فرق بین مردم امریكا و دولت امریكا
جی تیمیت G jtemte ـ امریكا،
خوشحال بودم از این كه در مظاهره تان علیه جنگ، فرق بین دولت امریكا و مردم آن قایل شده بودید. ظاهراً بوش طرفداری «اكثریت» امریكاییان را با خود دارد. اما این طور نیست. تنها چیزی كه میتوانم تصور كنم این است كه رأی و نظر مردم را این چنین نمایانده اند كه گویا مردم طرفدار بوش اند و این كه بیشترین مطبوعات ما (مانند هر جای دیگر) توسط ثروتمندان و صاحبان قدرت كنترول و اداره میشود.
فكر میكنم عملكرد امریكا در افغانستان و عراق شرمآور است. به شدت متأثر میشوم از این كه میبینم دولت ما باعث عذاب و رنج عساكر جوان خود ما و شهروندان كشورهای دیگر میشود.
* * *
احساس غرور از مظاهره «راوا»
هیكی Heike ـ آلمان،
دقیقاً نمیدانم از كجا ایمیلام را آغاز نمایم، چون چیزهای زیادی برای گفتن دارم. ۲۱ ساله هستم و در مونیخ آلمان زندگی میكنم. من به سیاست علاقمندم و به خاطر كسب معلومات بیشتر و این كه در دنیا چه میگذرد، اكثراً اخبار میشنوم. بناءً «راوا» و به همین تازگیها صفحهی اینترنت شما را یافتم. دو نوع احساس به من دست داد زمانی كه تصاویر را میدیدم و مقالات را میخواندم. در قدم اول از دیدن صحنهی لت و كوب زنان و كودكان خردسال در كابل شوكه شدم. برایم درد، رنج و فقر زنان افغان در اوضاع فعلی غیر قابل تصور است.
ولی احساس دیگر از دیدن زنان «راوا» در مكاتب بود، زنانی همسن و سال خود را كه كتاب میخواندند، من از دیدن آنان در تظاهرات احساس غرور نمودم. دیدن مبازره آن همه زنان بخاطر بدست آوردن حقوق شان در شرایط اختناقی، شگفتآور است. زنان افغانستان واقعاً شجاع هستند. من شما را میستایم. میخواهم شما را كمك كنم. مطمئن نیستم از این كه آیا كار من كمكی به شما خواهد بود ولی به هر حال كوشش مینمایم. من پیشنهادات تان را در مورد جلب توجه مردم به «راوا» خواندم.
در جستجوی راهی هستم تا از آن طریق بتوانم صدای «راوا» را همهگیر بسازم. بسیار چیزهای دیگر را میخواهم بگویم، بفهمم، بپرسم ولی یكی بعد از دیگری. من از دریافت جوابی از طرف شما و بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد «راوا» بینهایت خوش خواهم شد.
* * *
تمزین Tamzin ـ امریكا،
من كاپیهایی از نامه شما را به دوستان بسیاری فرستادم و امیدوارم آنان به اوضاع هولناك افغانستان پی برند.
متأسفم از این كه خودم كسی نیستم كه بتوانم راهپیماییها یا تظاهراتهایی به راه اندازم، مگر مبارزهای را با مطبوعات و مردم دیگر درباره افغانستان به راه انداختهام تا كشور تان بار دیگر فراموش نشود.
فعلاً اكثر مردم نگران وضع عراق هستند. ما نمیخواهیم مردم بیگناه با بمبهای امریكا صرف بخاطر یك دیكتاتور در آن كشور، كشته شوند. مردم بیگناه بسیاری در افغانستان قبلاً از بین رفته اند چرا؟
... اسامهبنلادن گم است، و تروریزم زیادتر و زیادتر شده میرود (مسكو، یمن، بالی، كراچی) و گروهی از دزدان با گروهی دیگری از همین قماش در افغانستان عوض شده اند.
فكر میكنم در عراق نیز چنین خواهد شد. جای صدام را دیكتاتوری طرفدار امریكا (یا بدتر از آن ارتش امریكا) خواهد گرفت و درد و رنج مردم به علت مستعمره شدن كشور ادامه خواهد داشت.
یگانه راه بدست آوردن آن همه پول وعده داده شده به مردم افغانستان این خواهد بود كه دولت امریكا و صنایع اسلحهسازی آن را به خاطر این همه بدبختی و درد به دادگاه بكشانند... در قدم اول حمایه طالبان با پول و سلاح و بعداً بمباران افغانستان و كشته شدن مردم بیگناه بدون هیچ علتی. بوش عوض تعهد به وعدههایش به افغانستان، به قربانی دیگری رخ نموده است.
احساس میكنم از «راوا» توسط رسانههای غربی استفاده شد. مطابق به نیاز خود آنان فلمهای شما از اعدام توسط طالبان را به نمایش میگذاشتند تا موافقت دنیا را برای بمباران كشور تان توسط امریكا را كسب كنند. حال ضرورتی برای بمباردمان باقی نمانده است چون دولت امریكا در آنجا مستقر است هیچ كس به صدای شما علیه بنیادگرایی گوش نخواهد داد مگر این كه بار دیگر آن را مناسب حال خود ببینند (فقط در صورتی كه كرزی خواهان مستقل شدن از امریكا گردد) بخاطر جلب توجه مردم به شما بهتر خواهد بود در راهپیمایی پنجم مارچ ضد جنگ در عراق با شعار بزرگ «زنان راوا از افغانستان ضد جنگ اند» شركت ورزید.
