«اخوان‌ خاین‌ و تازه‌ترین‌ نمایشات‌ «صلح‌‌

باز عده‌ای‌ از مالكان‌ باندهای‌ میهنفروش‌ بنیادگرا و شركا به‌ مقتضای‌ منافع‌ شان‌، بدنبال‌ سراب‌ اتحادِ «قیادی‌»های‌ مزدور شان‌ به‌ تگ‌ و دو افتیده‌اند تا این‌ جنایتكاران‌ را در یك‌ آخور بسته‌ و به‌ این‌ ترتیب‌ دولتی‌ مطلوب‌ را كه‌ بتواند منافع‌ همه‌ی‌ شان‌ را با «آرامش‌» و بطور همزمان‌ تامین‌ نماید، بمیان‌ آورند. اگر مداخله‌ در افغانستان‌ و توهین‌ ملت‌ ما است‌ همین‌ است‌ كه‌ از پاكستان‌ و ایران‌ می‌بینیم‌. این‌ دو دولت‌ ارتجاعی‌ از خاینان‌ و جنایتكارانی‌ مشهور مثل‌ گلبدین‌، دوستم‌، لفرایی‌ وغیره‌ بعنوان‌ «اشخاص‌ مهم‌» و «رهبران‌ افغانستان‌» استقبال‌ می‌كنند تا سلطه‌ی‌ پر خون‌ و خیانت‌ آنان‌ را بر ملت‌ زجردیده‌ی‌ ما تداوم‌ بخشند.

ولی‌ نیاز كشور خرابه‌ شده‌ و مردم‌ در خون‌ تپیده‌ی‌ ما چیست‌؟ آیا نبودن‌ دولت‌ آن‌ خلاء تعیین‌ كننده‌ است‌ كه‌ باید از میان‌ برداشته‌ بود؟ خیر. مسئله‌ این‌ نیست‌. مسئله‌ مردم‌ ما اینست‌ كه‌ چگونه‌ دولتی‌ و با چه‌ تركیبی‌ باید جای‌ ملوك‌الطوایفی‌ خونریز كنونی‌ را بگیرد. پس‌ اگر خاینان‌ حاكم‌ احیاناً به‌ توافقی‌ برسند و دولتی‌ بسازند، نان‌ و سرپناه‌ و آزادی‌ به‌ ارمغان‌ نیاورده‌ و آلام‌ جانسوز مردم‌ ما هرگز پایان‌ نخواهد گرفت‌ بلكه‌ برعكس‌ جنایات‌ سخت‌تر و تازه‌ای‌ را از سوی‌ جلادانی‌ متحد، تجربه‌ خواهند كرد. با آنهمه‌ خون‌ و جنایتی‌ كه‌ از گرگان‌ متفرق‌ اخوانی‌ و زخم‌ خورده‌ از یكدیگر شان‌ دیده‌ایم‌، می‌توان‌ حدس‌ زد كه‌ وقتی‌ اینها ماشین‌ خیانت‌ و تبهكاری‌ و بی‌ ناموسی‌ را «برادرانه‌» و مشتركاً به‌ حركت‌ درآوردند، روزگار افغانستان‌ و ملت‌ ما چه‌ خواهد شد.

ولی‌ آیا اساساً بنیادگرایانِ سگ‌ و پشك‌ شده‌ را باداران‌ خواهند توانست‌ دور استخوان‌ دولت‌ گرد آورند؟

بهیچوجه‌. در شرایط‌ حاضر كه‌ نیروی‌ پر اقتدار دموكراسی‌خواه‌ هنوز عرض‌ وجود نكرده‌، تضادهای‌ داره‌های‌ جهادی‌ با یكدیگر و تضادهای‌ آشكار و نهان‌ داخلی‌ هر یك‌، مانع‌ اصلی‌ اتحاد رهزنان‌ بشمار میرود. از جانب‌ دیگر همه‌ می‌دانند كه‌ این‌ باندها توسط‌ صاحبان‌ هندی‌، پاكستانی‌، ایرانی‌، ازبكستانی‌، عربی‌، امریكایی‌ و فرانسوی‌ خویش‌ بمیان‌ آمده‌ یا تقویت‌ گردیده‌ و به‌ عرصه‌ سگ‌جنگی‌ها گسیل‌ شده‌اند. بدین‌ ترتیب‌، تصادم‌ منافع‌ دولتهای‌ بالا عامل‌ دیگریست‌ كه‌ از یكدست‌ شدن‌ خاینان‌ جهادی‌ جلو میگیرد.

