امریکا از مولوداتش لگد می‌خورد!

در شهر اورلاندو در فلوریدای امریکا عمر متین، جوان ۲۹‌ساله امریکایی افغانی‌الاصل با یک تفنگ و تفنگچه بعد از کشتن ۴۹ تن و زخمی کردن ده‌ها دختر و پسر دیگر در یک کلب همجنسگرایان، خود توسط پولیس کشته شد. این حمله تروریستی در تاریخ کشتارهایی از این گونه در امریکا بی‌سابقه گفته شده است.

نابرابری طبقاتی، جنگ افروزی امریکا در اقصی نقاط جهان، سیاست به شدت تبعیض‌آمیز در برابر سیاه‌پوستان و سایر اقلیت‌ّها، خرید و فروش آزاد اسلحه و... موجب شده تا چنین حوادثی در این «پیشرفته‌ترین و ثروتمندترین کشور دنیا» به کرات رخ دهد. اما آنچه حادثه ۱۲ جون ۲۰۱۶ را از سایر خبرهای عاصی‌شدن افراد در امریکا متمایز می‌سازد افغانی بودن خود و خانواده آدمکش است.

عمر متین
عمر متین

عمر متین به علت آشنایی‌اش با دو برادر چچنی عامل بمبگذاری در باستن (۱۵ اپریل ۲۰۱۳) مورد بازجویی قرار گرفته و همان موقع ابراز داشته بود که عضو حزب‌الله لبنان می‌باشد؛ در ۲۰۱۴ به خاطر ارتباط احتمالی‌اش با منیر محمد ابوصالحه از اعضای گروه تروریستی جبهه‌النصره سوریه، «اف.بی.آی» از وی تحقیق کرد. اما هر دو بار «اف.بی.آی» نتیجه گرفته بود که این «حداقل تماس» عمر متین با گروه‌های تروریستی خطری ندارد. با آن هم نام وی در دو لیست تروریستی بود و تحت نظارت ادارات امنیتی قرار داشت. مغازه اسلحه‌فروشی نیز نسبت به خرید اسلحه و ۱۰۰۰ فیر گلوله توسط عمر متین مشکوک شده و دو بار در مورد آن به «اف.بی.‌آی» اطلاع داده بود. با گذشت هر روز واقعیات بیشتری برملا می‌شوند که همه دال بر بی‌توجهی مقامات امنیتی امریکا در باره عمر اند.

این سوالات ذهن هر یک را اشغال می‌کند که چرا و چگونه قاتل و پدرش با وجود به شدت مظنون بودن، به کارشان در شرکت امنیتی G4S (بزرگ‌ترین شرکت امنیتی دنیا) ادامه داده و وی می‌تواند به آسانی به اسلحه دست یابد؟ چرا به شکایت یکی از همکارانش در این شرکت دایر بر نفرت‌ عمر از سیاه‌پوستان، زنان، همجنسگرایان (هرچند شواهدی حاکی از همجنسگرا بودن خود عمر هم اند)، یهودان و تمایلش به کشتن آنان اعتنایی نشد؟ چرا ارگان‌های عریض و طویل امریکا قضیه ستاره یوسفی همسر سابق عمر را که تنها چهار ماه زندگی مشترک داشتند و مدعیست که وی مردی عصبی بود و دایما به بهانه‌های کوچک نظیر نشستن کالا مورد لت و کوبش قرار ‌می‌گرفت و به همین دلیل از او جدا شد، پیگیری نکرده و به شیوه برخورد غیرانسانی و شبیه جانیان طالبی و جهادی یک امریکایی با زنش اعتنایی نگردید؟ از همه مهمتر اینکه چرا پدر عمر، صدیق متین که زمانی خود را رییس‌جمهور افغانستان هم می‌خواند و ضمن گردانندگی برنامه‌ «جرگه دیورند» تلویزیون «پیام افغان»، آشکارا با حمایت از طالبان آنان را «برادران مبارز ما» خطاب می‌کند که علیه پاکستان و دولت کابل می‌جنگند، از تعقیب «اف.‌بی.‌آی» وغیره ادارات مربوط مصون ماند؟ چرا امریکا به چینل‌های تلویزیونی گلبدینی-طالبی‌ نظیر «پیام افغان» اجازه‌ می‌دهد تا فارغبال به تبلیغ و ترویج افراط‌گرایی بپردازند؟ و ده‌ها چرای دیگر.

