پیـام زن و خـواننـدگان

حمید انوری ـ امریكا،

نامه‌، مطلب «داكتر جاوید، از قهار عاصی تا سمنك پزی از سمنك پزی تا كجا؟»، ٢۰ دالر و بریده هایی از نشریات افغانی مقیم امریكا را با سپاس فراوان گرفتیم‌. شماره های درخواستی «پیام زن‌» و مواد درخواستی را همراه با نامه جداگانه‌ای برایتان فرستادیم‌. امیدواریم از دریافت آن اطمینان دهید. از مطلب ارسالی تان حتماً استفاده خواهد شد.

* * *

هارون ـ هالند،

با تشكر از نامه تان‌. شماره ۴٢ «پیام زن‌» و نامه جداگانه‌ای ارسال شد. آرزومندیم همانگونه كه نوشته اید با ارسال مطالب و گزارشها به همكاری تان ادامه دهید.

* * *

خاینان اخوانی و زنان‌

شكیلا علی ـ اسلام‌آباد،

با سپاس فراوان نامه‌ی شما را گرفتیم اما مبلغ ٢۰ روپیه بین پاكت نبود. بهرصورت نشریه انگلیسی را كه خواسته بودید فرستادیم‌.

امید است گزارش سفر ها به كابل و یا شهرهای دیگر را برای «پیام زن‌» بفرستید تا بیشتر و بهتر در افشای خاینان بنیادگرا سهمی اداء كرده باشید. قسمتی از نامه‌ی شما:

«....ظلم و وحشیگری را كه بنیادگرایان علیه مردم بیگناه كابل بخصوص زنان بیوه و بیدفاع روا میدارند، در صفحات مختلف مجله "پیام زن‌" تحت عناوین مختلف كمتر افشاء شده اند. من بچشم خود دیدم كه از زنان كارمند در دفاتر دولتی بمثابه كنیزان زرخرید استفاده میشود و شخصی كاملاً بیسواد بالای زن تحصیل كرده فرمایش‌های شخصی خود را انجام میدهد و میگوید كه من در رشته ملایی تحصیلات خود را در فلان كالج اسلام‌آباد به پایان رسانیده‌ام‌! در حالیكه تمام عمرش عقب گاو و خر سپری شده است‌، اكنون منحیث آمر یكی از شعب انستتیوت متوسط تعلیمات طبی كار میكند. رذالت‌، بیوجدانی و بیناموسی آنقدر است كه قلم از تحریر آن عاجز است‌....»

* * *

بدریه كمال ـ دهلی جدید،

از دریافت نامه پرمحبت تان متشكریم‌. «پیام زن‌» مرتباً برایتان ارسال خواهد شد. با توجه به مشكل شما، هر زمانی كه مقدور بود قیمت و هزینه پستی آنرا برای ما بفرستید. امیدواریم بازهم از شما نامه دریافت كنیم‌.

* * *

الحاج عبدالرحیم ـ پشاور،

از علاقمندی و ابراز احساسات گرم تان ممنونیم‌. «پیام زن‌» منبعد بصورت منظم به آدرس تان در امریكا ارسال خواهد شد. در رابطه با چگونگی پرداخت مصارف آن نامه جداگانه‌ای ارسال شد.

* * *

ننگیالی ـ كابل‌،

د «اخوان ته‌» په نوم ستاسو شعر مو ترلاسه كړ چی ځینی برخی یی په لاندی ډول خپری شوی:

نام و ننگ ځنی تیر شوی په ډالر او په كلدارو یی
په پردو دی ځان خرڅ كړی ټیټ فطرته بیایمان یی
د نړی په تاریخو كی ثبت دی ستا تور عملونه‌
لوی دښمن د پرگنو یی بیضمیره بیوجدان یی
افغانان په تا شرمیږی نړیوال درته حیران دی
د تاریخ حكم وهلی محكوم شوی په ډیران یی

* * *

دولت نوروزی از شورای ملی مقاومت ایران ـ پاریس‌،

از نامه شما متشكریم‌. پاسخ آن توسط فاكس به آدرس تان ارسال گردید.

* * *

مسلمـانی اخـوان خایـن‌

مسلم قاسمی ـ پشاور،

ضمن نامه‌ای مینویسد:

«من از اینكه شما توانسته اید ٨ مارچ روز جهانی زن را به صد مشقت و تنگدستی برگزار كنید و برای زنان كشورما به ثبوت برسانید كه باید در بدست گرفتن حقوق خود متحد شوند بسیار قدردانی میكنم‌. این محفل نشاندهنده‌ی زحمات شما بود. در اینطور محافل تنها افرادی با مشت های گره خورده گرد میآیند كه میخواهند علیه بنیادگرایان پست و بیناموس عهد ببندند و برای هموطنان ما به اثبات برسانند كه تا آخرین رمق حیات برضد این وطنفروشان مبارزه كنند و آنها را از قدرت خود بلرزه در آورند.

ولی یك صحنه كه مرا زیاد رنج داد و واقعاً هركسی كه یك ذره احساس هم داشته باشد ازین صحنه به شور آمده وادار میشود كه از مبارزه علیه این مشت خاینین كه میخواهند بر وطن ما حكمروایی كنند، دست نكشد. منظورم صحنه‌ای بود كه اطفال مكتب بخاطر پیشبرد علم و ارتقای سطح آگاهی شاگردان اعانه جمع میكردند. این هر افغان باوجدان را باید تا پای مرگ وادارد كه بخاطر پیشرفت علم و بدست آوردن دموكراسی تا هر اندازه كه میتواند مبارزه خود را علیه خاینین به ملت فراموش نكند.

من سوالاتی دارم كه باید بكنم‌. میخواستم این سوالات را از طریق رادیوی بیبیسی ازین مشت خاینین در زمینه اسلام بكنم ولی بعداً پشیمان شدم چون بیبیسی هم این سوالات را بشكل دلخواه انعكاس نمیدهد. بعداً متوجه شدم كه باید به "پیام زن‌" بنویسم چون بهترین منعكس كننده آلام ما افغانها میباشد.

