بر همگان معلوم بود و ما هم گفتیم كه خانم مسعودهجلال با جنایتسالاران و مشخصاً باند ربانی در ارتباط است. این لكه ننگین بر جبیناش را سخنرانی پوك و عاری از هر گونه حمله بر جنایتكاران اسلامی او در لویه جرگه نمایانتر نمود. و بعد هم گفتارهای وی در جریان انتخابات ریاست جمهوری و پوسترهای گرانقیمت «دینی»اش، حكم فوق را ثابت ساخت. زیرا یكچنان پوسترها و حرفها، اكتهایی بودند برای عوامفریبی كه خوشبختانه تعداد قابل توجهی را نتوانست فریب دهند. سرانجام دیدیم وی كه خود را مقابل كرزی كاندید نموده بود در برابر پست وزارت شانهگك بسیار نرم داشت و به جای پیشبرد مبارزهای اصولی مقابل كرزی تسلیم چوكی وزارت شد تا با آمنهافضلی، صدیقهبلخی، خلیلی، ضیامسعود، داكتر عبداله وغیره «برادران و خواهران دینی» حافظ منافع بنیادگرایی در رژیم باشد.
ادامهی: مسعودهجلال، اجنت اسرائیل؟
انبوهی از بریدههای «شهروند» را مرور میكردم كه چشمم به نوشته مختصری از خبرگزاری آلمان درباره داكتر مسعودهجلال و عكس وی افتاد در شماره ۸۱۵. جالب است كه در پهلوی عكس خانم مسعوده، عكسی از یك تظاهرات «راوا» آورده شده است كه طبعاً باید خانم مسعوده مثل جن از بسماله از آن ترسیده و به خبرگزاری آلمان یا «شهروند» اعتراض كرده باشد كه چرا عكسش را در كنار صحنهای از تظاهرات سازمانی به چاپ رسانده اند كه خواهان سرنگونی بنیادگرایان و منجمله باند جمعیت ربانی است كه او با آن سروسر دارد. (اگر خانم موضوع را رد هم كند ارزش ندارد چرا كه نه در گذشته و نه حال هیچگاه علیه بنیادگرایان مبارزه نكرده و برعكس مقابل آنان به طرز زنندهای سازشكار و متملق بوده است.)
ادامهی: دروغگویی و ریاكاری مسعودهجلال
و میدان افغانستان برباد رفته هنوز هم چنان شغالی باقیمانده كه اگر دیروز جنایتپیشگانی خاین با بدنامی احمدشاه احمدزی، یونسقانونی، لطیف پدرام، هادی دبیر، دوستم، محقق وغیره توانستند با فراغبالی و آسودگی تمام خود را برای ریاست جمهوری كاندید كنند، اینك چلیای به اندازهی آنان متعفن یعنی ملا وكیلمتوكل در رسانهها به شمول تلویزیون كه استفاده از آن را «حرام و كفر» میشمرد، وقیحانه اعلام میدارد كه كاندید پارلمان خواهد بود! او كه همانند داكتر عبداله با نشستن در چوكی وزارت خارجه، آن وزارت را آلوده گردانید، میخواهد با نشستن در پارلمان آینده در كنار «اپوزیسیون» فرمایشی، ارگان تقنینیه را از هر گونه ارزش و اعتبار عاری سازد.
ادامهی: ملا متوكل و سایر سر تبهكاران طالبی
بعضی دوستان خارجی كه هنوز آشنایی كافی به افغانستان تار و مار شده توسط میهنفروشان بنیادگرا نیافته اند از ما میپرسند: آیا ملاراكتی واقعاً خود را برای پارلمان كاندید میكند یا اینكه این را رسانهها چاق میكنند تا تبسمی بر لبان مردم سوگوار شما آورند؟
و وقتی ما توضیح میدهیم كه نه موضوع جدی است و نه تنها او بلكه خاینان كثیفتر نسبت به او مثل ملا وكیلمتوكل و ملاخاكسار و حتی گلبدینیها هم كاندید خواهند بود، لااقل یكی از آنان آنقدر بهتزده شد كه لحظاتی هیچ حرفی بر زبان نیاورد و همدردیاش را با مردم ما فقط با قطرات اشكش بیان داشت. البته تقریباً تمامی دوستان مذكور، اینگونه برآمدهای طالبان و گلبدینیها را آشهایی میدانند كه امریكا برای مردم افغانستان میپزد. از یاد نمیبریم كه امریكا ملاراكتی را پس از مدت بسیار كوتاهی از گوانتانامو رها كرد و این نامردك جنایتپیشه هر چه در انبان تعریف و تمجید داشت درباره شرایط گوانتانامو به زبان آورد.
