كابل‌ «شهر ارواح‌»

ارسالی‌ عزیزه‌ از كابل‌


من‌ در این‌ نامه‌ شرح‌ گوشه‌ای‌ از جنایات‌ حاكمان‌ به‌ قدرت‌ رسیده‌ی‌ جاهل‌ را كه‌ به‌ چشم‌ سر دیده و سخت‌ از لحاظ‌ روحی‌ شكنجه‌ام‌ داده‌ است‌ بصورت‌ فشرده‌ می‌نویسم‌:

حوادث‌ و بلایای‌ كه‌ هم‌ اكنون‌ در كابل‌ جریان‌ دارد، قلب‌ هر انسان‌ شرافتمند و باوجدان‌ را تكان‌ داده‌ و پاره‌ پاره‌ می‌سازد. شهر زیبای‌ كابل‌ منظره‌ «شهر ارواح‌» بخود گرفته‌ و از چهره‌ زیبایش‌ فقط‌ اشك‌ و خون‌ جاریست‌. وقتیكه‌ جنگ‌ در برج‌ دلو و حوت‌ سال‌ گذشته‌ بین‌ نیروهای‌ حاكم‌ و قدرت‌طلب‌ بنیادگرا در كابل‌ جریان‌ داشت‌ و مناطق‌ جنوب‌ كابل‌ از چهلستون‌ تا گذرگاه‌ زیر راكت‌باران‌ بود،‌ اكثریت‌ اهالی‌ این‌ نواحی‌ كه‌ خانه‌های‌ شان‌ به‌ خاك‌ و خون‌ كشیده‌ شده‌ بود، سر و پای‌ برهنه‌ از طریق‌ گذرگاه‌ و پل‌ آرتل‌ می‌خواستند كه‌ خود را به‌ مركز شهر برسانند. زمانیكه‌ از پل‌آرتل‌ عبور نموده‌ و نزدیك‌ پل‌باغ‌عمومی‌ رسیدند، بعضی‌ مادرها كه‌ اطفال‌ خرد سال‌ شان‌ را در آغوش‌ داشتند متوجه‌ شدند كه‌ اطفال از اثر سرمای‌ شدید كبود شده‌ و جان‌ داده‌اند. شاید مشاهده‌ی‌ صحنه‌ای‌ از این‌ نوع‌، اثر ناگوار و تكاندهنده‌ به‌ اندازه‌ی‌ آن‌ حوادثی‌ نداشته‌ باشد كه‌ «جهادی‌» های‌ مسلح‌ وحشی‌، داخل‌ خانه ‌ها می‌شوند و با زور برچه‌ و تفنگ‌ دختران‌ و زنان‌ كابل‌ را ربوده‌ و به‌ عفت‌ و ناموس‌ تجاوز می‌نمایند، اما من‌ با دیدن‌ همین‌ صحنه‌ی‌ آوارگی‌ و بدبختی‌ مردم‌ بیچاره‌ خویش‌ در سرمای‌ شدید زمستان‌ و مردن‌ اطفال‌ خردسال‌ شان‌ آنقدر متاثر شده‌ام‌ كه‌ تا زنده‌ام‌ نفرت‌ و انزجاری‌ را كه‌ نسبت‌ به‌ اعمال‌ این‌ بنیادگرایان‌ جاهل‌ در دل‌ دارم‌ هرگز از یاد نخواهم‌ برد و تا جاییكه‌ از دستم‌ بر می‌آید علیه‌ این‌ خوك‌های‌ وحشی‌ تا آخرین‌ لحظه‌ی‌ حیاتم‌ مبارزه‌ خواهم‌ كرد.

آخرین مطالب