ازین مشت خاین باید پرسید كه آیا میتوانید زنان كشور ما را تا ابد در چهاردیواری خانه زندانی كنید و نگذارید كه بخاطر حقوق خود برزمند؟ این غیرممكن است چون تاریخ به پیش میرود.

آیا این را میدانند كه در اسلام گفته شده كه زن و مرد بخاطر بدست آوردن علم جدوجهد كنند ولو در چین باشد؟ آیا این رواج جنایتكارانه كه زن باید خرید و فروش شود در كدام آیت از قرآنكریم آمده است‌؟ آیا این اعمال زنان را از اسلام متنفر نمیسازد؟ آیا خود شما در آخرین تحلیل مردم را مجبور نخواهید ساخت كه حتی اسلام را ترك گفته و به كفر بپیوندند؟ مسلمانی شما همین است كه باید اینقدر آدمكشی كنید، زنان و اطفال را آزار دهید و از تعلیم باز دارید؟»

* * *

شیر شاه همدرد ـ پیسور،

ستاسو له رالیږل شوی گزارش او شعر څخه ډیره مننه‌. د مطالبو د زیات والی له امله مو د شعر چاپ ۴۴ گڼی ته پریښودو. او گزارش څخه مو په همدی گڼی كی استفاده وشوه‌. هیله ده چی خپله همكاری روانه وساتی.

* * *

بنیـادگرایـان‌ و قلمـزنـان خـودفـروختـه‌

و ـ پشاور،

از نامه پرلطف تان تشكر. واقعاً یگانه وظیفه این نوع افراد كه نظرات و مواضع شانرا همچو دستكش عوض میكنند، همان پوشاندن ماهیت ارتجاعی بنیادگرایان و چاپلوسی و شیرین‌زبانی در مقابل آنان است تا از ترور و تهدیدهای شان درامان بمانند. چون نمیتوان از آن نشریات معلوم‌الحال كه شما نام برده اید انتظار داشت كه انعكاس دهنده خواست های مردم باشند بنابر آن شكوه نمودن از هم پیك شدن ناشران آنها با پرچمیها و خلقیها و یا هم‌كلوخ شدن شان با بنیادگرایان هم جا ندارد زیرا ماهیت و در نتیجه سرنوشت جنایتكاران خاین از روشنفكران چاكر پیشه‌ی آنان جدا نیست‌.

* * *

ح‌.آلفونه از گاهنامه «واژه‌» ـ دانمارك‌،

سلامهای صمیمانه ما را بپذیرید. با تشكر فراوان شعر سیاووش تهرانی تحت عنوان «همدردی» را كه فرستاده بودید در همین شماره جا دادیم‌.

ضمیمه‌ی «خیرخواهی مردم افغانستان یا مشاطه‌گری رژیم ایران‌؟» همراه با نامه جداگانه‌ای برایتان ارسال گردید.

* * *

زمان ـ تهران‌،

از نامه و شعر ارسالی تان متشكریم‌. احساسات ضد بنیادگرایی و ضد ارتجاعی تانرا میستاییم‌. ولی مهمتر این است كه در مبارزه علیه خاینان به مردم باید فعال و پیگیر بود. از گزارشها و اشعار حتماً استفاده خواهیم كرد.

منبعد نشریات ما را از طریق آدرس جدید تان دریافت خواهید نمود. به امید ادامه همكاری های تان‌.

* * *

بیشرمـی «رئیس‌» ملك سلیمـان‌

ف‌. زیرك ـ كویته‌،

مینویسند:

«نشریه "پیام زن‌" را مطالعه نمودم و این اولین نامه است كه خدمت شما ارسال میكنم امید آنرا نشر كنید زیرا هویت پلید یكی از جهادیهای بیناموس را نشان میدهد:

یكی از رؤسای جهادی بنام ملك سلیمان كه فعلاً منحیث به اصطلاح رئیس اقوام و قبایل در كابل ایفای وظیفه میكند در حالیكه دارای پسران جوان و خانم است‌، یك زن بیبضاعت را بنام زیبا بنت سلیمان علی كه دو پسر و عروس هم دارد به عقد نكاح خود در میآورد. فامیل این "رئیس صاحب‌" فعلاً در ولایت غزنی بسر میبرد. این فرد مربوط حركت اسلامی محسنی بوده و در حویلی مربوط ریاست امور ملیت های وزارت اقوام و قبایل سكونت دارد. وی با استفاده از نفوذیكه در "دولت‌" دارد خانم مذكور را در دو جای (در وزارت تجارت و وزارت امور سرحدات‌) شامل وظیفه نموده است‌.»

خواهر گرامی، از ارسال گزارش و نامه متشكریم‌. باید یادآور شویم كه اینگونه جنایات را از جهادی های «رئیس‌»شده چون ملك سلیمان تا كاسه‌لیسان كوچكتر از او فراوان مرتكب شده اند و بر ماست كه در مقابل هرگونه مفاسد این خاینان آرام نه‌نشسته‌، تا حد ممكن آنان را افشاء نموده و جهت واژگونی شان مبارزه كنیم‌. بازهم بما بنویسید.

* * *

ب‌. سباوون ـ ناروی،

زمونږ له خوا هم سلامونه او نیكی هیلی ومنی. د «پیام زن‌» گڼه له ځانگړی لیك سره ستاسو په پتی درواستول شوه‌، هیله ده چی تر لاسه كړی به مو وی.

* * *

رونا رودباری از «حزب اسلامی مبارزین ملی افغانستان‌» ـ پشاور،

از نامه صمیمانه تان ممنونیم‌. همانطوریكه شما هم متذكر شده اید نقاط مشترك بین ما و شما كم نیست‌. امیدواریم بیشتر ما را با سیاستها و مواضع سازمان تان آشنا سازید و اگر نشریاتی داشته باشید از ارسال آنها به ما دریغ نورزید.

