سازش با هر گروهی از بنیادگرایان خیانت است‌!



«طلبه كرام‌» از روزی كه فرمان گرفتند تا برادران ایدیولوژیك‌، سیاسی‌، فرهنگی‌، مكتبی و غیره جهادی خود را قلع و قمع كرده و چهار نعل به سوی كابل پیش روی كنند، فقط بر سه چیز تكیه كردند: اطمینان اربابان شان‌، سازوبرگ نظامی بهتر و بیشتر، و استفاده‌جوی از كارد ستمگری و بی‌ناموسی احزاب خاین جهادی كه از استخوان مردم گذشته است‌.

ولی دو چیز را نادیده انگاشتند: نیروی برادران اخوانی شان و از آن مهمتر مخالفت و مقاومت مردم‌.

طالبان نمی‌فهمند كه برادران خاین جهادی خیلی پیشتر از آنان خود را به قدرتهای منطقه و جهانی فروخته اند و سرنخ شان در دست سرویس های جاسوسی بیگانه است‌. پس از فاجعه ۸ ثور رشته‌های وابستگی باندهای خاین تغییراتی بخود دید اما بهیچوجه از ناف ولینعمتان غربی‌، پاكستانی‌، ایرانی و عربستانی كنده نشد.

Cartoon
دورویی و منافقت بنیادگرایان وطنی از دید كارتونیست عربی‌

دهان ربانی و مسعود اگر تا حدودی از پستان اسلام‌آباد دور شد اما از سوی دیگر رژیم ایران هیچگاه نگذاشت تشنه‌كام بمانند و حتی بخاطر نمایش «دولت‌» ربانی‌، پس از تصرف مجدد بگرام و كاپیسا بدست طالبان‌، مرده خاینی مثل گلبدین را نیز در كنفرانس ناكام و مسخره‌ی تهران دعوت كرد. البته رژیم ایران پشت مزدوران شیعه مذهبش باند خلیلی و باند اكبری نیز محكم ایستاده است‌. همچنان ایران در كنار هند، روسیه و جمهوریهای آسیای میانه قصد دارد تا ربانی و احمد شاه‌ مسعود و دوستم و غیره را برای بازی دیگری به عنوان «حكومت مؤقت اسلامی شمال افغانستان‌» تا هر مدت كه ممكن و صلاح باشد برقصاند. جنبش دوستم غیر از وابستگی به ازبكستان و تركیه و تاجیكستان‌، كماكان مورد توجه مسكو بوده و هست‌. علاوتاً برخی كشورهای اروپایی ومشخصاً فرانسه دررقابت با امریكا، آقای احمد شاه مسعود را«كشمش خان‌» نامیده بر سر انگشتانش بالا گرفته است‌.

پشتیبانی هیچكدام از دولتها از باندهای میهنفروش جهادی‌، صرفاً سیاسی نبوده بلكه فقط با ارسال دالر و اسلحه است كه معنی می‌یابد.

طالبان درك نمی‌كنند كه اگر چه امروز پیش اربابان معینی مقربتر اند اما تا دیروز همین «برادران جهادی‌» نزد آن اربابان «عزیز» بودند و آنقدر دالر و اسلحه گرفته‌ اند كه تا مدتها می‌توانند بجنگند و چنانچه یادآور شدیم‌، اربابان دیگری یافته‌اند كه آنان را حتی‌المقدور خوار نخواهند گذاشت‌. با تغییر حكومت پاكستان هم انتظار تغییراتی ولو غیر اساسی در برخورد به جیره‌خواران قدیمش می‌رود كه طبعاً به سود طالبان نخواهد بود. پاكستان مانند هر دولت دیگری می‌خواهد جمیع نوكران جهادیش را از خود داشته باشد یا اینكه هر وقت مایل بود موقعیت شان را عوض كند. انتخابات ۳ فبروری پاكستان نیز نتایج زیاد خوشی برای «طلبه‌ی كرام‌» نداشت‌: جمعیت علمای اسلام به رهبری مولانا فضل‌الرحمن كه قیم و ولی بسیار مهم طالبان محسوب می‌شود، شكست فضیحت باری خورد و شخص مولاناصاحب نتوانست به پارلمان راه یابد. نصیراله بابر هم در دو حوزه انتخاباتی باخت‌. هر چند نواز شریف كسی است كه اعلان كرده بنیادگرا نیست اما عده‌ای دست‌پروردگان و هواخواهان ضیأالحق كه سالها «قیادی‌»های خاین را در سینه داشتند، مجدداً روی صحنه آمده ‌اند.

