تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا

تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا

به تاریخ اول سرطان ۱۴۰۱، نیمه‌های شب تکان‌های پیهم زلزله ۵.۹ ریشتری، روستاهایی در ولسوالی‌های ارگون و برمل ولایت پکتیکا و ولسوالی سپیره خوست را ویران نموده و هستی باشندگان محروم و تنگدست این مناطق را به تباهی کشانید. بر اساس آمار رسمی، حدود هزار تن جان باخته و بیش از ۱۵۰۰ تن دیگر زخم برداشتند.

«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) با آگاهی از این فاجعه انسانی فورا تیم سیار صحی‌اش را به منطقه اعزام نمود تا در حد توان به مداوای بخصوص زنان و دختران بپردازد. تیم صحی «راوا» در نظر گرفت تا در کنار مداوای بیماری‌های جسمی به ضربات روانی بازماندگان نیز رسیدگی کند.

تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا
تعدادی از مردم می‌گفتندکه در عمر شان نخستین بار است که با داکتری مواجه می‌شوند.

در ذیل چشمدید یکی از کارمندان تیم صحی را می‌خوانیم:

بعد از سفر طولانی در طول شب و گذر از جاده‌های مخروبه و خامه به محل زلزله‌زده ولسوالی برمل رسیدیم. در اولین نگاه با دیدن ازدحام و خیمه‌های زیاد تصور می‌‌گردد که شمار زیاد نهاد‌های امدادی به ساحه جهت کمک رسیده‌اند و این مردم زجرکشیده لااقل از ناحیه غذا و آب و ادویه تشویشی ندارند. ولی با گذشت مدتی و دیدن گشت و گذار نیروهای طالبان به زودی دریابی که در جهنم‌ستان زندگی می‌کنی و دقیقا صحنه به صحنه فلم پرمفهوم «پیپلی لایف» ساخته عامر خان در ذهن‌ات تجسم می‌یابد که اکثریت در اینجا فقط در فکر نمایش و منافع شخصی خویش اند نه کمک به قربانیان و بازماندگان حادثه.

طالبان مشمول مقامات محلی و وزارت‌خانه‌های مرکز در این ساحه حضور دارند ولی همه به فکر پرکردن جیب و توبره شخصی خویش بودند نه کمک‌رسانی. قرار بر این بود که تیم صحی ما کارش را از ساعت ۰۸:۳۰ صبح آغاز کند، اما نماینده طالبی بخش صحت از آغاز کار ممانعت ورزید و باوجود اینکه تیم صحی ما متشکل از زنان بود، فرمان دادند که کسی حق تداوی زنان را ندارد. با گذشت چند دقیقه‌ای، تمام تیم‌های صحی کمک‌رسان بشمول تیم ما را فراخواندند که ظاهرا برای هماهنگی بیشتر باید در جلسه‌ای اشتراک کنند. وقتی نماینده ما خواست در جلسه اشتراک ورزد، با ممانعت شدید طالبان مواجه شده و با توهین و تحقیر گفتند که به‌هیچ‌صورت به زنی اجازه نمی‌دهند که در جلسه با مردان یکجا بنشیند. ناچار یکی از مردان تیم به نمایندگی از ما در جلسه شرکت ورزید. بالاخره جلسه شروع شد و تمام هم و غم طالبان این بود که با بهانه‌ای که گویا قرار است یک مرکز بزرگ سیار صحی بسازند تا کمک‌ها به‌شیوه خوبتر به آسیب‌دیدگان برسد، تمامی ادویه و تجهیزات صحی را برای خود غصب کنند. اما هیچ اشتراک‌کننده‌ای بشمول نماینده ما با این پیشنهاد موافقت نکرده و یکی ابراز داشت که حاضر نیست حتا یک تابلیت پرستامول را به دست طالبان بدهد و حتی ترجیح می‌دهد بدون ارایه خدمتی، برگردند.

تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا
قربانیان زلزله جریان از دست دادن عزیزان شان را به نماینده «راوا» شرح می‌دهند.

سپس ما در مورد این تصمیم طالبان با چند تن از مردم محل گفتگو کرده و خواستار همکاری آنان شدیم. اهالی با شنیدن این حقه‌بازی طالبان همه یک‌صدا گفتند که تسلیمی ادویه و تجهیزات طبی به طالبان به معنی پر کردن توبره گدایی آنان بوده و هرگز چیزی به نیازمندان نخواهد رسید. همه گفتند که حاضر اند تا دورتر از محل، خیمه این تیم صحی را برپا کنند و به روستاهای نزدیک پیام برسانند که مریضان خویش را بیاورند. ما هم بدون درنگ با حمایت و موافقت مردم کار برپایی خیمه خویش را آغاز کردیم و آنان حاضر شدند که زنان و دختران بیمار را به تیم صحی ما بفرستند.

نوشتن درباره آسیب‌های جسمی و روحی قربانیان و بازماندگان این رویداد جانکاه دشوار است. با هیچ جمله‌ و بیانی نمی‌توان چهره‌های غمبار، کابوس‌دیده و آه و ناله این انسان‌های بلاکشیده را بیان کرد.

این زلزله اندک‌ترین امکانات زندگی بخورنمیری را که اکثریت مطلق این مناطق با مشقات فراوان بدست آورده بودند، از آنان گرفته است. اهالی این مناطق با زمین اندک مصروف زراعت و مالداری اند و یا مردان برای کارهای شاق و روزمزدی به پاکستان می‌روند.

تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا
برای رسیدن به ولسوالی برمل باید ساعت‌ها در جاده‌های خامه و دشوارگذر سفر نمود. به همین دلیل کرایه رفت و برگشت نیز بسیار بالاست که اکثر مردم توان پرداخت آن را ندارند.

