مقاومت ۱۷ ساله رزمندگان تیمورشرقی در مقابل نیروی تجاوزگر اندونیزیا كه دارای مجهزترین وسایل دریایی، نیروی آتش و حمایه هوایی میباشد، موفقیت آشكار و نمونه شجاعت مردم این سرزمین بحساب میرود كه بخاطر آزادی شان میجنگند.
عدم وابستگی به كمكهای خارجی، موثریت و بقای این مبارزه را بیشتر میسازد. اما بالاتر از همه، ادامه مبارزات مسلحانه با تمام سختیهای آن میباشد و این نمایانگر آنست كه هستههای مقاومت تیمورشرقی از حمایت وسیع تودهها برخوردارست. صدها تن مبارز مسلح مصروف فعالیتهای زیر زمینی هستند و از رهبر شان هناناگوسمائو Xanana Gusmao پشتیبانی میكنند.
جزیره كوهستانی تیمور بفاصله سهصد میل در شمال آسترالیا موقعیت دارد. نصف غربی این جزیره خاك اندونزیا بشمار میرود.

گوسمائو رهبر اسیر تیمور شرقی
اینكه میگویند ما كمونیست هستیم، داستانیست كهنه. من از امروز به بعد دست به اعتصاب غذایی میزنم و هیچ موافقهای بین زندانی و زندانبان صورت نخواهد گرفت. من حاضرم در مذاكرات سهم بگیرم ولی نه بعنوان اندونزیایی.
من منحیث زندانی سیاسی اعلام میدارم كه اگر دادگاه سزای مرگ هم برایم تعیین كند هراسی ندارم. آنان بیشتر از یك ثلث مردم بیگناه تیمور را بقتل رسانیده اند و من ارزش بیشتری از مبارزه قهرمانانه مردم خود ندارم.
طبق احصاییه ۱۹۸۰ نفوس این جزیره ۵۵۵۳۵۰ نفر تخمین زده شده كه بجز تعدادی كمی چینی، اروپایی و دو رگه، بقیه همه از نژاد تیموری میباشد. زبان رسمی آن پرتگالی است اما به زبانهای محلی نیز صحبت میشود. اكثر مردم پیرو ادیان محلی اند و مذهب كاتولیك نیز پیروان محدودی دارند.
مركز تیمورشرقی شهر دیلی (Dilli) است.
پرتگالیها اولین مرتبه در سال ۱۶۶۶ به این جزیره راه یافتند و سه قرن متوالی مستعمره پرتگال و هالند بود. در سال ۱۹۱۳ به اساس موافقت دو نیروی استعماری، تیمور بدو حصه (شرقی و غربی) تقسیم شد. تیمورغربی جز خاك اندونزیا اعلام گردید كه در سال ۱۹۱۴ آزادی خود را از هالند بدست آورد.
شورشهای ضد استعماری پرتگال از اواخر ۱۸۸۰ شروع و تا سال ۱۹۱۲ ادامه یافت. پرتگالی ها این شورش ها را بوسیله سربازانی كه از موزامبیك آورده بودند بشدت سركوب نمودند كه در جریان آن سهصد تن از اهالی تیمور بقتل رسیدند. در دهه ۱۹۶۰ جنبش روشنفكری ناسیونالیستی ضد استعمار پرتگال جوانه زد.
سه حزب اصلی سیاسی تیمورشرقی در سال ۱۹۷۴ فعالیتهای خود را آغاز نمودند كه در راس آنها فریتلین (جبهه انقلابی آزادیبخش تیمورشرقی) قرار داشت.
در ابتدا فریتلین خواستار آزادی از پرتگال نبود و در نظر داشت تا پروسه انتقال قدرت طی پنجسال انجام گیرد. اما پرتگال آنرا رد كرد و بنابر آن بدون آنكه دولت فریتلین به رسمیت شناخته شود، عملاً قدرت را بدست گرفت.
در ۱۹۷۵ اندونزیا مناطق غربی آنرا مورد تجاوز قرار داد.
در ۲۸ نوامبر ۱۹۷۴ فریتیلین خودمختاری تیمورشرقی را با نام «جمهوری دموكراتیك تیمورشرقی» اعلام و هفلردو امارال Xavler Do Amaral رییس جمهور تعیین گردید.
در دسامبر ۱۹۷۴ اندونزیا تهاجم وسیعی را بر دیلی آغاز نموده و تا سال ۱۹۷۶ حدود ۶۰۰۰۰ نفر از اهالی بیگناه تیمور كشته شدند.
ولی این تهاجم وحشیانه اندونزیا با مقاومت مردم تیمور مواجه گردید. فریتیلین متقابلاً حمله و در مدت كوتاهی نیروهای اندونزیا را مجبور به عقبنشینی ساخت.
بدنبال این شكست مفتضحانه، دولت اندونزیا نیروهای خود را در تیمور ازدیاد بخشید. ارتباط تیمورشرقی را با دنیای خارج قطع و مناطق كوهستانی را كه هستههای مقاومت در آن ایجاد شده بود شدیداً بمباران نمود. مردم دهات را مجبور به ترك قریهها و زمینهای زراعتی شان ساخت كه در نتیجه قحطی شدیدی بروز كرد. طی سالهای ۷۹ـ۱۹۷۸ دههاهزار تن اهالی تیمور از گرسنگی هلاك شدند.