ادامهی: مزدور و مكروبی بنام ملاراكتی هم به پارلمان میرود!
ما مدتها پیش در «پیام زن» گفته بودیم كه یكی از دلایل ستمكاریهای قرون وسطایی و غیر انسانی طالبان احتمالاً در آزارهای جنسی است كه اغلب آنان در دوران كودكی و نوجوانی در مدرسهها دیده اند. نكتهای كه در مورد «برادران» دینی نكتایی پوش شان مثل داكتر عبداله، فهیم، یونسقانونی وغیره نیز صدق میكند.
آیا جنایتسالاران از دیدن هیأت «بچه»های شان خجالت خواهند كشید؟ فكر نمیكنیم. اما این عكسها بدون تردید مایه سرافكندگی مردم ما میباشند كه وقتی نیرویی انقلابی رهبری كننده ضعیف باشد، بیگانگان چه وحوش كثیف پر عقدهای را برای ما «قهرمان» وانمود ساخته به حكومت میرسانند. حتی همین عكسها هم كافی اند تا مخصوصاً روشنفكران طرفدار این مزدوران بیمار و جاسوس نظیر نرشیرنگارگر، خلیلهاشمیان، نبیمصداق، رحمتالهصافی و... اگر از دنیا یك روز هم باقی بماند باید در كنار روشنفكران طرفدار جنایتسالاران «ائتلاف شمال» همراه با مالكان شان محاكمه صحرایی شوند كه چرا با پامال كردن شرافت خود به دفاع از این مشتی جاهل و جنایتكار برخاسته بودند.
ادامهی: «بچه»هایی كه بر ما حكومت كردند
این نوشته كه چهره یكی دیگر از روشنفكران سرسپردهی جنایتسالاران «ائتلاف شمال» را افشا مینماید، با پوزش از نویسنده ارجمندش رووف روشــــنـایی، اندكی فشرده به چاپ میرسانیم.
«ماده ۱۹ منشور جهانی حقوق بشر: هر فرد حق آزادی عقیده و بیان را دارد و حق مذكور شامل آن است كه از داشتن عقاید خود بیم و هراس نداشته باشد و در كسب اطلاعات و افكار و در اخذ انتشار آن به تمام وسایل ممكن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد» و در زیر این آرتیكل چنین آمده:
«آزادی مطبوعات مثل یك گردباد است كه ریشههای فساد، ساخت و پاخت و قوم و خویش پرستی و انتصاب آنها در مسند ادارات دولتی، همچنان رژیمهای استبدادی كه برای چند دهه در یك كشور ریشه دوانیده را از ریشه درآورده و به دور خواهد انداخت. رژیمهای استبدادی آزادی مطبوعات را "خطرناك" و "مخرب" میدانند، بنابرین سعی میكنند به طریقی روزنامهنگاران و روزنامههای مستقل را با مارك "جاسوسی" و "تبلیغات بیگانگان" و "مزدور" و "انتشار اسرار دولتی" و "توهین به مقدسات" حذف كنند»، «آزادی مطبوعات سنگ بنای هر آزادی دیگر است، آزادی مطبوعات كلید دموكراسی است»، «قلم زدن در راه حقیقت و یا گفتن حقیقت بدون زیبا جلوه دادن آن، رنگ كردن و سؤاستفاده از آن از اهمیت بالایی برای روزنامهنگاران برخوردار است. بعضی از روزنامهنگاران به دلایل ارتباط سیاسی كه با مسئولان بالایی دولت برقرار میكنند ممكن در دام آنها بیفتند و یا به دلایل حرفه و یا گزارشات سیاسی خود بروكراتیك عمل كرده و اخلاق روزنامهنگاری را زیر پا گذاشته و به خاطر جاه و مقامطلبی و ثروتاندوزی گزارشات جعلی و ناقص را به مردم ارایه دهند.