رحمت‌الله هاشمی
سید رحمت‌الله هاشمی سفیر سیار رژیم طالبان در مجامع بین‌المللی از این رژیم قرون وسطایی دفاع می‌کرد. به مجرد سقوط رژیم طالبان او به خاک امریکا منتقل شده در پوهنتون یل تحت تربیت قرار گرفت تا در برنامه‌های آینده امریکا در کشور ما منحیث جاسوس کارآزموده مورد استفاده قرار گیرد.

جواب پرسش‌های بالا در این واقعیت نهفته است که دستگاه‌های استخباراتی امریکا مخصوصا بعد از تجاوز شوروی به افغانستان هزاران افغان را با پناه دادن، تحت تربیت و آموزش گرفتند تا در آینده مهره‌های «سی‌.آی.‌ای» و مخبر و پاسدار منافع امریکا در افغانستان باشند. چنانچه شاهدیم که افرادی مانند زلمی خلیلزاد‌، یوسف پشتون‌، انورالحق احدی، اشرف غنی‌، فاروق وردک‌، عمر زاخیلوال‌، جواد طیب‌، حامد کرزی‌، رحیم وردک، عمر داوودزی،‌ نادر نادری‌، عمر صمد، امرالله صالح، وحید عمر، یوسف نورستانی، صدیق صدیقی، اسدالله ضمیر و درجن درجن افرادی که از سر و روی یک یک شان جاسوسی و میهنفروشی می‌بارد، در دولت‌های دست‌نشانده ۱۵ سال اخیر به عنوان رییس‌جمهور، وزیر، سفیر، مشاور، سخنگو، معاون و غیره جابجا شده‌اند.

صدیق متین و عمر متین را «سی‌.آی.‌ای» پیش از ارتکاب جنایت و اعلام «بیعت» به داعش از امریکا اخراج نکرد زیرا نقشه داشت که روزی از این حقنه‌شده‌های خود در افغانستان تیره‌بخت یا سوریه و جاهای دیگر استفاده کند. همان طوری که امریکا و انگلستان خلیل هاشمیان، اسحق نگارگر مشهور به نرشیر، نبی مصداق، جنرال رحمت‌الله صافی، عبدالملک رقیب رشید دوستم، صدیق چکری، بشیر انصاری، عمر خطاب، سیمین عمر، قدیر فطرت، رحمت‌الله هاشمی و... را نه‌تنها به سبب حمایت نظری و عملی شان از ایدئولوژی طالبی و تنظیمی مجازات نه بلکه حفظ نمود تا در فرصت‌های مناسب به مثابه غلامان وفادارش بر گرده‌ی مردم ما سوار کند. در این امر امریکا با وقاحت و رسوایی حیرت‌آوری عمل می‌کند. «سی.آی.ای» عمر زاخیلوال را که در کمال بیشرافتی رسما بر سر گلیم ملاعمر معدوم نشست و غیر از فساد مالی در بی‌ناموسی علیه زنی نیپالی به همدستی فاروق وردک و ویس برمک نیز متهم بود، نه فقط از وزارت برکنار نکرد بلکه به حیث مشاور ارشد اقتصادی اشرف غنی و بعد سفیر در اسلام‌آباد گماشت.


