ص. شریف ـ اسلامآباد،
«من فلم "اسامه" ساختهی صدیقبرمك را دیدهام كه به نظرم فلمی عالی و فوقالعاده میباشد در حالیكه شما آن را یكسره رد میكنید. با وصف علاقمندی بسیارم به "پیام زن" با برخورد تان به این فلم و اتهاماتی كه بر صدیقبرمك زدهاید نمیتوانم موافق باشم.»
پاسخی مختصر را در همین شماره بخوانید.
* * *
ضیا - پشاور،
«به شما اتهام میزنند كه «عفت كلام» مورد توجه تان نیست. چرا؟ من خود در رد این اتهام ناوارد و ناروا دلایلی دارم. ولی با چند نفر از دوستانم آرزو داریم از طرف خود شما درین مورد بشنویم.»
پاسخی مختصر را در همین شماره بخوانید.
* * *
علی.ش - اسلامآباد
سكرتر هیتلر و انجمنیها
«نوشتههای شما درباره "انجمنیها" نقش مهمی در ارتقای آگاهی من از ادبیات و هنر تسلیم و خیانت و ادبیات و هنر انقلابی و مردمی ایفا كرده و یقین دارم كه هر روشنفكر شرافتمند درین زمینه با من موافق خواهد بود.
چندی پیش در نشریهای پاكستانی خواندم كه زنی آلمانی به اسم یونگ jung كه سكرتر هیتلر بود، در فلمی با عنوان "نقطه كور، سكرتر هیتلر" میگوید:
"هر قدر طولانی زندگی كنم و سالخوردهتر میشوم به همان اندازه بیشتر احساس گناه میكنم." اما نویسندگان و شاعران انجمنیها معلوم نیست از چه قماش بیشرمهایی اند كه با وصف دیدن اینهمه خون و خیانت و اشك و ماتم در كشور برباد رفتهی ما، خجالت نكشیده و همانطوری كه جان سگ را برای خدمت به میهنفروشان پرچم و خلق كشیدند حالا هم خود را با تمام وجود به سیآیای، آیاسآی، استخبارات ایران و روسیه و میهنفروشان دینی عرضه میدارند.
نمیدانم اینها چه وقت از كرده خود در گذشته و حال اظهار ندامت نموده و از دامن آن خاینان به دامن مردم پناه خواهند جست.»
متاسفانه به نظر میرسد خوردن شیر خاد و خاینان بنیادگرا امكان زیادی را برای تغییر اینان باقی نگذارده است. گویی اگر با عادت خادیپسند و بنیادگراپسند شان وداع كنند، چانته «ادب» شان نیز ته میكشد. و از طرف دیگر چون مرتجع و جبون اند، عوض پناه بردن به دامن مردم و مبارزه، شتافتن به دامن یكی از جنایتسالاران را مصلحت تشخیص میدهند.
* * *
یوسف - كویته
«كارمند شایسته فرهنگ» و رومنرولان و نصرتكریمی
«شما در نوشتههای تان در مورد تفاخر رهنوردزریاب به لقب كارمند شایسته فرهنگ، از شاملو و نیز چند هنرمند غرب مثالهایی آورده بودید كه نشان میداد آنان چه شخصیتهای ارجمند بودند و این رهنوردزریاب ما (و در حقیقت تمامی انجمنیها) چقدر حقیر اند كه به جای احساس شرم از پذیرفتن آن لقب و انتقاد از نوشتههای خود برای پوشالیان یا بنیادگرایان، به آنها میبالند.
اینك دو مثالی را كه جایی خواندم برای تان مینویسم تا سیلیهای دیگری باشند به روی رهنوردزریاب. ولی آیا این گونه سیلیها او را به خود خواهد آورد؟
در ۱۹۳۲ مدال "گوته" از طرف دولت آلمان هیتلری به رومنرولان نویسنده بزرگ فرانسوی اعطا شد. لیكن وی از پذیرفتن آن امتناع ورزید.
نصرتكریمی هنرمند سرشناس ایران كه به ارتباط فلم "محلل" او، رژیم ایران میخواست اعدامش كند، میگوید:
"در سه فیلم سینمایی مبتذل كه دیگران ساختند نقش اول را ایفا كردم كه این خطای حرفهای را هرگز بخود نمیبخشم."»
* * *
م. ملال ـ پشاور
همدستی پوشالیان و بنیادگرایان
«به نظر من یكی از ارزشمندترین سهمهایی كه "پیام زن" ادا كرده افشای توطئه كثیفترین دشمنان مردم ما یعنی پوشالیان و احزاب بنیادگرا بوده مبنی بر اینكه آنها یك بر دیگر نمیتازند و برعكس زیر بغل یكدیگر را میگیرند تا خود را به عنوان "رهبران" مشروع، قانونی و حتی مورد حمایت مردم وانمود سازند. اینها به یكچنین مساعدت بهم ضرورت حیاتی دارند زیرا هیچ فرد و جمع وطندوست و نجیب در كشور ما نیست كه خواهان محاكمه و مجازات جنایتكاران میهنفروش مذكور نباشد.
پس بیهوده نیست كه عظیمی، پنجشیری، بابهجان وغیره سگهای فهیم، قانونی و باند "ائتلاف شمال" شان میشوند و متقابلاً این اخوانیهای كاكل چنگ و به قول شما نكتایی پوش آن پوشالیان را "سبزپوش" نموده، مورد حمایت و استعمال قرار میدهند. ولی مگر میتوان تا آخر در برابر موج توفانزای اراده و قهر تودههای مردم ایستاد؟»
دوست ارجمند، كاملاً دقیق دیدهاید. و به همین علت است اهمیت افشای مستمر كمپ دشمن كه ما پیگیرانه دنبال خواهیم كرد. ولی باید كوشید تا عرصه به كلی بر آنها تنگ شود.