عهدهای‌ قرآنی‌ و عهدشكنی‌های‌ جهادی‌ فراوان‌ قبلی‌ بین‌ آنان‌ حتی‌ در خانه‌ كعبه‌ و در حضور مالكان‌ شان‌، همه‌ گواه‌ آنست‌ كه‌ در آینده‌ هم‌ نمی‌تواند معجزه‌ای‌ رخ‌ بدهد و آشتی‌ای‌ پایدار در میان‌ این‌ دست‌نشاندگان‌ خاین‌ و ایجاد دولتی‌ مركزی‌ را شاهد باشیم‌ كه‌ مردم‌ را بنام‌ «شریعت‌» و «قانون‌» و «قضای‌ جهادی‌» با پنبه‌ حلال‌ كند.

پس‌ اگر مسئله‌ ایكه‌ باید حل‌ شود نه‌ تشكیل‌ دولت‌ بلكه‌ ماهیت‌ اجزای‌ مشتكله‌ آن‌ می‌باشد، در آنصورت‌ هم‌ نتیجه‌ بلافصل‌ این‌ دویدن‌ها، تشكیل‌ جلسات‌ اسلام‌آباد و تهران‌ و ریاض‌ وغیره‌ دور زدنهای‌ بی‌ حاصل‌ در دایره‌ای‌ شیطانی‌ آزموده‌ شده‌ است‌، كه‌ از هر سو گز شود باز به‌ همان‌ «برادران‌» قاتل‌ از نوع‌ گلبدین‌، ربانی‌، خلیلی‌ وغیره‌ ختم‌ می‌شود. هر چند دوستی‌ می‌گفت‌ كه‌ این‌ دایره‌ شیطانی‌ نیست‌ بلكه‌ سرپرستان‌ بنیادگرایان‌ می‌خواهند یك‌ یك‌ اینان‌ را روی‌ كلكهای‌ خود بچرخانند و بچرخانند تا روی‌ آنی‌ كه‌ جان‌ سختی‌ بیشتری‌ به‌ خرج‌ می‌دهد و از مدار خارج‌ نشود تكیه‌ كنند.

خلاصه‌، هیاهوی‌ پر طمطراق‌ «صلح‌» دشمنان‌ در این‌ اواخر سال‌ ۱۳۷۴ نه‌ فقط‌ خاتمه‌ سگ‌جنگی‌ها را در پی‌ نخواهد داشت‌ بلكه‌ چنانچه‌ بارها در گذشته‌ دیده‌ایم‌، آمادگی‌ گرفتن‌ برای‌ دریدن‌ هر چه‌ بیشتر همدیگر به‌ منظور غصب‌ بلامنازع‌ یا حداكثر قدرت‌ سیاسی‌ می‌باشد.

قاطبه‌ مردم‌ ما كه‌ طی‌ چهار سال‌ اخیر سیاهترین‌ عذابها را كشیده‌اند، جز به‌ محاكمه‌ و مجازات‌ صحرایی‌ سران‌ و مسئولان‌ مهم‌ باندهای‌ مختلف‌ اخوانی‌، به‌ چیز دیگری‌ قانع‌ نخواهند بود. و بنابرین‌ حركت‌هایی‌ را كه‌ نه‌ در جهت‌ دور انداختن‌ رهزنان‌ خاین‌ بلكه‌ مهدوف‌ به‌ مصالحه‌ بین‌ آنان‌ باشد، فقط‌ خیانت‌ به‌ خود و افغانستان‌ خواهند دانست‌ و بس‌.

بر نیروهای‌ طرفدار آزادی‌ و دموكراسی‌ كشور است‌ كه‌ ضمن‌ افشای‌ توطئه‌های‌ «صلح‌» از سوی‌ میهنفروشان‌ اخوانی‌، صفوف‌ خود را فشرده‌تر ساخته‌ و برای‌ نبردهای‌ قاطع‌ علیه‌ بنیادگرایان‌ تدارك‌ ببینند.



Cartoon
آخرین مطالب