كوشش خواهم نمود تا كمك مالی بفرستم و به پخش نظریات تان به دوستان، فامیل و افراد بسیاری دیگر در سراسر جهان ادامه دهم. به هر حال، مصایب بیشماری در دنیا وجود دارد و من برای این همه كار فقط دو دستم را دارم.
سعادت و شجاعت بیشتر برای تان آرزومندم و امیدوارم مرا از اوضاع وقتاً فوقتاً مطلع سازید تا دیگران را آگاه سازم. من غالباً سایت تان را تماشا میكنم بناءً میدانم در كشور تان چه میگذرد.
* * *
بر ادعاهای دولت امریكا اعتماد ندارم
روزمری Rosemary ـ امریكا،
من شاگرد مكتب هستم. مدافع صلح بوده و به شدت مخالف سیاستهای دولت امریكا میباشم. من در بسیاری از راهپیماییهای ضد جنگ شركت ورزیدم زیرا كه نمیخواهم بار دیگر امریكا بر عراق تجاوز نماید. متأسفانه ما امكان مخالفت با تجاوز امریكا به كشور شما را نداشتیم. من از شور و اشتیاق امریكا برای جنگ شوك دیدم. من یقین دارم كه دولت امریكا تروریست واقعی است. بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و به دنبال آن بمباران افغانستان، مردم ما دیگر درباره اوضاع افغانستان هرگز چیزی نشنیدند. علاقمندم بدانم كه دولت و نظامیان امریكا چه تاثیری بالای افغانستان داشت. لطفاً، از وضع كشور تان برایم بگویید چون میخواهم حقیقت را بفهمم و نمیتوانم به ادعاهای دولت خود اعتماد كنم.
من مدافع فمنیزم هستم و فكر میكنم كار و فعالیت شما نیازی شدید در سرتاسر دنیا است. از تلاشهای تان بار بار تشكر.
* * *
كتاب «سیاست حیوانی وحشی است»
انكا Inka ـ آلمان،
از ۶ ماه به این طرف از موجودیت شما آگاهم. اولین باریست كه برای تان ایمیل میفرستم. من كتابهایی در مورد وضع زنان افغانستان و همچنان فعالیتهای تان خواندهام. این واقعاً قابل تحسین و مهم است، كوشش میكنم به دوستانم در مورد وضع زنان افغانستان بگویم چون متأسفانه اكثر مردم بیخبرند و اگر به آنان بگویم حتماً تكان میخورند. عموم مردان، به شمول دوست پسرم در مورد وضع زنان نمیدانند.
* * *
آخرین كتابی كه خواندم از Cheryl Benard و آصفههمایون بود در باره «راوا» با عنوان "The Politics is a wild animal" . واقعاً كتاب خوبی است و خوشحال بودم از اینكه افكار و نظراتم را در باره بنیادگرایی در آن یافتم. من كه ورزش و طب را در آلمان میخوانم، چطور میتوانم به شما كمك كنم؟ مطمئن هستید كه مواد امدادی میتواند به كویته برسد؟ آیا امكان دیگری وجود دارد؟ آیا آدرسی در آلمان دارید؟ از دو روز به این طرف شما را در اینترنت یافتهام و مقالاتی از شما را خواندهام كه بسیار عالی اند!
راوای عزیز، من بهترین تمنیات به شما و تمام مردم تان آرزو میكنم و امیدوارم كار تان موفقانه پیش برود.
* * *
«راوا» از بهترین گروهها
مرضیه Marzia ـ ایتالیا،
من عضو گروه زنان انارشیست هستم. ما راهپیماییای را در شهر خویش در هشتم مارچ علیه تبعیض جنسی كه تا هنوز موجود است، علیه برخورد عمومی نسبت به این روز وغیره سازماندهی میكنیم. چیز تازهای نیست مگر تا هنوز از اهمیت برخوردار است تا مبارزه را زنده نگه داریم. نكته مهمی را كه میخواهم بگویم این كه ما همچنان میزهای زیاد معلوماتی، كتاب و بروشور برای فروش و همچنان یك كنسرت در مركز اجتماعی ما از طرف شب ترتیب میدهیم. تمام پولی بدست آمده از این فعالیتها را بخاطر دفاع از مبارزه تان به شما خواهیم فرستاد. بنابر این علاقمندیم تا نشریات شما را بخریم. در همین روزها در مورد تعداد نشریات با شما مكاتبه خواهیم نمود. ما شما را یكی از بهترین گروهها بخاطر همكاری یافتهایم زیرا شما واقعاً در وضعیت وخیمی قرار دارید و كمك مالی یا توزیع مواد شما یگانه چیز مثبتی است كه ما میتوانیم انجام دهیم.
