خواهران گرامی و مبارز جمعیت انقلابی زنان افغانستان
بعد از تقدیم سلام باید یادآور شوم كه مردم ما به حقانیت و درستی مبارزه شما در راه دموكراسی و بر ضد بنیادگرایان درین شرایط باور داشته و مطمئن اند كه آخرالامر پیروزی از آن شما و سایر نیروهایی خواهد بود كه با تكیه به تودهها و قاطعیت علیه اخوان و باداران بین المللی شان میرزمند.
مجله وزین «پیام زن» كه در هر خانه دست بدست میگردد همیشه دارای مطالب ارزندهی افشاگرانه بوده و مسایل حاد سیاسی كشور در آن انعكاس مییابند. مدتی پیش دو سه نشریه چاپ آلمان بدستم رسید كه چون ناشران آنها خود را علناً دستیاران اخوان نخوانده بلكه با تكان دادن پرچم «دموكراسی» به پیشواز آنان میروند، خواستم تبصرهای بر هر یك نوشته و برایتان ارسال كنم كه شاید قابل نشر باشد. فعلاً یادداشت بر «فریاد» از به اصطلاح «شورای دموكراسی برای افغانستان» را تقدیم میكنم.
نادیهعزیزی - كابل
تقریباً تمام اخبار و گزارشهای «فریاد» از قول رادیوی صدای امریكا است. مثلاً در صفحه اول شماره ۲۱، حوت ۱۳۷۳ و حمل ۱۳۷۴.
فكر میكنم ناشران «فریاد» برای بخش دری صدای امریكا واقعاً دلسوزانه كار میكنند چون به احتمال زیاد آگاهند كه در كابل برق موجود نیست و هیچكس رادیوهای غرب و بخصوص صدای امریكا را نمیشنود بناً برپا شدهاند كه: بر ما رزمندگان «شورای دموكراسی برای افغانستان» است تا گزارشهای صدای امریكا را طور چاپی به دسترس مردم بگذاریم كه هم امریكا راضی باشد و هم دوستان بنیادگرا و هم مردم رادیو شنو!
در راضی بودن امریكا ازین خوشخدمتی هیچ جای شكی نیست. بنیادگرایان خاین هم یقیناً آن را امر خیر تلقی میكنند چرا كه حرف بادار چه از ورای رادیو چه از طریق «فریاد» گران بیچاره، برای شان خوش است.
اما مردم ما، هرگز. آنان بیشتر از آنكه از دیدن مطالب «هفته نامه كابل» و «شهادت» و امثالش احساس تنفر شدید كنند، از مطالب نشریاتی نفرت دارند كه انتقام از اخوان و تحقق آزادی و دموكراسی را در سطح انتقادات فیلسوفمابآنه و «اكادمیك» تنزل دهند.
(....)
در منزلی كه «فریاد» را میخواندم، چند زن سرسفید پرسیدند كه به خواندن چه چیزی مشغولم و وقتی توضیح مختصری دادم گفتند:
«اینا مردم مبارزه نیستن. اینا فقط میخاین كتاب و سركاتب سفارتخانههای ربانی ده اروپا شون»
این كاملاً صحیح است. لیكن من میخواهم اضافه كنم كه آقایان «شورای دموكراسی برای افغانستان» كه شعار دموكراسی را مانند آروغهای سرسیری به هوا رها میكنند، آنقدر حقیر و ترسو اند كه به چپراسیگری سفارتخانههای رژیمی اخوانی هم افتخار خواهند كرد. مهم اینست كه نه از اروپا شور داده شوند و نه هدف حمله و ترور بنیادگرایان واقع گردند.
(....)
نكته دیگر اینكه اكثر صفحات «فریاد» حاوی مطالب علیه طالبان است و این، همان سیاست «دولت» كابل است كه تمام جنایات و مرداریهای خود و گلبدین، دوستم، وحدت وغیره را نادیده گرفته آنها را به گردن این «برادران» نوخاسته میاندازد.
هكذا «فریاد» (راستی اینان برای كی استغاثه كرده و فریاد میكشند كه برایشان دموكراسی را بیاورد؟ برای امریكا یا برای خود اخوان كه حتی در همان اروپا هم نفس شان را گره كرده؟) «منشور اتحاد دموكراسی افغانستان» را كه نامی ساخته و پرداخته باند ربانی و شورای نظار ات، از روی «هفته نامه كابل»، چاپ كرده است.
پس وقتی موضع این به اصطلاح «شورای دموكراسی برای افغانستان» با كاركنان مثلاً «هفته نامه كابل» لطیفپدرام و برهانالدینربانی فرقی ندارد چرا اینان كار خود را آسان نساخته و «فریاد» را از كابل به نشر نمیسپارند كه بیشتر خوی و بوی «جهادی» گرفته و امور مربوط به دموكراسی نیز زیر نظر استاد واصفباختری، استاد صدیقچكری، استاد پرتونادری، استاد بابهجان وغیره با سرعت و رونق چشمگیرتری راه بیفتد؟
(....)
زمانیكه انسان مطالب نشریاتی مثل «فریاد» را میبیند، دلش گرفته میشود كه آیا این همه روحیه سرشار از برخورد سازشكارانهی روشنفكران ما را كه در اروپا درس خوانده و چپ و راست القاب داكتری و «كاندیداكادمیسین» (۱) را پیشوند نام خود میسازند، به ضرب كی و چه به این ذلت معاملهگری با اخوان و صاحبان جهانی آنان انداخته شدهاند، به ضرب پول و وعده و وعید دستگاههای جاسوسی غرب یا به ضرب تروریزم جهادی؟
اكنون اشارههایی میكنم به گذشتهی چند تن از این آقایان «شورای دموكراسی برای افغانستان» تا مشاهده نمایید كه واقعاً سر و كار مردم تشنهی دموكراسی ما با كیست.
یادداشت ها:
۱) عدهای كه دولت پوشالی به تقلید نفرتانگیز از اتحاد شوروی لقب «كاندید اكادمیسین» را به آنان اعطا كرد، هنوز هم حیا ننموده و با افتخار كلمه «كاندید اكادمیسین» را در كنار نام شان میآرند. اما این «دانشمندان» حقیر نمیدانند كه كلمه مذكور قبل از آنكه نشانگر مقام علمی شان باشد، معرف آنان بمثابه «علما»ی یك دولت دست نشاندهی اشغالگران و دشمنان جنگ مقاومت میباشد.