صهیونیزم، امریکانیزم و باراک اوباما

بقای کاپیتالیزم بدون خشونت، گسترش ترس، برتریت جویی، زورگویی و جنگ ناممکن است و صهیونیزم ابزار مکملی است برای تحقق کاپیتالیزم.


بدون شک قتل عام مردم بیگناه فلسطین درنوار غزه بخش کوچک یکی از پلان های خونین اسرائیل و حامیانش میباشد که سالهاست برای ساختن اسرائیل بزرگ براه انداخته شده است. فقط نباید فراموش کرد که کاپیتالیزم بمثابه هسته اصلی و تغذیه کننده واقعی در عقب این همه پلان های جهانی و منطقوی قرار دارد. بقای کاپیتالیزم بدون خشونت، گسترش ترس، برتریت جویی، زور گویی و جنگ ناممکن است و صهیونیزم ابزار مکملی است برای تحقق کاپیتالیزم. صهیونیزم بر مبنای برتریت خواهی و امتباز طلبی یک اقلیت بسیار کوچک استوار است. صهیونیزم دین، نژاد، و ملیت مشخص نمیخواهد و دقیقاً به مانند کاپیتالیزم و امریکانیزم برای رسیدن به هدف که همانا تامین منافع یک قشر برتریت طلب است، از هر ابزار و حالت ممکن استفاده میکند. امروز از صهیونیست های سکولار (!) و انتی امپریالیست (!) تا صهیونیست های عیسوی پیرو فرقه انجلیکان ها موجود است. و یا اگر پالیسی، اهداف و عملکرد های نیو لیبرالها و نیو محافظه کاران را به دقت مطالعه کنیم، مشابهت های بسیار زیادی را میتوان با پالیسی و اهداف دولت اسرائیل پیدا کرد. به همین دلیل است، که زلمی خلیل زاد افغانی تبار که خود را در هر فرصت ممکن نماینده مسلمانان جا میزند، با حرارت از سیاست های اسرائیل در منطقه دفاع میکند و سالهاست که سیاست خارجی امریکا بر محور دفاع از منافع اسرائیل استوار است. دوست و مدافع اسرائیل بودن یک فرد به معنای تعلق داشتن او به طبقه نخبه گان (!) و برگزیدگان (!) تلقی میشود. صهیونیست ها و استعمار گران خود شانرا برازنده ترین، متمدن ترین و مکملترین انسان های دنیا میشمارند که برای رهبری دنیا برگزیده شده اند. و در راه رسیدن به اهداف شان به دشمن های خود ساخته، که باید بربریت و وحشی گری را تمثیل کنند، نیازمند اند. آنهایی که رهبریت، پالیسی و اهداف صهیونیزم و امریکانیزم را میپذیرند، بدون در نظر داشت اینکه از کجا، کی و چی هستند، به تعبیر موسسه راند و امریکان انتر پریس انستیتوت(۱)به عنوان انسان های معتدل، تمدن پرست، و قابل اعتماد پذیرفته میشوند.

Victims of Israeli brutalities in Gaza
Blood in the streets of Gaza
Women and children are the prime victims
Gaza in flames
جنایات اسرائیل در غزه ادامه دارد

هر چند سکوت آقای باراک اوباما در قبال حوادث غزه آنانی را که در یک امیدواری کاذب، آزادی را در رنگ پوست آقای اوباما جستجو میکردند، مایوس ساخته است ولی سکوت و حتی پشتیبانی غیر مستقیم آقای اوباما از سیاست اسرائیل در مورد قتل عام فلسطینیان در غزه تماماً نورمال و یک عمل قابل پیشبینی بشمار میرود. آقای اوباما بدون پشتیبانی و موافقت اهرم های مخفی قدرت در امریکا، که طرفداران سرسخت اسرائیل شمرده میشوند، هیچگاهی نمیتوانست که در دفتر بیضوی شکل قصر سفید پا گذارد. جویل کوول نویسنده یهودی تبار و استاد پوهنتون در امریکا در یک کنفرانس دانشگاهی با صراحت کامل بیان کرد که اکثریت مطلق کسانی که میخواهند خود را به مجلس نمایندگان و یا سنا امریکا کاندید کنند، باید موافقت لابی های قدرتمند اسرائیل را داشته باشند. پشتیبانان قدرتمند اسرائیل امروز در امریکا تا جای زیادی وظیفه غیر رسمی شورای نگهبان ایران را اجرا میکنند.

