در پایان مصاحبهای با یكی از برگزاركنندگان تظاهرات ضد تروریزم باند گلبدین (كه در شماره پیشتر آمد)، خواهر ما نامهای را به خبرنگار ما سپرد كه بنام «بستگان شهیدان و اسیران آزادیخواه» جهت رد گزارش مغرضانهی «فرنتیرپست» (۲۶ مارچ ۱٩٩۵) درآن روزنامه بچاپ رسیده بود. ما درینجا ترجمه كامل نامه مذكور را از دیده خوانندگان میگذرانیم.
به تاریخ ۲۱ فبروری ۱٩٩۵ عده زیادی از زنان افغان جهت آگاهی وزارت داخله پاكستان از قتل و اختطاف بستگان شان توسط تروریستهای گلبدین در خاك پاكستان تظاهراتی را علیه گلبدین حكمتیار و حزب اسلامی وی در اسلامآباد براه انداختند و خواستار تعقیب قانونی جنایتكاران در پاكستان شدند. اكثر روزنامههای معتبر پاكستان این حركت بیسابقهی زنان داغدیدهی افغان را بطور عالی انعكاس دادند.
گرچه «فرنتیرپست» هم تصویری از تظاهرات را آورد لیكن گزارشی را كه انتشار داد نمایانگر موضع مغرضانهی گزارشگر شما میباشد و در غیر آن باید در برابر صداقت روزنامهنگاری وی علامت سؤال كلانی نهاد.
توجه شما را به نكات آتی جلب مینماییم كه امیدواریم بعنوان توضیح در روزنامه محترم شما نشر شود:
۱ ـ جالب است كه گزارشگر شما برای ما نامی انتخاب نموده: «تظاهرات توسط "جمعیت زنان افغان" كه جدیداً تشكیل گردیده ترتیب شده بود». تشكر از ذوق سرشار گزارشگر شما! واقعیت اینست كه تظاهرات توسط «بستگان شهیدان و اسیران آزادیخواه» ترتیب شده بود و هیچكدام از ما نام «جمعیت زنان افغان» را نشنیده بودیم.
۲ ـ در گزارش گفته میشود: «تظاهركنندگان كه خود را قربانیان جنگ داخلی افغانستان میخواندند...» خیر آقا! ما هرگز خود را «قربانیان جنگ داخلی» نهنامیدهایم. دهها هزار تن از مردم ما در جریان نزاع وحشیانه بین مزدوران «جهادی» مورد حمایت خارج در افغانستان كشته شده اند، كه داستان دردناك جداگانهایست. ما موكداً خاطرنشان ساخته و میسازیم كه ما قربانیان قاتلی موسوم به گلبدین حكمتیار، «صدراعظم» بدنام و تروریستی میباشیم كه عزیزان تحصیلكرده و روشنفكر ما را در زیر زنخ حكومت ضیاء در پشاور، ربوده، شكنجه داده و به قتل رسانده است.

صحنه ایی از تظاهرات وابستگان قربانیان ترور و آدمربایی باند گلبدین، مقابل وزارت داخله، اسلامآباد
۳ ـ گزارشگر شما علاوه میكند: «قابل یادآوریست كه تقریباً تمام اشتراك كنندگان، زنان افغان غیرپشتونی بودند كه در مناطق اعیان نشین اسلامآباد و پشاور سكونت دارند».
این شرمآورترین نمونه تحریف حقایق و اتهام زدنی بیلجام علیه مادران ماتمدار و كودكان شان میباشد.