مردم امریكا ـ و نه رهبران آن ـ وحشی نیستند
میگان Megan ـ امریكا،
واقعاً نمیدانم چه بگویم. از همه چیزی كه از طرف دولت خود تان متحمل شدهاید متأسفم. ولی مخصوصاً از عملكرد دولت خودم نسبت به شما بسیار متأسفم. نه تنها این كه آنان شما را آماده تكرار گذشته میكنند، بلكه همچنان افرادی مثل من و جوانانی را كه فقط همچون شما صلح میخواهند، وادار به تماشای ۱۱ سپتامبر دیگری میكنند. شما شاید از یك امریكایی هرگز توقع نداشتید، ولی بسیار بسیار متأسفم. چیزی را كه من فقط یك روز تجربه كردم مطمئناً نمیتواند بیشتر از بدبختیهایی باشد كه از مدتها به این سو شما با آن مواجه بودهاید. ولی فقط میخواهم بدانید كه امریكاییها ـمردم واقعی و نه رهبران ما كه به ما میگویند فعلاً مردم افغانستان راضی اند ولی این را نمیگویند كه ائتلاف شمال درست مثل طالبان بد اندـ آن طوری كه ما را جلوه داده اند، وحشی نیستند. تمام آنچه من و بسیاری دیگر میخواهند این است كه دنیا بخاطر حل مسایل به جای سلاح و عمل نظامی از زبان استفاده كنند و من شما و هر عضو «راوا» را بخاطر این كار ستایش میكنم. فكر میكنم با گروههای دیگری مثل «راوا» در سرتاسر دنیا واقعاً انسانیت زمینه خواهد یافت. شما سیمایی بزرگ از زنان و مردم افغانستان را به نمایش گذاشته اید و عالیترین چیزی كه تا حال دیده ام.
* * *
داكتر كونیلیا Dr. Conelia ـ آلمان،
در سال ۱۹۹۷ در افغانستان بودهام. چه كشور عالیای! من در آنجا با یك خانواده بودم. متاسفانه پولی ندارم كه برای تان بفرستم مگر قلبم با كشور و مردم تان است. چگونه میتوانم شما را كمك كنم بدون پول، بدون اینكه پولدار باشم؟
* * *
میخواهم با شما باشم
كارولینی دیویر Caroline Dever ،
در سال گذشته، صدای تان مرا جلب كرد. مگر من هیچ پولی ندارم. از زندگی در كشور مادیپرست كه اجازه وقوع چنین حوادث را میدهد خسته شدهام، میخواهم در كنار زنان باشم، درد و بدبختی شان را متحمل شوم و بدیگران امید بدهم. من قادر به كار داوطلبانه با شما و تمام كسانی دیگر كه مدافع آرمان شما اند، هستم. لطفاً برایم بگویید چگونه این آرزویم را میتوانم برآورده نمایم.
* * *
افتخارم كمك به شماست
ساومی Saumi ـ امریكا،
بسیار مفتخر و ملهم از كار شما هستم و بخاطر بهبود وضع دختران و زنان زیادی از افغانستان تلاشهایم را ادامه میدهم. در ۱۹۷۹ چانس سپری كردن رخصتیام را به مدت یك هفته در كابل داشتم. امروز میتوانم بگویم كه آن هفته یكی از بهترین تعطیلات زندگیام بود. من بیشتر تحت تأثیر مردم قرار گرفتم، ولی از چگونگی تلاش و گذران زندگی آنان غمگین شدم. كودكان از من پنسل و كاغذ میخواستند، اگر من قبل از رفتن این را میدانستم به یقین مقدار زیادی از مواد را با خودم میبردم. غمانگیزترین چیز در جریان سفرم دیدن زنان زیر چادری بود. من برای بدست آوردن حقوق زنان بسیار صریح و فعال هستم و نمیدانم كه درین روزگار و عصر مردان چطور این چنین بالای زنان حاكمیت دارند. حال با علاقه تمام خواهم كوشید تا در فعالیتهای تان شما را كمك نمایم. در گذشته در خطوط هوایی كار میكردم كه صرفاً متعلق به باربری بود و ما تنها محمولات را انتقال میدادیم و نمیتوانستیم تسهیلات لازم را برای مردم فراهم نماییم. بناً فكر میكنم تجربه بدردبخوری در فرستادن مواد به پاكستان دارم. در فكر تهیه لوازم مكتب، لوازم طبی و مقدار چیزهای شخصی بهداشتی زیبایی برای زنان به پاكستان هستم. البته میخواهم بدانم نیازهای شما چه اند و آخرین تلاشم را برای پاسخ به آن خواهم كرد. فعلاً در هاوایی به سر میبرم و خواهم كوشید تلاشم را از شرق ایالات متحده ترتیب دهم. زن افغانی بنام جینا را میشناسم كه در واشنگتن دیسی در جوار خانه خواهرم زندگی میكند. او اصلاً از كابل است و در ۲۰۰۲ سفری به كابل برای رساندن لوازم برای زنان داشت. گمان میكنم او میتواند مرا كمك نماید بخاطریكه زبان را نیز میفهمد. لطفاً در باره این نظر برایم بگویید، آیا این چیزی است كه شما نیاز دارید یا اینكه راه دیگری نیز وجود دارد تا بتوانم كمك تان كنم. اكثراً در فكر شما هستم و افتخار خواهم داشت كه در خدمت تان باشم.