* * *

شاپور امینی از مركز تحقیق و تنویر افكار ـ لندن‌،

از دریافت نامه و بروشور فعالیت های كانون تان متشكریم‌. از امر تبادل نشریات استقبال نموده «پیام زن‌» را مرتباً ارسال‌ خـواهیـم نمـود.

* * *

د حاجـی محمد حسن گلبدینـی بیناموسـی

حاجی سرفراز ـ كوهات‌،

د «پیام زن‌» مجله ستاسو د كوهاټ په پتی استول كیږی او كه وغواړی سعودی عربستان ته به یی هم درواستوو، بیه او پوستی مصارف یی زمونږ په بانكی پتی راواستوی. او دا هم ستاسو د لیك ځینی برخی:

«مونږ د دموكراسی او عدالت خوښونكی یو او هری قربانی ته تیار یو. ماپه خپله تیر كال ولیدل چی د خوگیانیو قوماندان چی حاجی محمدحسن نومیږی او اسلامی حزب پوری تعلق لری كله چی د درونټی د وركشاپ مسئول وو هره شپه به د خلكو كورونو ته ور ختواو زنانه ‌ؤ سره به یی بیعزتی كوله تر څو چی له یوی هندوی سره ونیول شو او له جلال‌آباد څخه وتښتیده‌»

* * *

حزب دموكرات كردستان ایران ـ فرانسه‌،

با سپاس فراوان كارت تبریكی سال نو را گرفتیم‌.

* * *

زریر قدوس ـ آلمان‌،

از نامه مملو از احساسات گرم تان نسبت به كار ما متشكریم‌. مطابق خواست تان سه شماره اخیر «پیام زن‌» را با نامه جداگانه‌ای در مورد چگونگی پرداخت هزینه آن فرستادیم‌. خوشحال میشویم اگر چنانچه گفته اید نظرات و انتقادات تان را با ما در میان بگذارید.

* * *

گل حسن سعید ـ صوبه سرحد،

ستاسو گڼ شمیر لیكونه د نوی كال مباركی او اختر مباركی كارت مو تر لاسه كړل ډیره مننه‌. د «پیام زن‌» گڼه له ځاڼگری لیك سره ستاسو په پتی درواستول شوه هیله ده تر لاسه كړی به مو وی او داهم ستاسو د لیك او شعر څو ټكی له لږ لاس وهنی سره‌:

«د خپل وطن په ښځو، ځوانانو او سپین ږیرو او بوډی ښځو می ډیر زړه خوږیږی چی كله د دوی خوار او زار حالاتو ته نظر كړم‌. په خدای می قسم چی هر ځل اوبه اوبه شم خو په یواځی ځان هیڅ نشم كولی. نه خو د ظالم سر غوڅولی شم‌، او نه د مظلومانو اوښكی ورپاكولی شم‌، خو یواځی یوه لار راته پاتی ده‌، هغه داچی د ستاسو په شان تنظیم د نظریاتو ملاتړ او ملگرتیا په خپل گوډ مات قلم وكړم او بس‌.

زما په فكر شاعر د قوم ترجمان دی ... مقصد می د خط او خال‌، گل او سنبل‌، زلفی او بورا د شاعری نه ندی ځكه اوس وخت د داسی اشعارو ویلو او خپرولو دی چی د هیوادوالو او خوار افغانستان غمیزه پكی زمزمه شوی وی.»

«زما د ملك په تاریخونو ولی اور ولگید؟
په سوله ایزو سمبولونو ولی اور ولگید؟
آسمانه اوس هم ستالمن په وینو سره ښكاریږی
راغی سپرلی په چمنونو ولی اور ولگید؟
زه دا منم چی انقلاب گڼی لمبی خوروی»
خشاك سوزیږی په كنډرو ولی اور ولگید؟»
كه داخوان په خوی بوی پوه شی سعید
تپوس به نكړی چی كابل ته ولی اور ولگید؟

* * *

كارد در دل سفارتچـی جهـادی

شریفه م‌. ـ اسلام‌آباد

باتشكر متن كامل نامه‌ای تانرا میآوریم‌:

«مسئولین محترم مجله "پیام زن‌"،

با درود های فراوان خواستم نامه‌ای برایتان بنویسم تا در صورت امكان آنرا چاپ نمایید زیرا "پیام زن‌" را یگانه نشریه‌ای میشناسم كه شهامت و سیاست انتشار چنین مطالبی افشاگرانه ضد جنایتكاران جهادی را دارد.

چندی پیش كاری داشتم در به اصطلاح سفارت افغانستان در اسلام‌آباد وقتی كسی به آنجا میرود در اولین نگاه از چهره تمامی مراجعین آن كینه بیپایان نسبت به كاركنان سفارت را میبیند. یكی با طنز و دیگری با عصبانیت انزجار شانرا از سفارت چیان جهادی تبارز میدهند و از نفهمی و جهالت آنان شاكی اند. ولی "دیپلمات‌" های محترم گویی اصلاً گوش ندارند و یا به گفته‌ی مردم ما تلخه ندارند در غیرآن اگر در مقابل هركدام از مراجعین كه آنانرا تمسخر میكنند، عكس‌العملی نشان دهند باید شرمیده و فوری استعفاء دهند. حالا برای تان چند برخورد مراجعین را نسبت به كاركنان سفارت مینویسم تا همه به حقارت و دنائت این دلقكان و نفرت مردم ما از آنان پی ببرند:

ـ یكی از افراد سفارت كسی را بنام صدا زد و كاغذ های مربوطش را با بیتربیتی برایش انداخت و گفت "كار تو در اینجا نمیشود". آن شخص كه بسیار عصبانی به نظر میرسید گفت "این جهادیگری هایت را در اینجا نكو اینجا پاكستان است فهمیدی، كابل نیست‌".

ـ شخصی با مكتوبی كه سفارت خواستار آن بود، آمده بود. مكتوب به انگلیسی نوشته شده بود و آن شخص مكرراً اصرار میورزید كه همه چیزهایی كه خواسته بودید در مكتوب درج است یكبار بخوانید میفهمید. سفارتچی بیسواد میگفت كه نه این صحیح نیست‌. جوانی از بین مراجعین خطاب به آن شخص گفت "كاكا یك ترجمان همراهت میآوردی اینها كجا انگلیسی میدانند خدا میداند كه سرآشپز از كجا آمده در اینجا و برای ما در سفارت نشسته‌".