ادامهی: درنگی بر ژورنالیزم زردِ جنایتسالار پسند شكراله كهگدای
داستان قتل عینالقضات همدانی بدست روحانیت
فـرهاد عـرفانی ـ مـزدك
عینالقضات به فارسی و عربی آثار متعدد دارد و گذشته از تبحر در حكمت و عرفان، در شاعری و نویسندگی هم قریحهی عالی داشته است.
به نقل از دایرهالمعارف مصاحب و فرهنگ معین.
«پیام زن»
... برخیز مردك!
سرنگهبان، با قدی بلند، سینهای ستبر، ریشی انبوه، و شمشیری آخته، در چهارچوب در ایستاده بود و چشم در چشم عینالقضات، دوخته بود.
عینالقضات، با سر و روئی آشفته، گیسوانی درهم، جامهای پاره و آلوده در سرگین چهارپایان و چهرهای و دست و پائی پوشیده از خون خشكیده و گرفتار در غل و زنجیر، آنچنان به گرسنگی و تشنگی گرفتار بود كه توانی برای برخاستن نداشت. پس خطاب به نگهبان با صدائی ضعیف گفت: «كمی آبم دهید!».
ادامهی: غـروب آخـرین سپیـده
«ماه و ستاره و خورشید جهاد» و لابد لومپن اوباش كثیف جهاد تورن اسماعیل، كارگری را كه در ساختمان پل هوایی در هرات كار میكرد زیر مشت و لگد گرفت و بعد از سگان مسلحاش خواست تا الله اكبر گویان او را در مضروب كردن كارگر بیگناه كمك كنند. (سایت فارسی بیبیسی، ۲۴ مارچ ۲۰۰۵). «قاید جهاد» تهدید كرده بود كه اگر مقامات محلی هرات، «با كف زدن»، پلهای هوایی را ساختند او «با الله اكبر» آنها را خراب خواهد كرد زیرا پلها چشم انداز نهادی را كه او ساخته خراب میكند.
ادامهی: مسئول لچكی تورن اسماعیل كیست؟
یاسرعرفات مردی كه با پشت پا زدن به وظیفهاش به مثابه انجنیر، سازمان «الفتح» را به خاطر پیكار مسلحانه برای رهایی فلسطین با تنها پنج نفر از همرزمانش بنیاد گذاشت، در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۴ جهان را وداع گفت. با مرگ عرفات دولت غاصب و نژادپرست اسرائیل با خوشحالی تصور میكند كه صدای الهامبخش و پر غرور آزادیخواهی مردم فلسطین را به تدریج و با بند بازیهای گوناگون دیپلماتیك و سیاسی برای همیشه خفه خواهد ساخت. ولی مردمی كه بیش از نیم قرن است با وصف در محاصره بودن و خنجر از پشت خوردنها از سوی ارتجاع عرب، عشق و اراده پولادین شان را به نیل به رهایی ثابت ساخته اند، با از دست دادن رهبران نه اینكه روحیه شان تضعیف نخواهد شد بلكه با جمعبندی از تجربیات مبارزات مسلحانه و غیر مسلحانه شان به یقین جنبش را اعتلا خواهند بخشید.
ادامهی: عرفات درگذشت، زنده باد مردم قهرمان فلسطین!
داكتر محمودگودرزی
درآمـد
بار دیگر بر این باور پای میفشارم كه یاد و بزرگداشت از دستشدگان ما فراتر از به خاطر آوردن زاد روز و یا مرگ روز آنان است. بزرگداشت راستین فرزانگان در گذشته ما در گامزدن در راهی است كه آنان بر ما گشوده اند و پیگیری آمیختههاییست كه آنان دریافته اند. میخواهم از «مینا» بنیادگذار «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» یاد كنم كه در چهارم فوریه ۱۹۸۷ از سوی ماموران «كی.جی.بی» روسیه شوروی در كویته پاكستان ترور شد.
ادامهی: «مینا» زنده خواهد ماند