اتفاقاً اغلب زنان تظاهرات كننده پشتو زبان بودند. اگر خبرنگار اندكی بخود زحمت میداد و نگاهی به لیست قربانیان اعمال تروریستی گلبدین در پشاور میانداخت، به سادگی مشاهده میكرد كه اكثریت آنان ساكنان مناطق پشتون نشین افغانستان میباشند. در ارتباط به دروغ دیگر خبرنگار باید پرسید كه وی چگونه توانست بفهمد كه زنان مظاهرهكننده در مناطق «اعیان نشین» اسلامآباد و پشاور بسر میبرند؟ از آن زنان حتی یكتن هم باشنده اسلامآباد نبود. تنها ۳ نفر آنان در پشاور خانهای را به مبلغ ۱۲۰۰ روپیه ماهوار به كرایه گرفته اند. آقای گزارشگر آیا چنین خانهای میتواند در منطقه «اعیان نشین» این شهر ها موقعیت داشته باشد؟
طبعاً، قربانیانی كه در مناطق «اعیان نشین» بود و باش دارند نیز میتوانند صدای خود را برضد حكمتیار و شركاء بلند كنند. مگر حقیقت اینست كه زنان مظاهرهچی در كمپ های مهاجرین زندگی میكنند، واقعیتی كه باید توجه آقای خبرنگارِ شدیداً دارای «مفكوره طبقاتی» را جلب میكرد كه مایل نیست باشندگان مناطق «اعیان نشین» برضد گلبدین «فقیر» دست به اعتراض زنند!
۴ ـ یادآوری «راوا» در گزارش كاملاً بیرابطه است. این موضوع مربوط به «راوا» میباشد كه از خود دفاع كند، مگر هر افغان آگاه میداند كه برعكس گزارش مغرضانه، بیشترین اعضای «راوا» را فارسی زبانان تشكیل نمیدهند. «راوا» تشكیلات شناخته شدهای است كه اعضای آن شامل كلیه ملیت های افغانستان میباشد. آنان شدیداً برضد ملیتگرایی های تنگنظرانه و فرقهگرایی های مذهبی میباشند.
از اینكه «راوا» یگانه سازمان زنان است كه شهامت و پشتیبانی پیگیر از امر ما را دارد، به خود میبالیم.
همین همدردی انسانی است كه ما را به قدردانی از «راوا» وامیدارد، نه طوری كه به غلط در گزارش آمده «فارسی زبان» بودن ما و «راوا».
۵ ـ و خبرنگار محترم در پایان گزارش نتیجه میگیرد: «تبلیغات یكجانبه برضد حزب در غرب و اسلامآباد روبه افزایش است». رهبر حزب، گلبدین بدون شك كثیفترین عنصر بین همفكران و «برادران
جهادی» میباشد. دستان وی به خون صدها افغان روشنفكر آزادیخواه افغانستان رنگین است. وی قاتل و رباینده عزیزان نجیب ماست. نود و نه فیصد مردم ما از وی منحیث یك جانی و تیزابپاش هرزه نفرت دارند. این وظیفه هر افغان شریف است كه او و همدستانش را رسوا و طرد نموده و سعی كند تا او را به محاكمه كشد. ما به تمام سازمانها و افرادی كه برضد گلبدین و باندش مبارزه میكنند درود میفرستیم. این «تبلیغات یكجانبه» نه بلكه مبارزهای عادلانه، انسانی، ضد تروریستی و ضد فاشیستی است. آیا غرب هم با دردانهاش مخالفت میكند؟ شاید. حتی بعضی اوقات صاحبان سگهای خود را میزنند ولی بعداً برسر آنها دست میكشند. مردم افغانستان فراموش نخواهند كرد كه این حزب و رهبرش بود كه قسمت اعظم كمكهای امریكا و كشورهای غربی را بدست میآورد. تبلیغات به اصطلاح ضد بنیادگرایی یا ضد گلبدین غربیها و یا برعكس چیزی نیست جز یك دعوای كوچك و مؤقتی خانوادگی.
اصلاً موضع غرب چه مثبت چه منفی در برابر گلبدین، و اینكه گلبدین چه مانند شیر بغرد و یا مانند یك موش چونگس زند، برای ما هیچ اهمیتی ندارد. در هرحال ما قربانیان تروریزم گلبدین، مصممیم این قاتل مشهور را به محاكمه بكشیم. ما هرگز خون فرزندان خود را فراموش نخواهیم كرد.
نبیله، ثریا فاروقی
كمپ ناصرباغ ـ پشاور