ـ زن میانسالی كه پتلون و جمپر پوشیده بود اما حجاب مورد پسند غداران جهادی را بسر نداشت هرچند دقیقه بعد میرفت و به سفارتچی میگفت "گوش كو برادر اگر از این بیشتر دیر شود مرا از وظیفه میكشند." بالاخره فردی بنام مولوی صاحب یعنی آدم اصلی از اتاقش بیرون شد. زن خطاب به او گفت "مولوی صاحب بخدا قسم است كه مرا از كار میكشند." مولوی با تمسخر جواب داد "خوب است كه از كار بكشند. شما زن ها بیرون میروید و با این سر و وضع بیحجاب كار هم میكنید". زن گفت "اگر كار نكنم فامیلم را كی نان بدهد". مولوی صاحب گفت "نان خدا میدهد". زن گفت "هی هی مولوی صاحب خودت نفهمیدی نان را خدا بدست خود نمیدهد. خدا سرمن مهربان شده كه كار یافتم معاش میگیرم و فامیلم را نان میدهم‌". مولوی صاحب كه بی‌منطقی‌اشرا برویش نمیآورد ادامه داد "كار خو میكنی باز در سفارت اسلامی به همین سر و وضع میآیی؟" زن دید كه با نوكرك حقیر رهبران جهادی مواجه است با عصبانیت و صدای بلند گفت‌: "اینه همی طور آمدیم كه دلت بتركد" و مولوی صاحب كه شاید چون خود را زیر سایه تفنگ برادران نمیدید، از "استدلال‌" بیشتر ابا ورزیده و پاسپورت زن را برایش داد.

ـ سالخورده‌ای با پسرش برای اجرای كاری آمده بود و چون سفارتچی اصلاً نمیفهمید او چه میگوید و چه میخواهد فقط تكرار میكرد كه "این كاغذات صحیح نیست‌". پسر مرد آمد و گفت‌: "ببین من برایت میگویم كه این كاغذها صحیح است به این دلیل و ..." ولی سفارتچی بازهم نمیفهمید كه نمیفهمید. مرد به عذر و زاری شروع كرد "بچه‌ام كاغذها صحیح است كار مرا بكو كه بسیار گرمی است و ایستاده هم شده نمیتوانم‌". وقتی پسرش بی اعتنایی سفارتچی را دید گفت "بیا بیا بابه تو هم همراه دو پیسه آدم گپ میزنی. بیا كه بریم گمش كو حیف وقت ما كه پیش ای رقم آدمها تیر شود".

این بود چشمدیدهای قریب یكساعته‌ی من از "سفارت كبرای دولت اسلامی و جهادی و انقلابی افغانستان‌".»

* * *

گدیه نژاد ـ جاغوری،

متقابلاً سلامهای گرم ما را بپذیرید. نامه‌ای حاكی از احساسات ضد بنیادگرایی شما را با عكس و یك مطلب دریافت نمودیم‌.

امید همكاری تانرا با ارسال گزارشها و فوتوهایی حاكی از درد و رنج مردم ما زیر سلطه‌ی وحشیانه بنیادگرایان گوناگون‌، ادامه دهید.

* * *

محمد عظیم ـ كویته‌،

تا حال دو نامه از شما دریافت نموده‌ایم‌. نمیدانیم آدرسهای نشریاتی را كه خواسته اید و در نامه‌ای آنها را برایتان نوشته بودیم چرا تا كنون نگرفته اید. بهتر دیدیم تا آدرس های را در همین صفحه بیآوریم‌. با دریافت رسید بانكی پرداخت هزینه پستی و قیمت شماره های «پیام زن‌»، سایر نشریات درخواستی را نیز برایتان خواهیم فرستاد.

به امید همكاری های بیشتر تان‌.

* * *

جریده «وفا» و تظاهرات «راوا»

قسیم ـ پشاور،

طی نامه‌ای مینویسند:

«در شماره ١٦ـ١٧ (١۰ ثور ١٣٧۵) "وفا" هفته نامه "نویسندگان آزاد افغانستان‌" گزارش مختصری از تظاهرات پرشكوه "جمعیت انقلابی زنان افغانستان‌" در شهر پشاور بچاپ رسیده بدون اشاره به "راوا" كه تظاهرات را براه انداخته بود. من فكر میكنم عدم ذكر نام "راوا" در گزارش به هیچ صورت اتفاقی نبوده بلكه عمداً صورت میگیرد.

آیا "وفا" بخاطر شرم از سیاست سازشكارانه‌اش در مقابل بنیادگرایان اینكار را میكند یا از ترس اینكه مبادا آوردن نام "راوا" موجب شود كه تروریستهای اخوانی اتحادیه را برسر نویسندگان "وفا" خراب كنند؟

میخواهم گلوی "اتحادیه نویسندگان آزاد افغانستان‌" را فشرده و بار بار از آنان بپرسم كه چرا نام "جمعیت انقلابی زنان افغانستان‌" این یگانه سازمان رزمنده و آشتی ناپذیر با خاینان اخوانی را در خبر نیاوردید. چرا؟؟»

نامه شما را آوردیم ولی جواب سوال تانرا موكول میكنیم به خوانندگان و نیز به كاركنان «وفا» تا چه بنویسند و چه توضیحی ارائه دارند.

* * *

میر اسلم خان آفریدی مركزی صدر «تحریك اتحاد قبائل‌» ـ صوبه سرحد،

زمونږ له خوا هم نیكی هیلی او تاوده سلامونه ومنی.