رنگ پوست آقای اوباما تنها سخنرانی زنده یاد مالکوم ایکس یکی از رهبران افسانوی جنبش مدنی امریکا را به خاطر میاورد که زمانی در یک سخنرانی خود گفته بود:

«در گذشته و حال دو نوع برده افریقایی وجود داشت و دارد. یکی برده خانگی، که کار های خانه صاحب خود را انجام میداد و دیگر برده‌ای که در مزرعه کار میکرد. برده خانگی در گوشه‌ای از حویلی صاحب خود زندگی میکرد، کالا های کهنه صاحبش را میپوشید و کرکتر و خصلت صاحب خود را تقلید میکرد و صاحب خود را زیادتر از خودش دوست داشت. اگر خانه صاحبش آتش میگرفت قبل از صاحبش برای خاموش کردن آتش میدوید. اگر صا حبش مریض میشد میپرسید که "چه مشکل داریم؟ آیا مریض هستیم؟" خودش را جزء از پیکر صاحبش حساب میکرد و خدمت به صاحب خود را یکی از غنیمت های خداوندی میشمرد. برعکس برده‌‌ای که در مزرعه کار میکرد همیش در فکر مبارزه و فرار از ظلم و استبداد بود. کالای کهنه به تن داشت ولی ذکی و جسور بود. اگر خانه صاحبش در آتش میسوخت برای خاکستر شدن تمام خانه دعا میکرد.»

فرق بین باراک اوباما و یک افریقایی امریکایی را که با بیرق فلسطین در قلب شهر سانفرانسسکو برای مردم بی دفاع فلسطین اشک میریخت هم میتوان از سخنان آقای اوبا ما که در کنفرانس "ایپک" بزرگترین و قدرتمند ترین لابی اسرائیل در امریکا گفته است، بخوبی درک کرد.

آقای اوبا ما به تاریخ ۴ جون ۲۰۰۸ درست یک روز بعد از اینکه کاندیداتوری‌اش از طرف حزب دموکرات امریکا در انتخابات نومبر ۲۰۰۸، قطعی شد، در کنفرانس ایپک، کمیته روابط عمومی اسرائیل و امریکا، سخنرانی کرد. لازم به تذکر است که تا هنوز از نانسی پلوسی رئیس مجلس نماینده گان امریکا که "سوپر لیبرال" خوانده میشود تا کاندی لیزا رایس ِ سوپر محافظه کار، همه کسانی که به کرسی های بلند دولتی در امریکا انتخاب و یا مقرر شده اند، درست یک روز بعد از مقرری و یا انتخاب به حضور لابی اسرائیل شرفیاب شده صداقت و وفاداری شانرا ابراز کردند. آقای اوباما هم با سخنرانی‌اش که ترجمه قسمت های آن در ذیل آمده است، آخرین فرد نخواهد بود.

«خیلی خوشحال هستم که دوستان خود را که از تمامی نقاط کشور در اینجا دورهم آمده اند، دوباره میبینم. آقایان هوارد فریدمن و داوید ویکتور را که این چنین کنفرانس باشکوهی را ترتیب داده اند، تبریک و تهنیت میگویم. امروز برای شما بمثابه یک دوست واقعی اسرائیل و از ته قلبم صحبت خواهم کرد. من میدانم که هر وقتی که با "ایپک" ملاقات میکنم، در میان دوستان خوب خود هستم. دوستان خوبی که در تعهدات محکم من در رابطه با دوستی امریکا و اسرائیل برای همیشه با من خواهند بود. زمانی که هنوز ۱۱ سال عمر داشتم از داستان زندگی مردم اسرائیل با خبر شدم. از مسافرت های دور دراز مردم اسرائیل و عزم راسخ شان خیلی چیز ها آموختم. داستان مردم اسرائیل تاثیرات خاص خود را بالای طرز فکر من بجا گذاشته است. نیت و مقصد ایدیالوژی صهیونیزم را که در مرکز آن همیشه یک وطن ( وطن در اینجا به معنی هدف است نه یک پارچه زمین. نگارنده) وجود دارد، بخوبی درک میکنم. همچنان در مورد هولوکاست و داستان های وحشت انگیز آن خیلی چیز ها آموختم. پدرکلانم و کاکای بزرگم در جنگ دوم جهانی در مقابل نازی ها جنگیدند. درست چند سال بعد از آزادی از کمپ های مرگ نازی بود که بین گوریون تاسیس دولت اسرائیل را اعلان نمود. ما میدانیم که تاسیس دولت اسرائیل یک عمل ضروری بود که ریشه در قرنها مبارزه و سالها امید و حوصله داشت. به عنوان یک رئیس جمهور هیچگاهی در مورد امنیت اسرائیل معامله نخواهم کرد. نی با آنهایی که هولو کاست را انکار میکنند، و نه هم با آنهایی که در پی محو اسرائیل هستند.

