امریکا، دوست مردم افغانستان نیست

محافل و عناصری از چند سال به اینسو بخصوص پس از تجاوز 8 ثور، می‌نالند که امریکا بعد از خروج روس‌ها از افغانستان، دیگر به این کشور علاقه نمی‌گیرد!

آنان از یاد می‌برند که سی.آی.ای که 14 سال کامل به «تنظیم» های پشاوری و مخصوصاً به «تنظیم» های خاین بنیادگرا صدها میلیون دالر کمک تسلیحاتی و نقدی رسانید و برای آنها از افغان‌های نان و نمک‌خوردة امریکا و یا بهرحال متمایل به امریکا، «کادر» های اداری و نظامی فرستاد، چگونه آن بقول ویلیام کیسی «معشوقه» های بنیادگرا و سایر عواملش را و از طریق آنان حفظ و گسترش منافعش را در وطن ما، به یکبارگی بدست فراموشی می‌سپارد؟ ما معتقدیم که ابرقدرت امریکا در رقابت با قدرت‌های دیگر، خواهان چنه‌زدن روی میزان «سهم» از گاو افغانستان نیست. او با تکیه روی مهره‌های بنیادگرا و غیربنیادگرایش می‌خواهد میهن ما را یکدست از خود کند.

دولت امریکا که با بنیادگرایی نه در همة کشورها بلکه در کشورهای معینی و در حدود معینی مخالف است، از سگ‌جنگی بین سرسخت‌ترین و خبیث¬ترین نوع بنیادگرایان در افغانستان بدش نمی‌آمد زیرا از آن بمثابه برنده¬ترین و مجاب‌کننده‌ترین مثال برای اثبات بدجنسی و فاجعه‌زا بودن حاکمیت بنیادگرایی در مبارزه‌اش برضد این جریان ارتجاعی و قرون وسطایی، استفاده می‌توانست.

باری، به محافل و عناصر مذکور باید چشم‌روشنی داد که اینک خانم رابن رافل معاون وزیر خارجه امریکا، در پاکستان و افغانستان در رفت و آمد است و تا بحال با تمام «رهبران محترم جهادی» در «فضایی دوستانه» گفت و شنودها داشته. آیا این خبر موجب سرور و پشتگرمی آنانی است که مدام از «بی‌علاقگی» امریکا گله و گذاری می‌کردند؟

ولی واقعیت دردناک اینست که امریکا از وجود جیره¬خوارانش در کشور ما که بیش از 14 سال روی آنان سرمایه‌گذاری کرده، به آسانی دل نمی‌کند ولو هم طالبان را به میدان انداخته باشد. اگر امریکا کوچک‌ترین برخوردی مثبت به سیهروزی ناشی از وحشت بنیادگرایان در افغانستان می‌داشت، چنانچه بارها گفته‌ایم، باید گلبدین، ربانی، سیاف و غیره را همان¬طوریکه کلان کرده بود، گرفته پهلوی برادر آنان آقای نوریگا می‌نشاند. در غیر آن هرگونه مذاکره امریکا با خاینان مذکور به معنی به رسمیت‌شناختن و تشجیع و ترغیب آنان به ادامه جنایت و رذالت خواهد بود وبس.

دشمن بلافصل مردم ما صهیونیزم و کمونیزم اند یا احزاب جنایت‌پیشه بنیادگرا؟

سرمقاله شماره 25 سرطان 1373 «مجاهد» نشریه جمعیت اسلامی افغانستان، سفر هیئت عالی¬رتبه اسرائیل را به ازبکستان به «تحلیل» گرفته و آنرا توطئه مشترک صهیونیزم و کمونیزم علیه افغانستان اسلامی می‌داند!

ولی صهیونیست‌ها و کمونیست‌ها آن¬قدری که نویسنده سرمقاله فکر می‌کند احمق نمی‌شوند تا در افغانستانی که بنیادگرایان مثل گرگان گرسنه بجان مردم ما افتاده¬ اند و کشور ما را ویران می‌سازند، بازهم به فکر توطئه‌ای برای ما باشند. مگر در تاریخ افغانستان یا کشورهای دیگر جنایتکاران و خاینانی وحشی‌تر و درنده‌خوتر از باندهای گلبدینی و همفکران دیده شده است؟ در کشوری که مردمش به جانورمنشانه‌ترین شکلی بخون نشانده می‌شوند، شهرها به ویرانه مبدل می‌گردد، مکاتب، شفاخانه‌ها و دارایی‌های ملی غارت و یا به خاکستر مبدل می‌شوند، عصمت و شرف زنان با قساوت بی‌نظیری پامال می‌گردد، قحطی، قیمتی و ناامنی و رذالت‌خویی بنیادگرایان بیداد می‌کند و... آیا بازهم صهیونیزم و کمونیزم و جن‌های دیگر خود را زحمت داده علیه وطن‌ ما دسیسه می‌چینند؟