مونږ هم ستاسو په شان فكر كوو چی اوبه په ډانگی نه بیلیږی كومه كورنی جگړه او تباهی چی دپردیو گوډاگیانو بنسټپالو ډلو ټپلو افغانستان كی د اسلام تر نامه لاندی پیل كړی نه یواځی دصوبه سرحد دپښتنو په شان دوستان چی دنړی ټول باوجدانه او بااحساسه انسانان یی خواشینی كړیدی مونږ په داسی حال كی چی افغانستان كی د جنگ جگړی ختمولو په لار كی ستاسو هلوځلو ته دقدر په سترگه گورو، په دی باور یو چی «د افغانانو تاریخی توره‌، غیرت او ننگ ناموس‌» به هغه وخت خوندی پاتی شی چی دغه جگړه‌ماری او جنگ ته لمن وهونكی بنسټپالی ډلی «دخاورو سره خاوری» شی. او كه داسی اونشی د لیوانو ترمینځ پخلاینه او دسولی رامینځ ته كول به له رمی سره سخت ظلم وی.

* * *

شركت زنان سركاری در مجامع جهانی

حنیفه روستایی ـ كانادا، نامه شما را متأسفانه خیلی دیرتر از آن گرفتیم كه بتوانیم برایتان در تهیه مطالب برای ٨ مارچ سهمی اداء كنیم‌.

در پیشبرد فعالیتهای بعدی تان جهت برگزاری تظاهرات‌، سمینارها، كنفرانس و گردهمآیی ها به منظور آگاهی دادن زنان و افشای بنیادگرایان خاین‌، جانی، ضد علم‌، ضد زن و ضد دموكراسی آرزوی موفقیت نموده دراینمورد در حد امكانات خود از همكاری با شما دریغ نخواهیم كرد. اینك پاسخ مختصر به سوالات تان‌:

- روز جهانی زن در سال ١٩١۰ به پیشنهاد «كلارازتكین‌» یكی از رهبران جنبش انقلابی آلمان در دومین كنفرانس بین‌المللی زنان سوسیالیست منعقده كپنهاگن پیشنهاد گردید كه از مبارزات درخشان زنان كارگر در سال های ١٨۵٧ و سالهای متعاقب آن در صنایع امریكا و بخصوص مبارزات گسترده زنان در سال ١٩١۰ در نیویارك الهام گرفته بود، از آنروز تقریباً ٨۵ سال میگذرد. این روز برای اولین بار در ١٩ مارچ ١٩١١ برگزار شد و در سال ١٩١٣ روز جهانی زن به هشتم مارچ تبدیل شد كه همه ساله دراكثر كشورهای جهان ازطرف دولتها، احزاب‌، سازمانها و گروهها به اشكال و با مواضع مختلف برگزار گردیده است‌.

- در سالهای حكومتهای دست‌نشانده و ارتجاعی ماقبل آن زنانی سركاری و اشراف در این و آن گردهمآیی شركت داشته اند كه چون هیچگاه و در هیچ موردی از مردم و بخصوص زنان رنجكشیده و پرعذاب ما نمایندگی نمیكردند، بناءً ذكر سالها و سایر جزئیات آن چه ارزشی خواهد داشت‌؟

- عدم شركت زنان كشورما در كنفرانس پیكنگ اولین اقدام بنیادگرایان به منظور دور نگهداشتن زنان از چنین كنفرانسها و یا اقدام ضد زن شان نبوده و آخرین آن هم نخواهد بود. بنیادگرایان ماهیتاً خاینانه ترین سیاست ها و مواضع را نسبت به زنان دارند.

آنان نه‌تنها ضد آزادی زنان بلكه دشمن قسم‌خورده‌ی هرگونه آزادی و ارزش های انسانی امروزی نیز میباشند. ازینرو فرستادن زنان از جانب بنیادگرایان و بخصوص «دولت‌» ربانی اگر صورت هم بگیرد برای زنان ما پوچ و فاقد هرگونه ارزش است‌.

- برای دریافت پاسخ سؤال آخر تان رجوع كنید به شماره های «پیام زن‌» بخصوص شماره های بعد از حاكمیت بنیادگرایان دركابل‌.

* * *

فرشته كریمی از انجمن بین‌المللی حقوق انسانی زن AIDHF ـ پاریس‌

از نامه و كارت دعوت شما بسیار متشكریم‌. متأسفیم كه در گردهمایی ٩ مارچ در پاریس نتوانستیم شركت كنیم‌. امیدواریم همیشه با ما در تماس باشید.

* * *

بیژن نامور از هیأت تحریریه مجله «پر» ـ امریكا،

از نامه پرلطف و گرم تان ممنونیم‌. شماره های قبلی نشریه را مرتب اما با پست زمینی برایتان فرستاده‌ایم ولی شماره ۴٢ را با پست هوایی فرستادیم كه امید دریافت كرده باشید.

* * *

پریشان داودزی ـ پیښور،

زمونږ سلامونه او نیكی پیرزوینی هم ومنی. د افغانستان د ښځو دمبارزی په هكله ستاسو كتاب جوړولو د اقدام هركلی كوو او څومره مرسته مو چی له لاسه وه شی هغه به نه سپموو.

د «پیام زن‌» اردو شماری كی هم ستاسو همكاری ته د قدر په سترگه گورو. هیله ده خپل لیكونه به جاری وساتی.

* * *

سید هادی ـ كویته‌،

با سلام مقابل از دریافت نامه و چند نكته انتقادی تان ممنونیم‌. انتقاد تانرا در مورد گزارش «فروتن‌» در رابطه جنایات جهادی ها در یكاولنگ كه در شماره ۴٢ «پیام زن‌» نشر شده‌، مبنی بر اینكه از تمام خاینان منطقه یادآوری نكرده و فقط به افشای جنایات علی یار و مقدسی اكتفا نموده در شماره آینده چاپ میكنیم‌. خوشحال خواهیم شد اگر شما نیز گزارشهای موثق و چشمدید های خود را از جانیانی كه نام برده اید برای ما بفرستید تا در شماره های بعدی مورد استفاده قرار گیرند.