* * *
كتاب «قصه زویا»
كارین Karen ـ لندن،
من به همین تازگی كتاب «قصه زویا» را خواندم و میخواهم به شما بخاطر كار تان تبریك بگویم. شجاعت و توانایی تان را تحسین میكنم.
من ۲۵ ساله و فرانسوی هستم و از دو سال به اینسو در لندن كار میكنم.
خواهان كمك به شما هستم. حدس میزنم بهترین راه فرستادن پول است. ولی مشخصاً بنویسید چه میتوانم برای تان انجام دهم.
یكبار دیگر میخواهم تشكر نمایم و برای تان بگویم كه چقدر از كار و فعالیت تان دفاع میكنم. از كمك به شما از هر طریقی خوشحال خواهم بود.
* * *
كتاب جدید گوتمن صاحب جایزه پولیتزر
پاتریشیا تافت Patricia Taft ـ امریكا،
تشكر از ادامه كار عالی تان برای زنان افغانستان. صفحهی اینترنت و تصاویر آن معلومات بسیار مفیدی را در زمینه تحقیق مهیا میسازد. من معاون تحقیق اداره صلح در واشنگتن دیسی ایالات متحده هستم. من برای رایگوتمن همكار ارشدم و خبرنگار دیپلماتیك «نیوزویك» كار میكنم. او بخاطر كارش در بوسنیا و افشای جنایات جنگی تكاندهندهی سربها علیه مسلمانان بوسنیا، شخص سرشناسی است. در ۱۹۹۳ گزارشهایی وی برنده جایزه «پولتیرز» شد و مردم دنیا را واداشت تا به حقایق در بوسنیا پی ببرند. گوتمن فعلاً بالای كتابی در مورد ناكامی ایالات متحده (و در این ارتباط تمام دنیا) در مورد توجه به نقض حقوق بشر در افغانستان از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، كار میكند. ما قتلعامها و وضع زنان را تحت تسلط طالبان بررسی میكنیم. ما به این تازگیها به شواهدی در مورد «زنان گمشده منطقه شمالی» دست یافته ایم. بنابر بعضی منابع، هزاران زن كشته، ربوده و مورد تجاوز قرار گرفته اند و بعضی به سادگی «ناپدید» شدهاند. من بعضی از شواهد در مورد شمالی را از صفحهی تان یافتم اما آیا كسی از سازمان شما میتواند جزئیات بیشتری درین مورد فراهم نماید. من تمام گزارشهای نشر شده از طرف عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر را خواندهام ولی مشتاق مصاحبهها یا جزئیات بیشتر بودهام. اگر مقیاس این جنایت جنگی واقعیت داشته باشد، باید به تمام دنیا به حیث گواه اثرات زیانبخش جهالت افشأ گردد.
* * *
«امپراتور بوش دوم»
بیترایس كاُچك Beatrice Kachuck ـ امریكا،
برایم بسیار دردآور است كه رییس جمهور كشورم ـامپراتور بوش دومـ یك بنیادگرای مذهبی (از نوع عیسوی) بوده و به جای دموكراسی فقط علاقمند جنگ بخاطر قدرت برای خود و دوستانش است. در جایی كه زنان فقط بخاطر زن بودن تحت ستم باشند و زنان و مردان فقیر از گرسنگی بمیرند، دموكراسی وجود ندارد. من در راهپیمایی علیه تدارك جنگ ضد عراق شركت میكنم.
* * *
«محكمه جنایی جهانی برای افغانستان»
تاكاسی Takase ـ جاپان،
من منشی عمومی «كمیته تدارك محكمه جنایی جهانی برای افغانستان» هستم.
در جاپان همه از فعالیتهای قهرمانانه و پیگیر تان در شرایط دشوار میدانند و آن را میستایند و این با اعطای ششمین جایزه حقوق بشر آسیا در سال ۲۰۰۱ به ثبوت رسید.
در اكتبر سال گذشته برای محكوم نمودن دولت امریكا بخاطر ارتكاب جنایات جنگی در جریان جنگ علیه افغانستان ما «كمیته تدارك محكمه جنایی جهانی برای افغانستان» را ایجاد كردیم. ما قبلاً اولین محكمه عامه را در توكیو در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۲ برگزار نمودیم و تصمیم داریم كه محكمههای عامه دیگر را بخاطر نتیجهگیری و قضاوت در دسامبر ۲۰۰۳ در نقاط مختلف جاپان، آسیا و امریكا برپا كنیم.
ما قلباً خواهان دیدار با شما هستیم. من یكی از چهار تنی خواهم بود كه از ۳۰ دسامبر تا ۱۳ جنوری از پاكستان و افغانستان دیدار میكنند. از ترتیب دادن ملاقات در جریان بود و باش ما در آنجا سپاسگزار خواهیم بود.
