالیا،
من یك هنرمند امریكاییام كه در ایتالیا زندگی میكنم. دوستان صمیمیای در ایتالیا و امریكا دارم و همواره كار خستگی ناپذیر شما را ستایش كردهام. وضعیت اسفبار افغانستان به جای خوب شدن بد شده میرود، و من چون پول زیاد نمیتوانم بدهم، میخواهم نقاشیها و طرحهای هنری را به «راوا» بدهم و از آن برای چاپ كارتها و پوسترها استفاده كنم. اگر شما موافق هستید لطفاً هر چه زودتر برایم ایمیل بفرستید. من تعدادی از نقاشیهایم را سكن میكنم و برای دیدن به شما میفرستم. طرحهایی را كه من مدنظر گرفتهام مضمون شان بزكشی است و تعدادی از آنها را درین جا هم فروختهام. و تعدادی هم دارم كه مضمونشان را اشعار صوفیانه تشكیل میدهد. من نمیخواهم ازین طریق خود را به دنیا بشناسانم. میتوانم نامم را به فارسی امضا كنم، اگر فكر میكنید نام یك هنرمند امریكایی در سایت شما نامناسب به نظر میآید.
لطفاً نظری به صفحهام در اینترنت بیاندازید. امیدوارم از دیدن تصاویر بشدت مجرد نهراسید.
* * *
كلارا سالا Clara Sala ،
شعرم را كه شما بزرگوارانه در سایت تان نشر كرده اید، «برگشت» نام دارد. میخواهم بگویم من از زنان سراسر جهان نام گرفتهام و من همه را به سایت شما برگشتاندهام. هدف از نامهام این است كه ویراست جدید «برگشت» در مجله امریكایی در ماه نوامبر به چاپ رسیده كه مدیر مسئول مجلهی مذكور آن را برای اولین بار در سایت شما دیده بود. به این خاطر از شما متشكرم و این را هم میدانم كه چاپ آن به هدف شما كمك میكند.