بسیار مایلیم به زودی دست به كار شده و نوشتهای را كه گفتهاید به پایان رسانده و برای ما بفرستید.
* * *
دوست ارجمند س.اـ ناروی،
از ارسال كارت، نامهی گرم و اطلاعات تان در مورد جنایتسالاران و نشریهای از آنان متشكریم. حتماً از آنها استفاده خواهیم كرد.
كمك مالی تان را منبعد بهتر است از طریق بانك به آدرس انگلستان بفرستید و نه به وسیله پست راجستر چون دوستان ما نمیتوانند در فاصلههای كوتاه به پست بكس سر بزنند و در نتیجه نامههای راجستر مسترد میشوند.
امیدواریم خاطرات تان ضد تبهكاریهای بنیادگرایان را طی یكی دو ماه آینده دریافت كنیم تا در شمارههای بعدی «پیامزن» به چاپ برسند.
* * *
ماری نادری ـ فرانسه،
«شماها در هر زمان به سمت حق و عدالت و افشای جنایات وطنفروشان پرچمی و خلقی، طالبی و جهادی پرداختهاید و از دموكراسی و عدالت اجتماعی و حقوق زنان افغانستان با متانت شیر زنان افغان دفاع نمودهاید.»
دوست گرامی، از نامه گرم تان سپاسگزاریم، آدرس بانكی ما را در اروپا در همین شماره «پیامزن» درج است و همچنان میتوانید برای معلومات بیشتر به ویبسایت ما مراجعه كنید. به آرزوی موفقیت بیشتر تان.
* * *
ابراهیمكمانی ـ اسلامآباد،
در نامه خود مینویسند:
«من چندی قبل بطور اتفاقی با مجله شما آشنا و شماره ۶۰-۶۱ تاریخ ثور ۱۳۸۳ بدستم رسید. بسیار خرسند شدم كه هستند زنانی كه بدون ترس از شلاق و تازیانه اعراب با نام اسلام، مبارزه میكنند و بدون ترس از شمشیر بیعدالتی برای عدالت كوشش مینمایند.»
دوست عزیز، با تشكر از نامه و شعر تان. قسمتی از آن را درین شماره میخوانید. «پیامزن» و نامه جداگانهای به آدرس پستی تان ارسال گردید. امیدواریم باز هم به ما بنویسید.
افغان مردم
زن و مرد افغان عاشق كشور خود
لیك افسوس كه عاشق مردم همه دور از وطنند
یك طرف ظلم كند ظالم داخل وطنی
همه دستار به سر، تیغ بدست در وطنند
یك طرف قطع كنند دست و سر پای وطن
یك طرف داد زنند اجنبیان در وطنند
یك طرف نام مسلمانی و اسلام بلند
یك طرف تیغ و قمه تیشه به ریش وطنند
گاه با نام خدا گاه با نام رسول میبرند گردن حق
مرده آزادی و اعراب كنون در وطنند
هیچ كس خنده به لب نیست، همه ماتمزده اند
دختران و پسران، پیر و جوان زنده، مرده وطنند
در قبایل روسا داد آزادی و دولت دارند
ولی افسوس زمان قدرت، همگی بیوطنند
* * *
س.عدنان دبستانی ناروی،
«در این كه "راوا" در جهت افشای خیانتها و جنایتها قدم برداشته و از حقوق زنان و كودكان مظلوم مرز و بوم دفاع كرده و با سلاح قلم و سخن به میدان زور و تفنگ رفته و میرود شكی نیست، اما بهتر است كه حرمت سلاح خود را كه همان قلم و سخن است نگه داشته و از فحاشی و به كار بردن كلمات غیر ادبیاتی پرهیز كند چرا كه شایسته "راوا" یا هر سازمان و گروه فرهنگی نیست. از طرفی "راوا" اگر در سیاستهایش كمی اعتدال را رعایت كند به نظر من كارآییاش دو چندان شده و حتی میتواند در دولت آینده به عنوان نماینده زنان و كودكان سهم بگیرد.
... نا گفته نماند كه جنایتكارانی كه دست شان به خون و مال و ناموس مردم بیدفاع آلوده است، همگی باید عادلانه محاكمه شوند و كسانی كه قلمهای مسموم بدست دارند و سم نفاق و دشمنی در بین جامعه پخش میكنند و خواسته یا ناخواسته در راستای اهداف بیگانگان حركت میكنند باید به خود بیایند و از تاریخ و گذشته درس عبرت بگیرند.
امیدواریم كه "راوا" با احترامی كه نسبت به آراء و عقاید و اندیشهها دارد زمینه تبادل اندیشهها را مساعد كرده و نامهام را به چاپ برساند.
نشریههای تان بدستم رسید. دفعه پیش ۲۰ یورو و این بار معادل ۱۰ دالر برای شماره ۶۰ و ۶۱ به آدرس تان فرستادم.»
دوست گرامی، از نامه و پول نشریات متشكریم. در جواب انتقاد تان در مورد لحن «پیامزن» به مقاله تحت عنوان «چرا "پیام زن" را متهم به "بیعفتی كلام" میكنند؟» در همین شماره رجوع نمایید. اگر باز هم سولاتی در زمینه داشتید به ما بنویسید.