* * *
اكثریت مردم امریكا با دولت نیستند
سوزی همفل Suzie Hemphill ـ امریكا،
شما زنان در كشور تان كار بسیار عالی و شجاعانهای را انجام میدهید. خوشحالم از این كه میدانید كه مردم زیادی در امریكا هستند كه وضع اسفناك تان را درك كرده و عمیقاً نگران هستند. ما مردم بر آنچه رهبران ثروتمند، قدرتمند و دیوانه انجام میدهند، كنترول بسیار محدودی داریم. ما رأی میدهیم، راهپیمایی میكنیم، دادخواستها را امضاء میكنیم، پول اعانه میدهیم مگر آنان ما را با تبلیغات خویش كور و با تلویزیون، مصرفگرایی، سكسیزم وغیره شست و شوی مغزی میكنند. دعاهایم با شماست. امیدوارم این را بدانید كه امریكاییان زیادی هستند كه از فعالیتهای دولت امریكا در افغانستان پشتیبانی نمیكنند، با این كه از طریق پرداختن مالیات هنگفت در واقع به این فعالیتها اجازه ادامه میدهیم. كشور ما ۳۵۰ بلیون دالر را برای دفاع به مصرف میرساند در حالی كه مردمی هستند كه در شرایط شما زندگی میكنند. این ظالمانه و شرمناك است. كم نیستند امریكاییانی بیحس و كودن كه یگانه آرزوی شان بدست آوردن پول بیشتر و داشتن تفریح بیشتر است. آنان به یقین نمیتوانند افغانستان را در روی نقشه پیدا كنند. گرچه وسیعاً چنین تبلیغ شده است ولی تمام ما خواهان یكچنان زندگیای نیستیم. ما به هر آنچه دولت ما میكند توجه داریم و بعضاً احساس ناامیدی میكنیم كه نمیتوانیم كمك كنیم. بسیاری مردم تسلیم میشوند و اصلاً نمیخواهند در باره اثرات مصرفگرایی ما، نادانی ما وغیره بدانند. برای شما آرزوی سلامتی دارم و پول خواهم فرستاد و به دوستانم در مورد سازمان تان خواهم گفت.
* * *
سایت «راوا» بهترین سایت
متین و فهیم،
ما به صفحهی اینترنت «راوا» لقب URL را به حیث بهترین سایت افغانستان دادهایم. بخاطر دیدن به صفحه www.afghangerman.de بروید و بعد Afghanistan را كلیك كنید. موفقیت «راوا» آرزوی همیشگی ماست.
* * *
افغانستان بدترین نمونه
كاترین كیو Kathryn Keve ـ امریكا،
اولتر از همه میخواهم بگویم كه در امریكا، مثل تمام كشورها، بین آنچه دولت فكر و عمل میكند و آنچه شهریان عادی میخواهند، تفاوت عظیمی وجود دارد. تعداد زیادی معتقد اند كه خشونت نمیتواند جوابی برای بهبود زندگی مردم باشد.
من اعلامیههای شما را خواندهام و درك میكنم كه یكچنین حالات وخیمی در همه جای دنیا وجود دارد. ولی تا جایی كه من میدانم افغانستان تا هنوز بدترین همه است.
میخواهم بدانم شما به چه نوع كمك نیاز دارید.
* * *
عكس مینا در تظاهرات ضد جنگ
هیتر Heather ـ امریكا،
میخواستم برای تان در مورد مظاهره روز شنبه بنویسم. زیرا روزی زیبا و الهامبخش بود و فكر میكنم تمام ما میتوانیم از چیزهای زیبا برای گزارش استفاده كنیم مخصوصاً هر آن چیزی كه در این دنیای نابسامان اتفاق میافتد.
گزارش ۲۰۰۰ نفر، كه شما نیز میدانید چرند است! در همان روز در حدود ۰۰۰.۲۰ نفر در پایین شهر بودند! در كنسرتهای زیادی بودم و به خوبی میدانم كاری كه مطبوعات و پلیس میخواهند انجام دهند اینست كه به دولت بگویند تعداد مردم نسبت به آنعده كه در آنجا بودند كم بود!! مگر در آنجا گروههای مختلف مردم از هر نژاد، سن، جنس و مذاهب بودند! دیدن آن همه مردم بسیار لذتبخش بود. مارتینشین همانند تعدادی دیگر از مردم صحبت كرد كه برای همه الهامدهنده و امیدبخش بود از این كه میدیدیم مردم دیگری نیز وجود دارند كه همانند ما احساس میكنند.
الهامبخشترین و زیباترین صحنه مظاهره لوسآنجلس دو زنی بودند (در واقع تعداد آنان زیاد بود ولی من در ازدحام آنان را گم كردم) كه با خود پوسترهای مینا را حمل میكردند! من با آن دو زن صحبت نمودم، آنان عكس را از اینترنت گرفته و بعداً بزرگ كرده بودند. آنان گفتند كه مینا منبع الهام بود و «راوا» و رسالت برای زنان افغان (AWM) و ادامه كار بزرگ شان را دوست دارند! دیدن عكس پوستر مینا در بالای سر مردم یكی از هیجانانگیزترین لحظات زندگیام بود. امیدوارم عكسم چاپ شود! قادر به بیان آن منظره نیستم. دانستن این كه مینا مردم كثیری را تحت تاثیر قرار داده است و از تمامی سیماهای الهامدهنده تاریخ او را برگزیده اند، چشمانم را پر اشك ساخت. دیدن آن تصاویر مانند دیدن به تصاویر مظاهرههای «راوا» بود!