با این که قرار بود ما تنها زنان را معالجه نماییم اما مردان زیادی می‌‌گفتند تا حال به هیچ داکتر و دوایی دسترسی نداشته‌اند؛ همه زنان و مردان پیر و جوان از ترومای شدید رنج می‌بردند؛ بعلل مختلف، بخصوص کودکان به اسهال مصاب گردیده بودند؛ چون این قریه‌ها از جمله فقیرترین مناطق کشور اند، بر اثر تغذیه ناکافی و ناسالم از خورد و بزرگ به کمبود شدید ویتامین دچار بودند؛ زنانی که مراجعه کردند ادعا داشتند که برای نخستین بار به داکتری مراجعه نموده‌داند؛ همچو سایر ولسوالی‌های کشور مردم به آب کافی رسیدگی نداشتند چه رسد به آب آشامیدنی و آن هم آب صحی؛ عده‌ای هم گرچه مشکل صحی خاصی نداشتند ما ساعت‌ها مسافت را پیموده، فقط بخاطر دیدار با ما آمدند.

متاسفانه با مریضانی سر خوردیم که به احتمال قوی از سرطان و تکالیف پیشرفته نسایی و یا روانی رنج می‌بردند که معالجه آنان در توان تیم ما نبود اما سهولت‌هایی را ایجاد نمودیم تا به شفاخانه کابل مراجعه نمایند.

با افرادی سر خوردیم که تمام اعضای خانواده خود را از دست داده بودند و خود همانند پیکر بی‌جان در حرکت بودند؛ دو کودک ۵ و ۶ ساله‌ای را دیدیم که هیچ عضو خانواده شان زنده نمانده بود؛ با تازه عروسی برخوردیم که بشمول شوهر، تمام اقارب‌اش به کام مرگ رفتند و خودش در سکوت کامل فرو رفته حتی اشک نمی‌ریخت. با دیدن ما بغضش ترکید و گریه سر داد. وی حاضر نبود ما ساحه را ترک کنیم.

تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا
به دلیل کمبود شدید آب آشامیدنی صحی و سوتغذی اکثر کودکان با بیماری‌های گوناگون و کمبود ویتامین مواجه اند

تمام آسیب‌دیدگان از مشکلات شدید روانی رنج می‌بردند، و واژه‌هایی چون ترس، فقر، بی‌خانمانی،‌ سردرگمی و نومیدی در برابر بیان وضعیت شان می‌شرمید.

طالبان، چنانچه در مورد ادویه و تجهیزات صحی خواستند، تمام مواد خوراکی امدادی را نیز جمعاوری ‌می‌کردند. اجناس کمکی موسسات خیریه و افرادی که به‌گونه شخصی مواد خوراکی را در محل رسانیده بودند، با همان حقه‌بازی‌های معمول شان در یکجا گرد آورده ادعا داشتند که همه را یکباره به نیازمندان توزیع خواهند نمود. اما مردم محل می‌گفتند که هیلیکوپترهای طالبان به اینجا آمده و زیر نام انتقال زخمیان، مواد خوراکی امدادی را با خود می‌برند.

تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا
ابتدا طالبان اجازه نمی‌دادند که زنان به تیم صحی مراجعه نمایند، اما در اثر پافشاری نماینده ما و همکاری مردم محل زمینه تداوی زنان و دختران میسر گشت.

در این منطقه نمونه‌های فراوانی از چور و چپاول طالبان جانی را می‌توان به وضوح دید. مثلا در همان روز نخست که تیم صحی ما رسید، مقامات مختلف طالبان، زیر نام عیادت و دلجویی بازماندگان، با پروازهای جداگانه در هیلیکوپترها رسیده و مانند هم‌مسلکان شان در دولت گندیده و فاسد غنی،‌ فقط برای عکاسی و نمایش حاضر شده بودند. یکی از موسسات امدادرسان برای چند صد تن زلزله‌زده غذا پخته بود، اما لشکر محافظان و نیروهای مسلح طالبی سر رسیده و با زور تمام غذا را برای خود برداشتند تا شکم‌های کثیف خویش را سیر کردند و عملا برای مصیبت‌دیدگان چیزی نرسید.

به ولایات زیادی سفر کرده‌ایم و وقتی وضع زندگی زنان و مردان را در کنر و بدخشان و بامیان می‌بینیم تصور می‌‌کردیم که بدبخت‌ترین و نادارترین اند ولی با دیدن آسیب‌دیدگان تیره‌بخت پکتیکا، همه را فراموش کردیم.

تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا

با‌وجود سرازیر شدن میلیاردها دالر زیر نام کمک و بازسازی مناطق روستایی، مردمان ولسوالی برمل هنوز در عصر حجر بسر می‌برند. در دو دهه گذشته نشانه‌ای از مکتب، سرک، شفاخانه، آب آشامیدنی وغیره سهولت‌های اساسی و ابتدایی زندگی به اینجا نرسیده است. تنها شفاخانه ۲۰ بستر در مرکز ولسوالی،‌ از روستاهای ولسوالی ارگون و برمل چندین ساعت فاصله دارد، و اکثریت مطلق حتی توان رسیدن به همین امکانات اندک را هم ندارند.

هرچند کمک‌های صحی ما در مقایسه با نیاز عظیم باشندگان منطقه ناچیز بود، اما داکتران و پرستاران تیم ما بصورت خستگی‌ناپذیر و با صمیمیت به مداوای دهها بیمار پرداختند.

تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا


تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا


تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا


تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا


تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا


تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا


تیم صحی «راوا» در مناطق زلزله‌زده پکتیکا
آخرین مطالب