داكتر جاوید، از قتل عام در افغانستان تا سمنك‌پزی در لندن‌

در حالیكه مردم مظلوم افغانستان در خون خویش غوطه‌ورند و جهادی‌های خاین و جنایتكار، وحشت و بربریت را از حد و اندازه گذشتانده و از هیچگونه بی‌ناموسی و وطن‌فروشی دریغ نورزیده و خاك میهن ما را به توبره كرده و در جنایتكاری و بی‌بندوباری از همطرازان خلقی و پرچمی خویش پیشی جسته و كشور محبوب ما را در آستانه‌ی تجزیه قرار داده‌اند، هستند عده‌ای معدود كه در كمال آسوده‌خیالی از تار و تنبور، هارمونیه و طبله و یا از سمنك و هفت‌میوه‌ی نوروزی دادسخن سر داده و یا هم در مدح شاعران خود فروش و مرتجع سخن پراكنی می‌نمایند.

از آن جمله دكتور احمد جاوید می‌باشد كه هم در افغانستان از زندگی راحتی برخوردار بود و هم اكنون در لندن در كمال آسایش بسر برده و زمانیكه در اتاق مطالعه‌، عقب‌میز كار خویش قرار می‌گیرد، یا در مدح قهارعاصی صفحات كاغذ را سیاه می‌كند و یا هم در مورد نوروز و چگونگی پختن سمنك و آماده كردن هفت میوه نوروزی و كلچه نوروزی و اینكه در قدیم‌الایام شاعران در مورد چه گفته‌اند وغیره‌. نمی‌دانم در شرایط كنونی پختن سمنك و دانستن اینكه از فلان میوه‌ها در هفت ‌میوه استفاده می‌شود و یا كلچه نوروزی چه معنی دارد یا فلان شاعر در مورد هفت‌میوه چه گفته است‌، كدام درد ملت ستمدیده‌ی ما را دوا خواهد كرد.

اینگونه نوشته‌ها انزجارآور بوده و از كمال بی‌مسئولیتی نویسندگان آنها نمایندگی می‌كند. اینان اگر نمی‌توانند بر دردی از دردهای جانگداز مردم بربادرفته‌ی ما بپردازند، لااقل نباید با نوشتن چنین چیزهایی برزخم ‌های مردم‌نمك بپاشند.

از میان آن همه شاعر و نویسنده‌ی میهن‌پرست و انقلابی كه سرهای شانرا بكف گرفته و با قلم و قدم‌، بی‌هراس به مبارزه علیه اشغالگران روسی و نوكران خلقی و پرچمی شان شتافته و در راه آزادی جان باخته‌اند، آقای دكتور جاوید كمر به مدح قهارعاصی می‌بندد كه گاهی به ساز خلق و پرچم رقصید و گاهی هم به ساز ربانی ـ مسعود. و در شرایطی كه مبارزان و شاعران انقلابی در دخمه‌های پلچرخی و دیگر شكنجه‌گاههای پیدا و پنهان وطنفروشان خلقی ـ پرچمی بصورت بسیار وحشتناك شكنجه و كشته می‌شدند، قهارعاصی و امثالش با خاطر آرام در آغوش اشغالگران روسی و نوكران شان بزم‌آرایی می‌كردند، شعر می‌سراییدند، فرهاد دریاها به آوازخوانی و رقص مشغول بودند و خادی‌های پلید كیف كرده‌، بیانیه داده و مستی می‌كردند. داكتر جاوید اگر از یادآوری هنرمندان ضد روسی و ضد اخوانی تنش می‌لرزد لااقل باید از نام و نشان علمی خود حیا كرده و در سطح دفاع از عناصر پرچمی ـ ستمی ـ جهادی آنهم با استفاده از صفاتی چون «نازكخیال‌» و «باریك‌بین‌» (۱) تنزل ننموده و شاعران خود فروخته و تسلیم‌طلبی چون واصف باختری‌ها را «آزاده‌» و «صاحبدل‌» ننامد.





------------
۱ ـ مراجعه شود به نوشته‌ی آقای جاوید با عنوان «واژه‌ها و ایماژها در شعر قهارعاصی‌، نشریه كاروان شماره ۲۶، ۱۶ فبروری ۱۹۹۶

آخرین مطالب