باید با شما در میان میگذاشتم. آن روز زیبا و خاطرهانگیز همهی ما را سرشار از امید و محبت میساخت همچنان كه برادران و خواهران ما را در كشورهای دیگر. امیدوارم با آنچه نوشتم تبسمی بر لبان تان آورده باشم.
* * *
لیزا Lisa ـ امریكا
در نظر دارم برای دیدن نمایش عكسها به نیویارك بروم. قرار نبود بروم، اما این را باید ببینم. با دیدن تصاویر هر یك شما را به یاد خواهم داشت و دلیریای نهفته در هر تصویر را احساس خواهم كرد و به همه خواهم گفت این عكسها واقعاً چقدر پر بها اند. بخاطر كوششهای شما از همهی تان متشكرم. شجاعت و تواناییهای شما بالاتر از آن است كه بتوان آن را در قالب كلمات بیان كرد.
دستاوردهای شما نادیده گرفته نشدهاند و در همه جا زنان الهامدهی و امیدی را كه شما رشد میدهید، گرامی میدارد. اینان مانند آب در یك دشت خشك هستند، زندگی به نوبه خود در جایی كه زندگی را نفی میكند.
* * *
«راوا» و دولت امریكا
ستیف Steve ـ امریكا،
به اساس صدای امریكا «۲۳ سال جنگ، تجاوز نیروهای خارجی و ستم طالبان به پایان رسید.»
واقعاً؟ پس فكر میكنم امریكا و نیروهای خارجی دیگر به زور نه بلكه به حیث مهمانان به افغانستان داخل گردیدهاند. حملات، بمباران و كشتار روزانه شان جنگ نه بلكه حفظ صلح است و حمله بر مكاتب دخترانه ستم نوع طالبان نه بلكه رهایی زنان است؟
پروفیسور ماركهرولد Marc Herold نكته جالبی را مطرح كرده و آن اینكه امریكا در افغانستان همان موقعیتی را دارد كه روسیه درست بعد از یك سال از تجاوزش داشت. او میگوید: «ناظران روسی بر آن اند كه امریكا تقریباً در همان مرحلهای است كه روسیه در ۱۹۸۱ بود، از دولت مركزی ضعیفی حمایه میكند كه با اپوزیسیون در حال جوانه زدن مواجه است.» كمینها، جنگ و گریز، ناخشنودی فزاینده عوام، اتحاد نیروهای مخالف و یك دشمن نامرئی، همه اشاره به احیای ویتنام دارند.
من فكر میكنم علت اینكه ما همواره «راوا» را میستاییم در اینست كه «راوا» همیشه بر ابراز حقایق اصرار دارد. فكر میكنم وزارت خارجه امریكا بیم داشت از اینكه «راوا» تبلیغات دروغینی را كه به خورد مردم امریكا داده میشود، افشا خواهد كرد. دولت امریكا به خوبی از وجود «راوا» آگاه است چون آنان از صفحهی اینترنت «راوا» عكسها را دزدیده و جهت اهداف تبلیغاتی شان مورد استفاده قرار داده اند. چرا آنان سایر افغانها را اجازه شركت در كنفرانس نیویارك دادند، ولی به یك زن «راوا»یی این اجازه داده نشد؟ فكر نمیكنم این ناشی از كوتاهی «راوا» یا هوادارانش باشد، زیرا در زمینه كافی تجربه داریم. پس نتیجه منطقاً جز این نمیتواند باشد كه چون عضو «راوا» مطابق خواست و سیاستهای امریكا صحبت نخواهد كرد، و این «نارضایی» مطبوع نیست، پس به عضو «راوا» ویزه داده نشد. به عبارت دیگر، صدای «راوا» با نقض حق سفر آزادانه خفه شد.
آیا ما ناظر حمله بنیادگرایی دیگری علیه صدای «راوا»، درست از سوی دولت خود ما نیستیم؟
* * *
«ائتلاف شمال» با طالبان فرقی ندارد
لیان هودسن LeeAnne Hudson ـ امریكا،
قبل از همه مقاله (نام مقاله) نوشته شده جذاب، رك و واقعی بود. به نویسنده این مطلب باید بخاطر زیبایی آن به حیث یك اثر ژورنالیزم سازشناپذیر جایزه داده شود. به مثابه یك امریكایی درك شرایط دشواری كه مردم افغانستان و مخصوصاً زنان با آن روبرو اند، برایم مشكل است. من موترم، خانه و پول خودم را دارم. میتوانم به اندازه مردان پول بدست بیاورم و جدی گرفته شوم. مدیر و مدیر منطقهای شغلم هر دو زن اند. برای رفتن به وظیفه و خریداری با دوستانم بدون محرم و برقع، خودم رانندگی میكنم. حق دفاع از خودم را در مقابل هر كس حتی دولت دارم. در تعطیلات آخر هفته به كلبها میروم و میتوانم تا شش صبح در آنجا باشم. و در تمام این مدت زندگیام با خطر روبرو نبوده است. آزاد هستم و از تمام حقوق برخوردارم. به این افتخار میكنم. ولی افتخار نمیكنم از این كه دولتم ملیونها زندگی را بخاطر تیل و همكاری با قومندانان جنگی به یكسو پرتاب نموده است. میخواهم تمام زنان در هر كجا و متعلق به هر رنگ، مذهب و سن حقوقی را كه من دارم، دارا باشند و به زن بودن خویش ببالند. من از طالبان، «ائتلاف شمال» و القاعده پشتیبانی نمیكنم. از كمك و همكاری دولتم با «ائتلاف شمال» دفاع نمیكنم. معتقدم كه «ائتلاف شمال» همانند طالبان اند. و تا زمانی بر سر كار خواهند بود كه امریكا آنان را با مهمات و امكانات حمایت كنند.
