
میرویس جلیل
سرانجام میرویس جلیل خبرنگار بیبیسی هم بدست باند گلبدین ترور شد. چرا؟ آیا او فردی سیاسی با گرایشی انقلابی یا ضد بنیادگرایی بود؟ هرگز! هر فردی كه جامه خبرنگاری به رادیویی جهانی آنهم بیبیسی را به تن كند میداند كه بیبیسی سیاست خاص خودش را دارد و كوچكترین عدول از آن بلافاصله به اخراجش میانجامد. بیبیسی مانند كلیه رسانههای بینالمللی دیگر «بیطرف» نبوده و نیست. این رادیو با حركت از مد و جزر و نیازهای انگلستان و قدرتهای متحدش در سطح جهانی، منطقه و مشخصاً كشور ما، خبر و گزارش و تفسیرهایش را تنظیم میكند. زمانیكه برای قدرتهای مذكور گلبدین مطرح بوده شب و روز در پی بزرگ ساختن او میدوید و آنگاه كه ربانی باید «رییس جمهور» شناخته شود، از او دادسخن میدهد، از پیروزیهایش در جنگها تا كنفرانسها و شوراها و حتی پیشبرد امور «دولت»اش. و گاهی هم از این و آن فرد دست دوم ـ كه غرب چشمكی به او زده باشد ـ در گوش مردم ما پف میكند. تا بحال تقریباً هیچ نعش سیاسی و ظاهراً غیرسیاسی مطرح افغانستان از حكیم طبیبی گرفته تا واصف باختری، لطیف ناظمی و... نبوده كه سوار بر امواج این رادیو گوش مردم ما را آزار نداده باشد. اما در عین حال دور نمیرویم همین رادیوی «بیطرف» مثلاً گزارش خبرنگار خودش از تظاهرات «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» را پخش نمیكند!
میرویس جلیل:
«بیبیسی هم فلتر دارد»
میرویسجلیل چندین ماه قبل از دوستی تقاضای كاستهای سرودهای «راوا» را كرده و ضمن صحبتهایش در جواب به اعتراض آن دوست ما كه «چرا در انتشار فریاد زنان شهید داده و مورد تجاوز قرار گرفته و هستی برباد رفتهی كابل نمیكوشی كه از گلبدین و ربانی و دیگر خاینان آشكارا و بیهراس نام خواهند برد، چرا مصاحبههایی با جمعیت انقلابی زنان افغانستان ترتیب نمیدهی و سرودهای آنرا از بیبیسی پخش نمیكنی و...» با تاثر اظهار داشته بود: «بیبیسی از من نیست. من از بیبیسی هستم. ما در پخش خبر و گزارش وغیره خلاف تصور بسیاری چندان هم آزاد نیستیم. یاد تان باشد كه بیبیسی هم فلتر دارد.»
بلی، بیبیسی هر قدر میتوانسته برای طرفهای مختلف احزاب بنیادگرای خاین و همدستان غیربنیادگرای آنها به اشكال گوناگون تبلیغ كرده است و میرویسجلیل نیز بطور دقیق و خالصانه در همین راه گام میزد. منتها یگانه جرم و خطای او آن بود كه دیگر نمیخواست برای ارضای شخص گلبدین یا باند خاینش دروغ شاخدار بگوید و گزارشهایش را كاملاً مطابق میل این تروریست میهنفروش بنویسد و چون چنین نكرد باید تیرباران میشد تا برای جانشینانش درسی باشد!
مرگ خبرنگاری جوان علیرغم وسواس بسیارش در بر نه انگیختن خشم خاینان بنیادگرا، مایه تاسف فراوان همه است ولی سوگواری بیسابقهی بیبیسی برای میرویسجلیل بر اعتبار و ارزش او نزد مردم ما نمیافزاید. مردم در عزاداری مذكور این تلاش ناممكن و حیرتانگیز بیبیسی را میدیدند كه گویی میخواست ثابت كند كه خون میرویسجلیل سرختر از همه خونهای ریخته شده تا كنون توسط باند گلبدین میباشد!
وقتی داكتر صمد درانی، واجد پسرلی، عبدالرحمن، داكتر اسد، فتاح ودود، داكتر فیض احمد، پروفیسر قیوم رهبر و... بدست آدمكشان گلبدینی زیر شكنجه پس از اختطاف و یا در ملاعام به شهادت رسیدند، از بیبیسی صدایی برنخاست كه نخاست. وقتی خون مینای ما با دو تن از دستارانش هم كه با همكاری خاد و حزب گلبدین بر زمین جاری شد، بیبیسی نفرتانگیزتر از رادیو پاكستان و مطبوعات این كشور مهر سكوت مرگبار بر لب زد.
ارسالی فرید ـ كابل
«ثبوت گلبدینی»
میرویسجلیل همراه با خبرنگار ایتالیایی جهت مصاحبه با گلبدین به چهارآسیاب رفته بود. در جریان مصاحبه میرویس از گلبدین پرسیده كه قصر دارالامان و قرای اطراف آن بدست نیروهای شما است یا حركت محسنی؟ گلبدین پاسخ داد كه مناطق متذكره تحت نفوذ و كنترول حزب اسلامی است. میرویس دوباره اضافه نمود كه قرار مشاهدهی ما از مناطق مذكور نیروهای حركت اسلامی در آنجا حاكمیت دارند، شما چه ثبوتی برای ادعای خویش دارید؟ گلبدین كه از جرات و طرح سوال میرویس نمیتوانست خشمش را پنهان كند خطاب به میرویس گفت كه ثبوت را برایت نشان میدهم. و بعد تهدیدكنان علاوه كرد كه او با شورای نظار همكاری مینماید و جاسوس آن است و راپورهایی را به شكل دروغ به نفع دولت نشر میكند. ضمنا قرار گفته خبرنگار ایتالیایی در عین بازگشت میرویس برایش گفته كه جانش در خطر است.
چرا؟ مگر رنگ خون آن مبارزان بزرگ با خون میرویسجلیل فرق داشت.
مردم ما این سكوتهای بیبیسی را هیچگاه از یاد نخواهند برد و ازینرو تعزیهگردانی آن برای میرویسجلیل او را به مردم افغانستان نزدیكتر نخواهد ساخت و مقام خاصی به او نخواهد بخشید.
جالب است كه بیبیسی و حتی خانواده میرویسجلیل با وصف گواهی خبرنگار ایتالیایی و چگونگی ترور، علناً شخص گلبدین و باندش را به عنوان قاتل متهم نمیكند بلكه «تحقیق» قضیه را وعده میدهند! این «تحقیق» چه وقت تكمیل شده و منجر به اعلام گلبدین خاین بمثابه عامل اصلی جنایت خواهد گردید؟ تنها زمانی كه كلیه سرپرستان جهانی و منطقوی گلبدین به بیمصرف بودن و دستپاك شدن او متفقالرای شوند! و اگر چنین مصلحتی پیش نیامد در آنصورت باید خون او نیز مثل خون الفتها، مجروحها، محرابها، آخندزادهها و... به «نخست وزیر مهندس حكمتیار» بخشوده شود.