نویسنده سرمقاله از بین جنایتکاران جنگی تنها به رشید دوستم می‌چسبد که گویا «کمونیست» و «تحت فرمان ازبکستان» است، ولی به عاملان¬ اصلی جنگ هیچ اشاره‌ای نمی‌کند. از عربستان اسلامی، ایران اسلامی و پاکستان اسلامی کدامیک کشور کمونیست و صهیونیست است که مخارج جنگی مزدوران بنیادگرا را می‌پردازد؟ آیا حزب اسلامی و دیگر احزاب اسلامی خاین بنیادگرا به دلیل اینکه دست¬پخت پاکستان، ایران و عربستان اند افغانستان را به ویرانه و حمام¬خون بدل کرده اند یا به دلیل اینکه «کمونیست» و «صهیونیست» اند؟ آیا باران راکت‌ها بر سر کابل از چهار آسیاب می‌بارید یا از اسرائیل و ازبکستان؟ گلبدین، سیاف، مزاری و «استاد» اسلحه و مهمات و مخارج هنگفت نظامی را از اسرائیل دریافت می‌دارند یا ازبکستان؟ اگر دوستم سگ وفادار ازبکستان است نگفتید که زنجیر آن چهار تن دیگر در دست کدام کشور یا کشورهاست؟ سؤال دیگر ازبکستان، حکومت «استاد» را در کابل حمایت مالی و نظامی می‌کرد آیا بازهم آن کشور کمونیست، مداخله‌گر و ملحد و... نامیده می‌شد؟ فردا که رابطه ازبکستان با به اصطلاح دولت «استاد ربانی» حسنه شود لاجرم «کمونیست» نامیدن آن کشور هم اختتام می‌پذیرد، آیا نشریه «مجاهد» و بخصوص سرمقاله¬نویس عوامفریبش آنقدر شرم دارند که اعتراض کنند و استعفا دهند از اینهمه رقصیدن به نوای مصلحت‌های سیاسی «استاد»؟

از فیض الله خان سرمقاله نویس باید پرسید که آیا مردم افغانستان بروی شما تف نمی‌اندازند که از یک طرف در مسابقه ضد کمونیست‌بودن با بنیادگرایان دیگر و نیز با بروکرات‌ها و به اصطلاح تکنوکرات‌هایی که از قدیم نان و آب غرب و امریکا را خورده می‌خواهید پیش پای امریکا و غرب و رژیم ایران و امثالش خون خود را بریزانید ولی از طرف دیگر شهنواز تنی و دوستم و بابه جان و دیگر جنایتکارترین سران «کمونیست» را به عوض سپردن به دادگاه مردم در بغل گرفته و حمایت می‌کنید؟ مگر مردم ما نمی‌دانند که عده‌ای از این کرم‌های «کمونیست» در ساحات نظامی و سیاسی و فرهنگی «جهادی» رخنه کرده و حتی سررشته را بدست دارند؟

وقتی شنواز تنی «کمونیست» با گلبدین یکی شد چرا صدای شما آنطوریکه باید نبرآمد؟ وقتی دوستم «ملحد و کمونیست» که زمانی با شما بود چرا لقب «مجاهد قهرمان» گرفت و نایب «استاد» بود؟ دوستم «کمونیست» را کی به عربستان اسلامی دعوت کرد و حاجی ساخت؟ دوستم چرا به پاکستان مصطفایی دعوت شد؟

«مجاهد» کمورا علیه این کشورهای شدیداً اسلامی و «برادران» اعتراض نمی‌کند که اینچنین بی‌پروا و رسوا کمونیست¬نوازی می‌کنند؟

استدلال کودکانة «مجاهد» یادآور مسخره‌گی¬های سردمداران جمهوری اسلامی ایران است که زمانی برای سرپوش¬گذاشتن روی نالایقی و شکست‌های مفتضح شان در هر زمینه‌ای، ادعا می‌فرمودند که یهودیان و مسیحیان برای نابودی اسلام فلسفه مارکسیزم را بیرون کشیده اند!

آقای فیض الله خان سرمقاله نویس!

عامل بربادی وطن و مردم ما نه صهیونیزم و نه کمونیزم و نه هیچ جن و شیطان دیگر، بلکه بنیادگرایان فاشیست اند که البته و لینعمتان خارجی دارند که هر وقت در پیشبرد خیانت و جنایتکاری دچار مشکلاتی شدند زیر بغل آنان را می‌گیرند. شما و امثال شما هرقدر هم بکوشید به چشم مردم ما خاک بزنید تا نتوانند دشمنان اصلی و بلافصل خود را شناخته و روزی از آنان انتقام گیرند، موفق نخواهید شد. چرا که مردم ما به ماهیت منافق و پرخیانت بنیادگرایان، نه از سه سال که از شانزده سال به اینسو با گوشت و پوست خود پی برده اند و دیگر هیچ مرجع عوامفریب و اغواگر وطنی یا بین‌المللی آنان را به توهم نخواهد کشاند.

شما گر مرتجعان بنیادگرا می‌لافید که کمونیزم را نابود ساختید و تاجیکستان و ازبکستان دیگر کمونیست نیستند ولی در عین حال بازهم از توطئه (!) کمونیزم گپ می¬زنید.

به راستی وای به روزی که جوالدوز خیاطی کند. وای به روز ملت بدطالع ما که سیاست کشورش توسط مشتی آدمکش قرون وسطی¬فکر و بی¬سواد تعیین گردد. واقعیت هم اینست که آن کشورها حتی شما ضد کمونیزم و مانند شما عاشق سرمایه‌داری اند. صرف با این تفاوت که با بنیادگرایی جور نمی آیند.

 امریکا، دوست مردم افغانستان نیست
آخرین مطالب