در سالهای ۷۹ـ۱۹۷۸ نیروهای اندونزیایی توانستند فعالیتهای فریتیلین را قسماً سركوب نمایند. امادر سال ۱۹۸۱ جنبش مقاومت برهبری هناناگوسمائو تجدید سازمان یافت.
در اواخر ۱۹۹۰ اندونزیا ۲۵۰۰۰ سرباز را با پیشرفتهترین وسایل جنگی جهت سركوب چریكها به تیمورشرقی گسیل داشت. این حمله با مقاومت شدید مبارزان مواجه گردید. امر پیروزی نیروی كوچك تیمورشرقی را میباید در مهارت در جنگهای پارتیزانی، رهبری عالی، سرسپردگی، و بالاتر از همه جمایت همه جانبه مردم تیمورشرقی از مبارزان دانست كه با وصف تحمل بیش از یكصدهزار تلفات كماكان ادامه دارد.
از شروع بیرون رفتن نیروهای پرتگالی از تیمورشرقی و اشغال آن توسط اندونزیا در سال ۱۹۷۵ مقاومت مسلحانه تیمور علیه نیروهای اشغالگر اندونزیا روزبروز فزون میگردد.
یكی از پناهندگان تیموری در آسترالیا، ضمن شرح وحشیگریهای عساكر اندونزیایی میگوید: «... با وجود آنكه آنها (نیروهای اندونزیایی) هناناگوسمائو رهبر فریتیلین را دستگیر كردهاند اما مقاومت هنوز ادامه دارد. آنها كور خواندهاند ما تسلیم نخواهیم شد، ما رهبران برجسته زیادی در تیمور داریم.»

محصلان تیمور شرقی با شعار های "استقلال یا مرگ" و "اندونزیا از ملک ما بیرون برو!" و... در حال تظاهرات مقابل سفارت امریکا در اندونزیا.
یكی از مبارزان فریتیلین چنین اظهار داشته، «میدانم كه جانهای زیادی فدا خواهند شد، اما آیندگان بر آنها خواهند بالید. ما آرزو داریم ایستاده بمیریم تا نشسته، آرزو داریم در آینده آنچه را میخواهیم بدست آوریم و آن عبارتست از آزادی، صلح و استقلال.
«افراد خواهند مرد ولی اندیشهها زنده میمانند»
گوسمائو بتاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۹۲ توسط نیروهای نظامی اندونزیا دستگیر و به جرم داشتن اسلحه و مقاومت مسلحانه مقابل دولت اندونزیا به محاكمه كشانده شد و بتاریخ ۲۱ می۱۹۹۳ به حبس ابد محكوم گردید. گوسمائو دفاعیه ۲۹ صفحهای را ترتیب داده بود تا در محاكمهاش قرائت نماید ولی این موقع برایش داده نشد. وی كاپی دفاعیه خود را به مطبوعات جهان فرستاد كه در قسمتهایی از آن چنین آمده:
"من هناناگوسمائو فرمانده رهبر مقاومت مردم ما هستم كه مقابل تجاوز بزدلانه و بیشرمانه نیروهای اندونزی بپا خاستهاند.
من میدانم كه مطبوعات آگاهی دارند كه درین گوشه از دنیا چه میگذرد. من خود را در سرزمینم بیگانه احساس میكنم. من در زندان و در محاصره اندونزیاییها هستم.
درین دادگاه مرا بخاطر داشتن سلاح و اینكه مرتكب جرایمی شدهام محاكمه میكنند. اما آنهایی كه باید به محكمه بینالمللی كشانده شوند اینها هستند:
- حكومت اندونزیا بخاطر ارتكاب جرایمش در تیمورشرقی طی ۱۷ سال.
- اداره ایالات متحده امریكا كه از تجاوز ۷ دسامبر ۱۹۷۵ اندونزی حمایت كرد و با كمكهای نظامی و سیاسیش به قتل عام مردم تیمورشرقی افزود.
- حكومتهای آسترالیا و اروپای غربی بخاطر همدستی با جنایتكاران اندونزی.
- حكومت پرتگال كه مسئولیت داشت آزادی تیمورشرقی را در موقعش به رسمیت بشناسد.
تجاوز اندونزی به تیمورشرقی شباهت به تجاوز نیروهای عراق بر كویت، تجاوز تانكهای روسی بر كابل، تجاوز ویتنام بر كمبوجیا و... دارد.
جاگارتا نمیتواند این حقیقت را بفهمد كه مردم تیمور كه بخاطر تحقق اهداف شان تا امروز جنگیدهاند نمیمیرند. افراد خواهند مرد ولی اندیشهها زنده میمانند.
من روزی را بیاد دارم كه دستهایم را الچك زدند تا از منار ملی اندونزیا دیدن نمایم. درین لحظه من احساس كردم كه به نگهبانان فریاد میزنم: من هرگز روحم را بخاطر دیدن چنین منارهای نمیفروشم، من به آرزوهای مردمم كه روزی آزاد خواهند زیست خیانت نمیتوانم.