* * *

راضیه ـ شبرغان‌،

«خواهران راوایی گزارشی را كه حاكی از درد و رنج ما زنان و دختران شبرغان است‌، فرستادم تا در نشریه ما چاپ گردد و فریاد ما را كه جگر را میسوزاند به گوش جهانیان برسانید. اگر ممكن باشد گزارشم را به كنفرانس های حقوق بشر كه كشور های استعماری براه میاندازند نیز تقدیم نمایید.»

خواهر عزیز، گزارش ارسالی تان در همین شماره درج گردید تا به سمع كسانیكه گوش شنوا دارند برسد. امید همكاری تانرا با ما ادامه دهید.

* * *

رحیمه ـ فرانسه‌،

با تشكر فراوان عكس هایی را كه از جریان فروش صنایع دستی و انتشارات «راوا» در جین (فرانسه‌) فرستاده بودید دریافت كردیم‌. برای كار شما و سایر دوستان عزیز آنجا، ارج بسیار قایلیم‌. امیدواریم اینگونه فعالیتهای تان را وسیعتر ساخته و نگذارید جو آنكشور را نیز بنیادگرایان خاین برای هموطنان ما مسموم سازند. دو عكس ارسالی را در همین صفحه ملاحظه میكنید. منتظر رسیدن گزارش فعالیتهای تان هستیم‌.

* * *

د. ف‌. ـ هالند،

با تشكر از نامه‌های پرلطف شما كه رسید بانكی ٣۰ فلورن هالندی را همراه داشت‌، دریافت نمودیم‌. «پیام زن‌» را بعد از این نیز بطور منظم دریافت خواهید داشت‌.

* * *

شهلا دهدادی ـ مزارشریف‌،

«خواهران و دست اندركاران نشریه "پیام زن‌"، من نشریه را كه افشاگر خیانت و جنایت اخوان است‌، بدست آوردم‌. تمام آنرا به دقت مطالعه كردم و خود را در مبارزه دموكراس خواهانه‌، آزادی طلبانه و عدالت انسانی آن شریك میدانم‌. قبول دارید یا نه من خود را عضو "جمعیت انقلابی زنان افغانستان‌" می دانم‌.

چند گزارش از واقعیات تلخ زندگی اهالی مزار ارسال داشته‌ام امید در بخش گزارش ها جا یابند.»

خواهر عزیز، خوشحالیم از اینكه «پیام زن‌» بدسترس تان قرار گرفته و آنرا پسندیده اید. ما هم متقابلاً دست مبارز شما را به گرمی فشرده برایتان موفقیت آرزو میكنیم‌. گزارش های ارسالی شما در همین شماره به نشر رسید. به امید همكاری های بعدی تان‌.

* * *

س‌. ر. دهدادی ـ مزارشریف‌،

در نامه خویش مینویسند:

«امروز مردم افغانستان از دست جهادی ها و اوباشان خادی دوستم بجان رسیده اند. مردم ما مزدوران رنگارنگ را در مدت ١٨ سال از اشغال كشور تا وضع ناگوار فعلی تجربه كرده‌اند. هر فردیكه از جهادی ها و خادیهای دوستمی طرفداری میكند در واقع به ذلت و خواری تن داده و جنایت آنانرا مشروعیت میبخشد. مردم ما باید دست بهم داده و سایه شوم كرگس‌های جهادی و خادی را مشتركاً از سر راه خود بردارند. مرگ تدریجی گرسنگی و قیمتی مردم را تهدید میكند. منازل شان چوروچپاول گردیده گروگان‌گیری، جنگ های قومی و تنظیمی وطن و ملت ما را به تباهی سوق داده است‌. ما صدای اعتراض خویش از این وضع را از داخل افغانستان ویران بلند میكنیم‌. غیر از "پیام زن‌"نشریه‌ای را كه درد های ما را انعكاس دهد سراغ نداشته و نمییابیم‌. این نشریه صدای ما را به گوش جهانیان و مردم آزادی خواه جهان برساند. تا كسانیكه از حقوق بشر دم میزنند از خواب بیدار شده فكری درباره ما كنند تا از بند جهادی های دوستمی و سایر جنایتكاران رها گردیم‌.»

دوست عزیز، تجربه چند سال كشور ما نشان دهنده آنست كه هیچ مرجع و مؤسسه‌ای نمیتواند ارمغان دهنده و ضامن صلح و آرامش در كشور ما باشد. آزادی و آرامش واقعی را فقط با دستان خود و با اتكاء به ملت سوگوار خویش بدست آورده میتوانیم و بس‌. به امید همكاری های بیشتر تان‌.

* * *

استاد خلیلی و «استاد» ربانی

حصان ـ پشاور،

سلامهای ما را نیز بپذیرید. قسمت هایی از شعر «ویران شار» را كه به استقبال از«نوروز آزادگان‌» خلیلی سروده‌اید، منتشر ساختیم‌، با این تذكر كه كاش این شعر را به استقبال از شعر شاعر دیگری میسرودید نه آقای خلیلی كه در زمان حیاتش در خدمت یكی از این سرباند های خاین یعنی ربانی قرار داشت و پس از مرگش پسر او مسعودخلیلی جای خالی پدر را در دستگاه جنایت‌پیشه ربانی پر نموده‌.

بــه امیـد دریافـت مطالب دیگـری از شمـا.

* * *

انجنیر اردلان «ز» ـ مردان‌،

ستاسو استول شوی لیك او «زمونږ د ژوند یو انځور» تر نامه لاندی ادبی ټوټی رااستولو څخه چی په همدی گڼه كی مو چاپ ته وسپارله ډیره مننه‌. هیله ده چی په راتلونكی كی هم داسی نوری ادبی ټوټی د بنسټپالو جنایتونه‌، بی ناموسی، هیوادپلورنه او نور په كی انځور شوی وی راولیږی.