اسحق نگارگر، عمر خطاب، سیمین عمر، قدیر فطرت
قدیر فطرت، سیمین عمر، عمر خطاب و اسحق نگارگر

با درنظرداشت همین سیاست بنیادگراپرورانه‌ی «سی.آی.ای» است که امروز گلبدین از کثیف‌ترین و متعفن‌ترین چهره‌های جانیان و خاینان چهل سال اخیر کشور با کسب امتیازات مختلف وارد کابل می‌شود چون این جنایت پیشه‌ی پلید باز هم به «سی.آی.ای» تعهد سپرده که به شرط باز بودن دستش در هر رذالت و تبهکاری و قاچاق و ستمگری، کماکان بنده‌ی کاخ‌سفید خواهد ماند و تعجب ندارد که زلمی خلیلزاد به پشت این تیزاب‌پاش جلاد تپ تپ زد.

دور از انتظار نیست که روزی همین صدیق متین که با چشم‌پارگی و بیشرمی و به زبان تپیک یک طالبی و جهادی از پسر قاتلش به دفاع برمی‌خیزد، مثل گلبدین وارد کابل شده، انگیسی پرانده و بر یک مقام دولتی تکیه زند.

حالا در امریکا موج تازه‌ای از ضدیت با افغان‌ها و شهروندان کشورهای مسلمان راه خواهد افتاد اما رسانه‌های انحصاراتی امریکا به چیزی که نمی‌پردازند اینست که چرا دولت امریکا تروریست های خونخوار را از زندان‌ها در گوانتانامو و بگرام رها و به جان مردم ما می‌اندازد و به این ترتیب از انواع جانیان بنیادگرا حمایت کرده و آنان را علیه استقلال و دموکراسی و عدالت و رهایی زنان در افغانستان به کار می‌گیرد ولو در مواردی این سگان تربیت‌یافته‌اش با لبریز شدن از «جذبات» طالبی و داعشی، بر مردم امریکا هم چک بیندازند؟ چرا این کشور با آرایش غلیظ «دموکراسی و حقوق زن و حقوق بشر» از گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه ضد بشار اسد پشتیبانی می‌کند؟ چرا امریکا در افغانستان نخست به جای طالبان، اراذل جهادی را نشاند و اکنون دوباره از مزدوران طالبش برای مقاصد کلان‌تر منطقه‌ای و جهانی‌ سود می‌برد؟

اوباما برای به اصطلاح ابراز تسلیت به خانواده‌های قربانیان به اورلاندو رفت، اما تا زمانی که دولت امریکا و متحدان، آدمکشان طالبی، جهادی و داعشی را در افغانستان، عراق، سوریه، لیبیا و... زیر بال خود دارند، نه افغانستان و سایر کشورهای مسلمان از طاعون این وحوش بیمار درامان خواهند بود و نه امریکا و اروپا. چنانچه عمر متین نیز هشدار داده مردم امریکا باز هم در ماتم عزیزان شان خواهند نشست. تنها و تنها با نابودی ماشین جنگی و زورگویی و ارتجاع و بنیادگرانوازانه‌ی امریکاست که جهانیان از کابوس اعمال فاشیست‌های دینی رهایی خواهند یافت.


صدیق متین، پدر عمر متین مناسبات نزدیکی با وزارت خارجه امریکا و تعدادی از اعضای کانگرس آن کشور داشته است
صدیق متین، پدر عمر متین مناسبات نزدیکی با وزارت خارجه امریکا و تعدادی از اعضای کانگرس آن کشور داشته است.

‌صدیق متین، از طریق تلویزیون ارتجاعی «پیام افغان» برنامه‌ای به نام «دیورند جرگه» را به پیش می‌برد که بنابر گزارش رسانه‌ّهای امریکایی، تمویل مالی آن را بخش دری رسانه دولتی «صدای امریکا»‌ به عهده داشت
‌صدیق متین، از طریق تلویزیون ارتجاعی «پیام افغان» برنامه‌ای به نام «دیورند جرگه» را به پیش می‌برد که بنابر گزارش رسانه‌ّهای امریکایی، تمویل مالی آن را بخش دری رسانه دولتی «صدای امریکا»‌ به عهده داشت.
آخرین مطالب