من به مثابه یك زن امریكایی بسیار مفتخرم كه میدانم «راوا» برای زنان و كودكان افغان كار میكند. خوشحالم از اینكه مقالات تان به امریكا و مردمش، آنانی كه كاملاً بیخبر از چنین حوادث اند، میرسد و آنان را بر میانگیزد تا كمك كنند. در واشنگتن بسر میبرم و از وضع افغانستان به جز از اخبار حاوی جنگ، خون، مرگ، فساد و حرص چیزی نمیشنوم. برای ما شرمآور است چون ما قادر به كمك هستیم ولی نمیكنیم.
تشكر از «راوا»، بخاطر تمام فعالیتهایش برای زنان در هر گوشه و كنار. شما مثال خوبی هستید. هیچگاه مایوس نشوید. حتی در جاهای دور دست و خورد، شما با مردم در تماس هستید بناً كار شما بیهوده نخواهد بود.
اگر گاهی كدام محفل، ضیافت و نمایشگاه متنوع فرهنگی در واشنگتن داشتید، لطفاً مرا توسط ایمیل در جریان بگذارید. از كمك و شركت در آن برنامهها خودم و نیز بسیاری از دوستانم، فامیلم و همكارانم خوشحال خواهیم شد.
* * *
مارك دبلیو هیرولد Marc W.Herold ـ امریكا،
«راوا»ی عزیز،
ممكن بیاد داشته باشید كه من همان محققم كه ارقام كشتهشدگان توسط بمباران امریكا را در اختیار قرار دادم.
بهر حال فكر میكنم شاید علاقه داشته باشید كه به صفحه اینترنتم ارتباط برقرار سازید كه مرتباً تازه میشود.
امیدوارم مواد بدرد بخور باشند. شما كار ارزشمندی انجام میدهید، همكاریام با شماست.
* * *
امریكا آزاد نیست
هپس Haps ـ امریكا،
من در باره غم و غصهام و هر آنچه در افغانستان و هر جایی دیگر در نتیجه بمبهای امریكا میگذرد، برای تان مینویسم.
من در امریكا زندگی میكنم و میدانم كه دولت ما فاسد است؛ آنان از اكثریت مردم امریكا نمایندگی نمیكنند. آقای بوش توسط رأی اكثریت نه بلكه به كمك دوستان، سمت ریاست جمهوری را قاپید و ۵۰۰۰۰ اسپانیایی زبان و سیاهپوست فلوریدا اجازه نداشتند رأی بدهند. بوش رئیس جمهور شد و امریكائیان بیتفاوت جز اینكه چیغ كوتاهی بكشند، كار دیگری در جلوگیری از آن انجام ندادند. روزگار غریبی است. فكر نمیكنم دولت ما از مردم نمایندگی كند و با مخالفت كردن ما به اصطلاح «ناراضی» نامیده میشویم آنان با گلولههای پلاستیكی، گاز اشكآور و اكنون با بمبهای بدبو ما را هدف قرار میدهند. این تنها چیزی است كه در ملأعام اتفاق میافتد. در مورد بقیه مردمی كه در زندان هستند چه؟ آنانی كه محكوم به مرگ اند. فقط میخواهم بگویم كه در سراسر جهان مردم بیگناه بدست مقامات فاسدی زجر میبینند كه توانایی تهیه سرپناه و غذا برای آنان را ندارند، ولی میكوشند با اخذ مالیه از مردم سلاحهای هستوی بخرند تا بهانه غمانگیز موجودیت شان را در دنیا از بین ببرند.
چیزی كه آنان درك نمیكنند این است كه هستند فراوان مردمی كه به زندگی عشق میورزند، به جای اینكه همواره بمباران بشوند. مردمی كه هیچ گناهی ندارند و نباید در جمع این گروهی عقلباخته و حریص حساب شوند كه بر اطفال شیرخوار بمب میریزند.
* * *
«قصه زویا»
مولی م. رادكی Molly M. Radke ،
كتاب «قصه زویا» را از كتابخانه گرفتم و در حال خواندنش هستم. از شجاعت، متانت و نیروی باور نكردنی زویا شخصیت اصلی این كتاب استثنایی، در شگفت شدم. كمكی برای سازمان شایسته تان میفرستم اما افسوس كه ناچیز است. این كتاب و سازمان تان را برای دوستان و كتابدار مكتبی كه سالها قبل در آن تدریس میكردم، معرفی خواهم نمود. از دلیری زنان افغان كه بخاطر حقوق شان و اساساً برای زندگی میرزمند، متعجب شدم. شما در ذهنم میآورید كه زنان باید بخاطر آزادی شان مبارزه نمایند.