زمونږ د ژوند یو انځور

داسی معلومیده‌، چی سهار ډیره وختی راغلی وه‌
وچی شوندی ولاړه وه‌
یوه ښكلی ماشومه یی په غیږ كی درلوده
داسی ښكاریده‌
لكه چی دگلونو غنچه یی د خپل ټټر د پاسه ایښی وی
د كاغذ یوه پاڼه یی د گوتو په څوكو كی نیولی وه‌
او له حیا به یی مځكی ته كتل‌
كله به څو قدمه راوړاندی شوه
دروازه به یی په خپلو خوارو وچو لاسونو ټینگه ونیوله‌
خو كله چی به یی دد دروازی د ساتونكی،
ډارونكی سترگی ولیدلی
نو بیا به څو قدمه په شا شوه‌
ډیری ستړی او ستومانه شوه‌
له پښو یی ساه ووته نو دوه دری قدمه وړاندی
د دیوال خواته په خاورو كی كښیناسته
سریی د ماشوم د سر دپاسه كیښود
او سترگی یی پټی كړی
څو شیبی لاتیری شوی نه وی چی دروازه خلاصه شوه‌
د تورو ښیښو موټر راښكاره شو
او سپاهی سلامی شو
په منډه راپاڅیده‌
د موټر ښیښو ته یی خپل كاغذ وښوراوه‌
خو سپاهی ټیلوهله‌!
په مځكه وغورځیده‌
له سر څخه یی د وینو لښتی په بهیدو شو او په مخ یی دوړی پریوتی
د گلونو غنچه په ژړا شوه‌
او د كمیشنر صاحب موټر ولاړ!

* * *

فیاض پور ـ سویس‌،

از ابراز علاقمندی تان نسبت به «پیام زن‌» ممنونیم‌. شماره ۴٢ را همراه با نامه جداگانه‌ای در مورد چگونگی پرداخت هزینه آن ارسال نمودیم‌. امیدواریم همیشه با ما در ارتباط باشید.

* * *

حصان ـ پشاور

ویـران شـار

گویید به استاد خلیلی كه بیاید
ز آرامگه‌ای ناز دمی سر بكشاید
یك شام درین كلبه‌ی ویران بپاید
وز غصه دهها مرثیه و نوحه سراید
كاین بیوطنان سوخت در و بام وطن وای
ای وای وطن وای
اوضاع وطن گشته بسی بیسرو سامان‌
ملت همه آواره و كشور شده ویران‌
یك شهر پر از ناله و غوغای یتیمان‌
هركوچه و پس‌كوچه پراز شیون وافغان‌
نه مرده كفن دارد و نه زنده چپن وای
ای وای وطن وای
این بیخردان را هدف وغایه تباهیست‌
كار همگی هرزگی و هرزه دراییست‌
بر جنگ كنونی تو نفرین الهیست‌
نقش قدم شوم تو آفات سماییست‌
بر مسند قدرت نگرد زاغ و زغن وای
ای وای وطن وای
ای ملت آزاده چه شد ملك و زمینت‌
درد تو هویدا بود از چین جبینت‌
كس نیست نهد گوش به آوای حزینت‌
هشدار كه دشمن بنشسته به كمینت‌
تا باز كشد از تن این مرده كفن وای
ای وای وطن وای
«قرآن خدا را به ته‌ی پاشنه سودند»
رنگ از رخ اسلامیت خویش زدودند
ما را همه بیعزت و بیچاره نمودند
«آثار گران قدر ترا جمله ربودند»
خر مهره شده هم طبق در عدن وای
ای وای وطن وای
نه علم بكار آیدت امروز نه فرهنگ‌
نه‌عزت ونه‌حرمت ونه‌(تاج ونه اورنگ‌)
با حیله‌ی اسلامیت و خدعه و نیرنگ‌
هریك زپی غارت ما بسته كمر تنگ‌
نفرین به چنین بازوی زنجیر شكن وای
ای وای وطن وای

طارق ـ كویټه‌،

ستاسو د نوی كال مباركی او وړاندیزونو څخه ډیره مننه‌. د «پیام زن‌» مجلی له ځانگړی لیك سره درواستول شوی، هیله ده بیه به یی د «راوا» بانكی پتی كی وسپاری. ستاسو رااستولی گزارش په همدی گڼه كی خپور شو.

* * *

چاپ تصاویر زنان مبارز سایر كشورها و عدم استفاده از مقوله‌های اسلامی

ایمل ـ كنر،

در نامه خود مینویسند:

«مضامین مجله شما واقعاً قابل ستایش اند و یگانه سپر آهنین در مقابل بنیادگرایان در كشور تلقی میگردد. خدا كند به اصولی كه فعلاً اختیار كرده اید برای همیش پابند باشید و پشت پرده كدام سازشی نباشد»

و سپس سؤال های شانرا بطور خلاصه چنین مطرح میكنند:

- شما جهت تشویق زنان هموطن ما به چاپ تصاویر زن های بیگانه و قهرمانیها و مبارزات انقلابی اجنبی ها میپردازید ولی از قهرمانیها و مبارزات انقلابی زنان كشور ما چیزی نمیگویید. آیا چشم پوشی از آن به دلیل پشتون بودن آنان (ملالی، زرغونه و ...) است یا چطور؟

- «پیام زن‌» در مورد حقوق زنان از مقوله های اسلامی استفاده نمیكند كه این سبب میشود مردم بیسواد در اثر تلقین «ملا صاحبان‌» شما را كمونیست خطاب نمایند. لطفاً بخاطر رفع و دفع تبلیغات دشمنان دموكراسی و آزادی بخصوص بنیادگرایان از این كار دریغ نكنید.

دوست عزیز،

- با مراجعه به شماره های «پیام زن‌» درخواهید یافت كه نه‌تنها از زنان قهرمان افغان نام برده‌ایم كه از فراوان زنان گم‌نامی كه حتی حرفی برضد دشمنان ما بزبان آورده اند تذكر داده‌ایم و در حدیكه جا داشته دلاوری و قهرمانی های شانرا برای سرمشق به زنان در بند و مبارز ما برجسته ساخته‌ایم‌. برای مؤثر بودن مبارزه زنان برضد دشمنان علم‌، دموكراسی و بخصوص آزادی زن لازمست كه نه تنها از زنان افغان بلكه از فراوان زنان انقلابی سایر كشورها هم باید آموخت‌. كه در راه مبارزه برای رهایی، قهرمانی ها نموده و یا جان باخته اند.

