در ۲۹ ماه جولای خبرگزاری فرانسه گزارش داد كه زندانيان مربوط سازمانهای چپ طرفدار ماركسيزم ـ لنينيزم به يك سلسله شورشهای دامنهدار و اعتصاب غذايی ۶۹ روزه در تركيه دست زدند تا خواستهای شان را كه شامل بهبود شرايط زندان، مراقبتهای طبی بهتر، بستن زندان (۱)(Eskisehir) وغيره میشد برآورده سازند.
اعتصاب غذايی كه در جريان آن ۱۲ زندانی جان خويش را از دست دادند و حدود ۲۰۰ زندانی ديگر به اغما رفتند، از جانب سازمانهای چپ سازماندهی شده بود و تا زمانی خاتمه نيافت كه دولت مطالباتی از آنان را برآورده ساخت.
از جمله كسانيكه در جريان اعتصاب جان باختند، زن ۲۲ سالهای بود موسوم به ايوی اديل اركمن (Idil Erkmen Ayve) وابسته به يك گروه چپ.
نالان دميرجيوگلو (Nalan Demircioglu) در مورد شوهرش، حسين (Huseyin) كه بعد از ۶۷ روز اعتصاب غذا در سن ۳۶ سالگی جان سپرد، خطاب به صدها نفری كه در بيرون زندانی واقع در انقره گرد آمده بودند، گفت: «شوهرم بخاطر امری باشكوه جان داده است. من از اينكه زن يك شهيد هستم، احساس افتخار میكنم.»
اعتصابكنندگان همه متعلق به دو گروه چپ بودند. اكثريت آنان از اعضای يك سازمان غيرقانونی موسوم به جبهه و حزب آزادی انقلابی مردم (DHKP-C) بشمار میرفتند. "DHKP-C" توسط دورسن كراتس رهبری میشود كه بعد از رهايی از زندان در ۱۹۸۹ به اروپا پناهنده شد. گروه دوم ائتلافی از سازمانهای مائويستی حزب كمونيست تركيه (ماركسيست ـ لنينيست)، حزب كمونيست ماركسيست ـ لنينيست و اتحاديه كمونيستهای انقلابی ترك است. ارتوگرولكوركو (Ertugrul Kurkcu) محقق جنبشهای چپ كه خود از فعالان سابق آن بود و بيش از يك دهه را در زندان سپری نموده است، اظهار نمود: «اعضای گروههای فوقالذكر تماماً از مناطق فقيرنشين شهرهای بزرگ بخصوص استانبول میباشند... آنان همه موسسات دموكراتيك و نيز طرق دموكراتيك در مبارزه را رد كرده و معتقد به قدرت سلاح اند.»
گروهی مائويستی كه تلاش دارد تا يك نيروی مسلح در مناطق كوهستانی برپا نمايد اكثراً متشكل از كردها میباشد.
ريشهی تمامی گروههای چپ فعلی به سازمان جوانان انقلابی ۱۹۶۰ میرسد كه در اواخر ۱۹۷۰ به چندين شاخه مختلف منشعب گرديد.
گرچه بنا به اظهارات «كورو» حزب كاگران كردستان (PKK) كه از ۱۹۸۴ جنگ عليه دولت تركيه را بخاطر تامين حقوق خلق كرد به پيش میبرد وجه مشتركی با سازمانهای چپ تركيه ندارد اما طی بيانيهای اعلام داشته بود كه حدود دههزار زندانی مربوط اين حزب در بيش از ۴۰ زندان تركيه نيز به اعتصابكنندگان ملحق خواهند شد.
وضع زمانی رو به وخامت گذاشت كه وزير عدليهی تركيه سوكت كازان هشدار داد: «ارتش را بخاطر پايان دادن به اعتصاب غذايی كه تا هنوز جان هشت نفر را گرفته است فرا خواهد خواند... ما را مجبور به مداخله دادن نيروهای امنيتی نكنيد. ما تا هنوز از ترغيب كار میگيريم... مداخله (نظامی) میتواند به مرگ ۴۰ تا ۶۰ زندانی ديگر منجر گردد.»
به قول «كازان»، در زندان بیرمپاسا (Bayrampasa) اعتصابكنندگان دارای ماشينهای فكس، تلفنهای سيار، اسلحه و ادويه بخاطر مراقبتهای طبی اند. او افزود كه «بیرمپاسا» در دست سازمانهای زير زمينی است. سازمانهای مذكور در ميان زندانبانان طرفدارانی دارند و وزارت ما در صدد انجام تحقيق و بررسی است.»
دولت تركيه معتقد است كه سلولهای انفرادی میتواند از نفوذ سازمانهای چپ در ميان زندانيان جلوگيری نمايد.
نه ايالات متحده نه تركيه و نه هيچ كشور ديگری به «حقوق بشر» بدور از منافع و ملحوظات سياسی و اقتصادی التفات ندارند. امريكا با هزينهی بسيار گزاف پيرامون علل سقوط فلان طياره به تحقيقات گسترده میپردازد و نيز با انفجاری در دهكدهی المپيك كه صرف ۲ كشته داشت جلسه فوقالعادهی اقدام عليه تروريزم را فرا میخواند اما در همان حال در تركيه، صدها مبارز اسير بخاطر اعتراض به نقض ابتدايیترين «حقوق بشر» تا نفس آخرين اعتصاب میكنند ولی امريكا و متحدانش كه شيپور تلايی «حقوق بشر» را كركنندهتر از همه به صدا در میآورند، در برابر دولت فاشيستی تركيه كوچكترين خم ابرو نكردند. و تركيه هم با دلگرمی آنان با وقاحتی عجيب، رهبران سازمانهای چپ را مسئول مرگ اعتصابكنندگان قلمداد نمود!
اگر چه دولت تركيه به مثابه چوبدست منطقهيی امريكا و متحدان غربيش به كشتار و شكنجهی بيدريغ آزاديخواهان و اقليتهای ملی آن كشور دست میزدند اما به هيچ وجه نتوانسته و نخواهد توانست از نيرومندی روزافزون جنبشهای انقلابی جلو گيرد. امريكا و دولتهای ارتجاعی سراسر جهان از انقره تا جاكارتا، از مسكو تا لندن و از تهران تا خرطوم و ليما درك خواهند كرد كه بيش از اين نه زير نام «حقوق بشر»، نه زير نام «نظم نوين جهانی» و نه زير نام «پايان تاريخ» و نه زير نام «دين و مذهب» نمیتوانند به تحميق تودههای به پا خاسته ادامه دهند زيرا به گفتهی ليلاخالدفلسطينی، «تفنگ تا هنوز راهيست به سوی آزادی.»
یادداشت :
۱) در زندان مذکور واقع در مرکز ترکیه که زندانیان آن را «تابوت» مینامند، دولت اسیران را در سلولهای انفرادی جس تا به قول مقامات دولتی از تاثیر و نفوذ سازمانهای چپ در میان سایر زندانیان جلوگیری گردد.