* * *
باید دروغهای امریكا را افشأ سازید
رتیاگایلامت Raetia Guillaumet ـ امریكا،
فقط میخواستم بگویم از دریافت ایمیل تان چقدر خرسند شدم و از خواندن هر سطر آن امیدی نسبت به سرنوشت تان در دلم زنده گشت. شما زنانی واقعاً بسیار قوی و با بینشی واقعگرایانه از این دنیای بیسامان هستید! من شما را میستایم و تصور نمیكنم در موقعیتی كه قرار دارید پدیدهای نظیر شما زیاد باشد. شما به راستی برجسته و صریح هستید.
حرفهای رییس جمهور قدرتمندترین كشور جهان چقدر اعتبار دارند؟جورج بوش در ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۱ گفت:
«مهمترین مسئله ما عبارتست از پیدا كردن اسامهبنلادن. این مسئله اولویت درجه یك ماست و تا پیدا كردن او آرام نخواهیم نشست.»
و در ۱۳ مارچ ۲۰۰۲ اظهار داشت:
«نمیدانم بنلادن كجاست. درین مورد هیچ تصوری ندارم و اصلاً به آن اعتنایی نمیكنم. این مسئله آنقدر مهم نیست و مقدم به شمار نمیرود.»
چون اطلاعات ما راجع به افغانستان ناقص است، اكنون خیلی خوشحالم كه از طریق شما به عمق مسایل آشنایی یافتم. تعدادی روزنامههای خوب را در سایت تان لیست داده اید، آیا آنها را منظماً در جریان حوادث افغانستان میگذارید؟ پیش از آغاز جنگ در كشور شما وضع زنان در افغانستان به آگاهی ما رسانیده میشد. و حالا پس از جنگ، همه فكر میكنند كه امریكاییان برای شما دموكراسی آورده اند. بنابرین بنظرم شما همانطوری كه با من حرف زده اید باید حرف تان را بگویید. ایمیل تان را به چند روزنامهنگار و نیز مایكلمور كه شدیداً دولت كشورش امریكا را انتقاد میكند، فرستادم.
و اكنون امریكا همان كاری را كه در افغانستان كرد در عراق انجام میدهد! امریكا صرفاً نفت و قدرت در آن منطقه را میخواهد تا اسرائیل را حفظ كند. رامسفلد مشغول سفر به خاور میانه است و این به روشنی نشان میدهد كه آنچه واقعاً آنان میخواهند نه بهبود وضع زنان در افغانستان است و نه آوردن دموكراسی در افغانستان یا كشور دیگری.
ازینرو مصرانه از شما میخواهم دروغهای شاخداری را كه امریكا انتشار میدهد افشأ سازید.
آنچه شما با به خطر انداختن جان تان انجام میدهید منجمله سوادآموزی بین مردم، بهترین سلاح علیه طالبان و نیز امریكا به شمار میرود! ما، آنانی كه علیه «دموكراتیزه كردن» به زور جنگ هستیم، چگونه ممد كوششهای خستگیناپذیر شما شده میتوانیم؟
امریكاییان در كجای كشور شما به سر میبرند و چرا مردم غیر نظامی را بمباران میكنند؟ آیا «داكتران بدون مرز» در كشور شما به داد مجروحان میرسند؟ آیا كرزی نفوذی بر جنگسالاران و امریكا دارد؟ مللمتحد چگونه به شما كمك میكند؟
چنانچه میبینید سوالهای فراوانی دارم ولی میدانم كه كارهای مهمتری دارید كه باید به آنها بپردازید تا پاسخ نوشتن به سوالهای من. با این هم خیلی ممنون خواهم شد این مسایل را بدانم زیرا تصمیم دارم مسئله را به هر جایی كه ممكن باشد برسانم.
بسیار مدیون دوستی هستم كه كتابی درباره «راوا» را به من داد. با شما در تماس خواهم بود و جز شهامت بیشتر برای تان آرزویی ندارم. و من كاملاً با شما موافقم كه تنها مردم افغانستان اند كه میتوانند در كشور خود تغییر بیاورند. ما حاشیه نشینان فقط خواهیم توانست تا فرصت از دست نرفته مشوق شما باشیم.
با صمیمانهترین ستایش، همدردی و همبستگی.
* * *
لیمس Leigh Mace ـ امریكا،
از شنیدن فعالیتهای شما قلبم نیرو میگیرد. فكر میكنم شما همه با مبارزه تان در این چنین بدبختی و فلاكت قهرمانان اید.
امیدوارم بتوانم از طرق مختلف كمك كنم، ولی این آغاز است. به كار بزرگ تان با روحیه عالیای كه دارید ادامه دهید، زیرا شما توانستهاید تغییر بیاورید. من خودم در ۱۹۷۸ به افغانستان رفتم و با توجه به آنچه دیدهام میدانم كه مبارزهی شما برای آزادی و شرایط بهتر، كار چقدر ارزشمند است.
* * *