- ما برآنیم كه باید جنایات نیروهای ارتجاعی و وابسته را افشا نمود، ماهیت عمیقاً ضد انسانی، ضد دموكراتیك و ضد زن بنیادگرایان را برملا نموده و زنان را برمبنای ارزش های دموكراسی و انقلابی برای كسب حقوق شان آگاه و بسیج نمود. ما هرگز نمیخواهیم مانند بنیادگرایان مردم را با سؤاستفاده از مقدسات شان فریب دهیم‌. اینرا دیگر فرد فرد مردم كشور ما فهمیده اند كه بنیادگرایان از هر قماش‌، گلبدینی، وهابی، طالبی، خمینیست و ... جز رسیدن به اهداف شوم شان كه همان برپا نمودن حاكمیت سیاه بنیادگرایی و خدمت به اربابانشان هست‌، هدفی ندارند و در اینراه عقاید و مقدسات مردم را به بازی گرفته و میگیرند. از قرآن خوردن سران باند های ارتجاعی در خانه كعبه گرفته تا اتحاد هایی دوستم ـ ربانی، گلبدین ـ دوستم و گلبدین ـ ربانی یا طالبی ـ وحدتی و غیره و غیره نیز همه مؤید آنست كه اینان بنام اسلام و با چپ و راست آوردن آیات و احادیث تنها مردم را فریب میدهند و بس‌. چنانچه بارها گفته‌ایم مردم ما قرنهاست دین اسلام را پذیرفته اند و ضرورتی به‌، به اصطلاح رهبران دینی، آنهم از نوع خاینان و جانیانی نظیر قیادی های میهنفروش فعلی ندارند.

۵ شماره درخواستی «پیام زن‌» برایتان ارسال شد. بهای آنرا از طریق آدرس بانكی ما پرداخته رسیدش را بما بفرستید.

* * *

شورای نویسندگان «راه آینده‌» ـ آلمان‌،

با تشكر از دریافت ماهنامه «راه آینده‌» آرزومندیم مرتباً آنرا ارسال دارید. نامه جداگانه‌ای برایتان ارسال شد.

* * *

بهاء قایل نشدن به احمدشاه مسعود

عاقله روشن ـ اسلام‌آباد،

ضمن نامه‌ی خویش مینویسند:

«احترامات مرا بپذیرید. در شماره ۴٢ حوت ١٣٧۴ مجله "پیام زن‌" زیر كلیشه‌ی پیام زن و خوانندگان صفحه ۴٨، نامه همیشره سهیلا از اسلام‌آباد را تحت عنوان "بها قایل شدن به احمدشاه مسعود" خواندم‌.

واقعاً آوردن نام مسعود این به اصطلاح شیر پنجشیر در پهلوی سایر رهبران قاتل چون ربانی، گلبدین‌، سیاف‌، خلیلی، اكبری، طالبان‌، دوستم و غیره‌، بها قایل شدن به این شخص نبوده بلكه نیاوردن آن گناه هم خواهد بود، زیرا جرم او اگر بیشتر ازین جانیان نباشد، كم هم نیست و آرزوی ملت ما اینست كه روزی او نیز در پهلوی سایر رهبران قاتل در پای میز محاكمه عدالت مردم كشانیده شده به كیفر اعمالش برسد.

ضمناً این دوبیتی ها را كه مناسب حال دوجانی یعنی گلبدین و مسعود است سروده و ارسال نمودم امید است بعد از اصلاحات چاپ نمایید.»

ز جورت كلب الدین آواره گشتم‌
به ملك دگران بیچاره گشتم‌
به هر دروازه رفتم بهر گدایی
شوی رسوا كه من دیوانه گشتم‌

زدست ظلم مسعود ستمكار
شده كابل به صدها غم گرفتار
به غیر مردم پنجشیر و یاران‌
ندارد در نظر این مرد مكار

* * *

فرحت ـ پشاور،

از دریافت كارتون و ترجمه قسمتی از گزارش عفو بین‌الملل كه در مورد «جمعیت انقلابی زنان افغانستان‌» و شهید مینا بود، سپاسگزاریم‌. كارتون را در همین صفحه آوردیم‌.

* * *

ضمنـاً با سپاس فراوان گزارشهای دوستان ذیل را در صفحات گزارشهای این شماره گنجاندیم‌:

میترا ـ كابل‌، سامعه ـ كابل‌، بشیراحمدـ كابل‌، فریدـ كابل‌، حمیده عزیزی ـ كابل‌، خسرو ـ كابل‌، صالح ـ كابل‌، ف‌.غ‌.ع‌. ـ كابل‌، ق‌.روف ـ كابل‌، ا.ز. ـ پكتیا، ر.ی ـ پشاور، ا.ظاهر ـ شیندند، سیداحمد ـ هرات‌، عباس رضایی ـ هرات‌، ت‌.ل‌. ـ هرات‌، م‌.قادری ـ فراه‌، محبوب ـ شبرغان‌، نبیله ـ جاغوری، ع‌.ن‌. ـ فراه‌، راضیه ـ شبرغان‌، مقسوم ـ مزار، شهلا ـ مزار، شفیقه ـ شبرغان‌، ا.ر. ـ شبرغان‌، فرزان ـ پروان‌، جمشید ـ پروان‌، حمید ـ مزار، ب‌.ر. ـ جلال آباد، آسیه ـ مزار، فاطمه ـ مزار، ق‌.ر. ـ شبرغان‌، زهره ـ جوزجان‌، هما ـ جوزجان‌، انیس ـ پشاور، فیروز ـ لغمان‌، ا.ن‌. ـ لغمان‌، ه .ن‌. ـ كابل‌، طارق‌ ـ كویته‌، شیرشاه همدرد ـ پشاور، حیات‌اله كنری.

چون این شماره اساساً به گزارشها اختصاص یافته بناءً جواب نسبتاً مفصل به نامه‌های شفیقه صبوری و میترا از اسلام‌آباد به شماره بعدی موكول گردید.

آخرین مطالب