مضاف بر همه‌ی اینها طالبان نمی‌بینند كه تبهكاران جهادی بیشتر از آنان‌، روشنفكران وامانده و تسلیم‌طلب را خریده‌اند كه برای شان نشریه انتشار می‌دهند، به فعالیتهای دیپلماتیك مشغول اند، سخنگویی می‌كنند و گاهی هم برای خاین «رهبران‌» خلموك شان تظاهرات راه می‌اندازند. و هر قدر ستمگری و اقدامات قرون وسطایی و ماورای ارتجاعی ضد زن و ضد علم و فرهنگ طالبان بیشتر شود، روشنفكران كثیف مذكور بهانه‌های بیشتری می‌یابند تا مخدومان خود را «امروزی تر» و «بهتر» از طالبان وانمود سازند.

ولی با وصف آنكه تمام تخم دریدن یكدیگر بین طالبان و برادران شان كاریده شده‌، امكان آن هست كه بر پایه توافق اربابان بخاطر اهمیت جمهوری‌های آسیای میانه و مسایل دیگر، از اشتراك هر دو طرف حكومتی به میان آورند، جناحهایی بین طالبان هم از این امر راضی اند. طالبان هرگز قادر نیستند بطور یكدست سرسختی نشان دهند زیرا می‌دانند كه قیضه شان دردست دیگران است و هر لحظه‌ای كه از اطاعت سرباز زنند، بمثابه كاغذ تشناب دور انداخته خواهند شد.

خلاصه مسئله اول (كم بها دادن به میزان غلامی برادران جهادی‌) مسئله‌ای تعیین كننده برای طالبان نیست و برای مردم ما هم ادامه سگ‌جنگی یا جور آمدن و نتایج آنها هرگز چیزی به حساب نمی‌آید كه به آن امید ببندند زیرا كه هر دو جانب پلیدتر از یكدیگراند.

لیكن آنچه وضع كنونی را كاملاً دگرگون خواهد نمود، مقاومت و پیكار مردم‌ و نیروهای طرفدار آزادی و دموكراسی است كه نه با طالبان وحشی‌ سر سازش دارند و نه با برادران شغال مانند جهادی شان‌.

هر مبارزه‌ای كه پنهانی یا آشكارا آلوده به ساخت و پاخت با یكی از این دو طرف جنایت‌پیشه باشد، باید منحیث تلاش خیانتكارانه به امر رهایی مردم ما از چنگال دژخیمان بنیادگرا قاطعانه افشاء و طرد شود. ما بارها اعلام كرده‌ایم كه صرفنظر از هر نكته‌ی دیگر، تنها اعمال فشار و ستم بر زنان از سوی طالبان كافیست كه در تحلیل نهایی آنان را یاران دینی و سیاسی خاینان جهادی ثابت سازد. برخورد غیر انسانی نسبت به زنان موضوعی استثنایی و جدا از ماهیت عمیقاً ضد دموكراسی طالبان نیست‌. آنان به مجردی كه بر اوضاع مسلط گردند روی برادران جهادی شان را در خیانت و جنایت سفید هم خواهند كرد.

این روزهایی كه مردم ما هنوز از گیجی و جراحات ضربت تجاوز ۸ ثور و «حكومت اسلامی‌» قد راست نكرده‌اند، بسر خواهد رسید. هر چند با طالبان و برادران خود را ضخیمتر از قبل با نام «اسلام‌» و «قرآن‌» و «شریعت‌» بیآرایند، با آنان نه تاریخ می‌سازد، نه دنیا و نه مخصوصاً مردم ما كه در آرزوی انتقام و آزادی و خوشبختی می‌سوزند. آن زمان كه مردم ما در اكثر ولایات كشور متحد و متشكل بر ضد جلادان مرتجع مختلف بشورند، دالر و اسلحه و حمایت های منطقه‌ای و جهانی خاینان مذكور هم بی‌اثر خواهد بود.

بر كلیه تشكل‌ها و شخصیت‌های ضد بنیادگرایی است كه در هر جا، بهر اندازه و در هر سطحی كه می‌توانند جریان به پا خاستن بهمن آسای توده‌ها بر ضد فاشیستهای مذهبی را كه دالر و كلاشنكوف و قرآن در دست دارند، سریعتر سازند.

آخرین مطالب