«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» با شناخت عمیقی که از ماهیت باند گلبدین دارد، از مدت¬ها به اینسو با پیگیری و به ذرایع مختلف، آن را بمثابه سلسله جنبانان بنیادگرایان تروریست، افشا کرده است.
«استاد» و شركأ كه با راندن طالبان از نواحی كابل بسيار غره شده بودند، اكنون سوراخ میپالند، مولوی خالص بيچاره را كه ساده گير كرده بودند میخواستند به ارگ آورده و تاجپوشش كنند؛ دست و پای الحاج دوستم «كمونيست» را میگيرند؛ هيأتهای آشتی به «برادر نستوه حكمتيار» فرستادند و.... ولی چون ظاهراً هيچكدام از حيلهها و ديپلماسیهای جهادی كـارگر نيفتاد، «استاد» و شركای درمانـده تنها راه رسيـدن بـه پولهای انبـار شـده شان در اروپـا و ادامـه زندگیای افسانوی را در خارج، واگذاری قدرت به ساير «برادران» ديدند.
ولی اینک بار دیگر نه از طرف ما بلکه از طرف مطبوعات پاکستانی طشت رسوایی این باند خاین-با وصف تلاش والدین پاکستانیاش در خاک انداختن روی آن-به زمین افتاد.
قضیه مربوط است به دستگیری یک قاتل، آدمربا و شکنجهگر بنام «برادر مجاهد الحاج علی جان رکن بلند مرتبت، آمر دفتر مرکزی و مسئول روابط خارجی حزب اسلامی افغانستان در صوبه سند پاکستان».

طبق گزارش مطبوعات پاکستان به تاریخ 3 سپتامبر 1995، اهالی منطقه گلشن اقبال کراچی ساعت 2 شب با فریادها و نالههای هولناک افراد زیر شکنجه از خواب بیدار شده و دستجمعی به پلیس شکایت میکنند که از خانه نمبر پی-40 بلاک چهارم سروصداهای وحشتناکی شنیده میشود که باعث ایجاد هراس و نگرانی آنان شده است. هنگامیکه پلیس ساعت 4 صبح به محل میرود، با خانهای بسیار مجلل که دفتر باند گلبدین را در خود جا داده مواجه گردیده و داخل آن میشود.
طی این عملیات، پلیس حاجی علی جان 50 ساله آمر دفتر باند و دو نفر از شکنجهگرانش بنامهای عبدالرازق و سید قمرالدین را در حالی دستگیر مینمایند که آنان دستها و پاهای 5 نفر افغان بنامهای عبدالباقی، حبیب الله، عبدالرازق، عبدالجلال و عبدالرحمن را زنجیرپیچ و در اتاقی زندانی کرده بودند.
علی جان اعتراف نموده که از سال 1987 به اینسو در رابطه با جماعت اسلامی پاکستان و دیگر گروههای حامی حزب اسلامی «مسئولیتهای حزبی» اش را به حیث مسئول حوزه سند به پیش میبرد.
پلیس کراچی اذعان داشته است که توقیف غیرقانونی و شکنجه افغانها بنابر اختلاف سیاسی در بنگله علی جان اولین قضیه نمیباشد.
شکنجهگران و اوباش گلبدینی که قتل و شکنچه هموطنان ما را یکی از مسئولیتهای «اسلامی»، «حزبی» و «وجدانی» خود میدانند آنقدر به ارتکاب اینگونه جنایات عادی شدهاند که نهتنها از رسواگردیدن شمهای از آنها شرم و ندامت نمیکنند بلکه با پر¬رویی رذیلانهای دستگیری علی جان و مسئله پنج نفر زندانی را بخشی از «توطئه علیه روابط دوستانه پاکستانیها و افغانستانیها» نامیده و اخطار میدهند که «عواقب وخیمی» به دنبال خواهد داشت!
(این چشم و ابرو کجکردن نوع بدمعاشهای فلمهای هندی از طرف گلبدین و دیگر تروریستهای باندش برای همه آشناست. همه میدانند که او در برابر «استاد» و طالبان موش شده و سمتی رسمی در «دولت اسلامی» هم ندارد و بیش از هر زمان دیگر در آغوش پدران پاکستانیش پناه برده، که بنابرین اخطارهایش را فقط پشکهای پاکستان جدی خواهند گرفت و بس.)
5 نفر انسان در زنجیر و زولانه از زندان جلاد در حضور صدها نفر از اهالی کراچی بیرون کشیده میشوند ولی تروریست دیگری از این باند بنام محمد رسول با چشمپارگی نفرتانگیزی به «فرنتیر پست» میگوید: «حاجی صاحب بدون ارائه هیچگونه دلیلی دستگیر گردید»!
راجع به جنایت گلبدینیها، «جماعت اسلامی پاکستان» هم در اعلامیهای گفت: «دولت پاکستان با چنین اعمالی، در میان جهان اسلام و سایر کشورها بیشتر منزوی خواهد شد»!
این رسوایی تازه، مجدداً صحت گفتار «جمیعت انقلابی زنان افغانستان» را در مورد باند گلبدین تایید نموده و تفی به روی آن کاسهلیسان ارتجاع به حساب میآید که «پیام زن» را «اوراق پرعقده مقابل گلبدین» میخوانند.