افتخار دارم که عضو یک جمعیت نیرومند پارلمانی هستم که متشکل از دموکرات ها و جمهوری خواهان است و همیشه در پهلوی اسرائیل در مقابل خطراتی که اسرائیل را تهدید میکند، ایستاده است. این یک تعهد قوی است که من و جان مکین، هردوی مان در آن سهیم هستیم و این خود نشان میدهد که پشتیبانی و دفاع از اسرائیل مرزی ندارد و حزب نمیشناسد. اتحاد ما با اسرائیل بر مبنای ارزش ها و منافع مشترک مان استوار است. آنهایی که اسرائیل را تهدید میکنند، ما را هم تهدید میکنند. من مطمئن خواهم شد که اسرائیل بتواند از خود دفاع کند. بنابراین یکی از اولین اجرائاتم بمثابه یک رئیس جمهور امضای یک فرمانی خواهد بود که بموجب آن در ده سال آینده مبلغ ۳۰ میلیارد دالر به اسرائیل در امور نظامی کمک خواهد شد. و همچنان اول باید ما کمک های مان به اسرائیل را در سال ۲۰۰۹ هرچه عاجل به تصویب برسانیم. ما باید همکاری های مانرا در رابطه به سپر موشکی افزایش دهیم و باید هم صدور تجهیزات نظامی را به اسرائیل سرعت داده و از روشی که با ناتو بکار میبریم، استفاده کنیم. و من همیشه در هر نقطه دنیا و در ملل متحد در پهلوی اسرائیل خواهم ایستاد.

اجازه دهید آشکارا بیان کنم که امنیت اسرائیل برای ما مقدس است و هرگز قابل معامله نخواهد بود. هر معاهده‌ای که با فلسطینینان امضا شود هویت، سرحدات و امنیت اسرائیل بمثابه یک دولت مهم در آن تضمین خواهد بود و شهر بیت المقدس هم به شکل یک پارچه و بدون تجزیه، به عنوان پایتخت اسرائیل باقی خواهد ماند. (این چیزی است که تا هنوز هیچ یک از روسای جمهور امریکا به این صراحت نگفته بود. نگارنده)

فراموش نخواهم کرد که اگر تعهداتم در برابر اسرائیل وجود نمیداشت من هرگز اینجا در حضور شما نمیبودم. امروز زمان آن فرا رسیده است که در پهلوی اسرائیل ایستاده باشیم و این سر آغاز فصل دیگری از سفر شگفت آور مان خواهد بود.»

در اخیر آنانی که در یک اقیانوس سرد و تاریک منتظر نجات شان از طرف اوباما هستتند، نباید فراموش کنند که صهیونیزم و استعمار در برهه های معین زمانی به تصویر هایی که میتوان از آن ها برای اغفال افکار عامه استفاده کرد، نیاز دارند. این تصاویر میتواند رنگ پوست آقای اوباما باشد و یا هم بم هایی به اصطلاح هوشیار که در آن به خط سرخ و خیلی ها هم شکننده و زشت، نوشته اند «آزادی».




پاورقی:

(1) Rand Cooperation and American Enterprise Institute.

رویکرد ها:

(1) Obama, Barak. Speech at AIPAC, American Israel Public Affairs Committee. 4 June 2008.
(2) X, Malcolm. Speech in Detroit.10 November,1963.
(3) Kovel, Joel. Overcoming Zionism, Speech in Sacramento. April 2008.

آخرین مطالب