«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» به تاریخ پانزدهم دلو ۱۴۰۰ مصادف با چهارم فبروری ۲۰۲۲، گردهماییای را بمناسبت سیوپنجمین سالروز جان باختن مینا رهبر بنیانگذار «راوا» برگزار نمود. این محفل با شرکت عدهای از اعضا و هواداران ما از مناطق مختلف کشور، حاوی سخنرانی، شعر، سرودهای انقلابی و نیز قرائت گزیدهای از پیامهای رسیده بود.
در آغاز گرداننده برنامه گفت:
«امروز یاد زن قهرمانی را گرامی میداریم که سیوپنج سال قبل سر در راه آرمان بزرگاش نهاد. بدین وسیله از شرکت تک تک شما که در شرایط حاکمیت فاشیستهای مذهبی طالب و در روزهای دشوار فقر و فلاکت و سرما به شکوه محفل ما افزودید، از صمیم قلب سپاسگزاریم.
مینا ۲۲ ساله بود که «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) را به هدف نجات زنان کشور ما بنیان گذاشت و در سیویک سالگی با قلب مملو از آرزوهای بزرگ به خون تپید. او در عمر بسیار کوتاه، درسهای مالامال از حماسه و شجاعت و ایستادگی را به راهروانش آموخت تا لحظهای در برابر دشمن آرام ننشینند.»
با توجه به جو بگیر و ببند طالبان علیه زنان مبارز، محفل بصورت زیرزمینی و با مراعات مسایل امنیتی برگزار گردید.
وی در ادامه افزود:
«خواهران،
طی بیست سالی که امریکا وطن ما را زیر نام دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زنان اشغال کرد، افغانستان به مرکز تروریستهای بنیادگرا و فاسدترین و ناامنترین کشور جهان مبدل گشت؛ عده زیادی از مزدوران کاسهلیس امریکا تا توانستند خوردند و بردند و غارت کردند؛ به جز زنان خودفروخته و فاسد که در بدل خوشخدمتی به سرکردگان رژیم جنایتپیشه به نان و نوا و مقام رسیدند، اکثریت قاطع زنان از همه چیز محروم گشتند؛ با وجود بودجههای میلیون دالری، خشونتهای خانوادگی و جنسی، سوءاستفاده از زنان، اجرای احکام شرعی، قتلهای ناموسی، به فحشا کشانیدن زنان و... به امر معمول بدل گشت. و....
طالبان، ابزاری در دست دولت ویرانگر و خونریز امریکا اند که با برادران جهادی و تکنوکرات خویش تعویض شدند و هر زمانی که نیازهای باداران بخصوص امریکایی را ارضا نکنند، با برادران داعشی یا کدام قماش دیگر تبدیل خواهند شد.»
از زندانیان سیاسی زن ایران که از درون شکنجهگاههای رژیم خونآشام خامنهای با شهامت تمام میرزمند یادبود به عمل آمده بخشهایی از نوشتههای آموزنده آنان خوانده شد.
بعد از دکلمه شعر «ای آتش نهان» توسط یکی از نوجوانان، یک فعال «راوا» طی سخنرانیای روی اوضاع جاری و مواضع و سیاستهای «راوا» روشنی انداخت. وی در لابلای سخنانش گفت:
«زن افغان خوشبختانه به آگاهیهایی دست یافته است که دیگر طالب نمیتواند هر قانون عصر حجریاش را بر وی تحمیل نماید. اگر طالب میکوشد که زنان از تعلیم و حق کار محروم گردد، میداند که با همین سیاست میتوان زن را سرکوب و فریادش را خنثی نموده از حیات سیاسی جامعه به دور پرتاب کرد. زنی که در اقتصاد جامعه سهمی نداشت طبعا به برده مرد بدل میگردد. پس باید جنبشهای زنان تا آخرین حد از این حقوق زنان به دفاع برخیزند.... اگر هر جنبش زنان مبارزه ضدبنیادگرایی و ضدامپریالیستی و دموکراسیخواهانه را در دستور کارش قرار ندهد، آن خیزش به تحلیل رفته توسط حکام خاین بلعیده خواهد شد.
حرکتهای ولو کوچک آزادیخواهانه و پیشرو در فضای استبداد و اختناق، تاثیر عمیقی بر کل جامعه دارد و نباید آنرا دستکم گرفت. طالبان همین اکنون از اعتراضات کوچک انگشتشمار زنان آنچنان تکان میخورند که به بازداشت و سرکوب میپردازند چون میدانند از همین حرکتهای به ظاهر کوچک، موجهای بزرگتر عدالتخواهانه سربرآورده و حاکمیت لرزان شان را واژگون خواهد ساخت.... اما با این شرط مهم که آنچنان جسارت و تعهد داشت که از بند و زندان و شکنجه هراسی به دل راه نداد. اکثرا انقلابیون زندان را نیز به بزرگترین صحنه نبرد و مبارزه مبدل ساخته بر هزاران دیگر اثر عمیق گذاشتهاند تا راه شان را ادامه دهند.»
وی در ادامه با اشاره به وضعیت جاری در میهن ماتمزدهی ما افزود:
«طالبان فعلا با قدرت و تفنگ و حمایت امریکا و پاکستان و دیگر کشورها بلندپروازی دارند، اما این دیری نخواهد پایید چون این گروه بین مردم منفور بوده، با انفجار و انتحار و کشتار و عقبماندگیهای عجیبش انزجار مردم را خریده است. طالبان نه از میان مردم بلکه در استخبارات خارجی ساخته شده و همان گونه که رژیمهای پوشالی یکی پی دیگری در افغانستان فرو افتادهاند، طالبان نیز بسوی نابودی میروند....
در همین روزهای اخیر ما شاهد دعوت طالبان در نشست ناروی بودیم که از طرف امریکا و متحدیناش مورد استقبال فراوان قرار گرفت. طبعا امریکا زیر نام حکومت همهشمول و حکومت مشارکتی و هزاران حیله و نیرنگ خواهان به رسمیت شناختن طالبان است. میزبانی ناروی و باز کردن درهای اروپا به روی طالبان خود این مفهوم را میرساند که برای دولتهای جنایتپرور غرب حاکمیت طالب یا هر نیروی بنیادگرا و وحشی دیگر مهم نیست، تنها خواست آنان دولت سرسپردهای است که نوکر بوده و منافع قدرتهای معینی را تامین نماید.
بدتر از همه دعوت زنان دلقک و سرکاری چون محبوبه سراج است که سالها زیرنام زنان فقط جیبهای شان را از دالر پر کرده و به هر سازی که امریکا بنوازد میرقصند. در گذشته نیز زنان وجدانخفتهای چون حبیبه سرابی، فوزیه کوفی، ناهید فرید و غیره نقش خاینانه را در دوحه ادا کرده و هر کدام به نوبه خود، به سخنگویان غیرمستقیم طالبان مبدل گشتند. تعداد وسیعی از زنان آگاه افغانستان به صراحت اعلام کردهاند که اینان نمایندگی از زنان افغان نکرده و ما زنان افغان هرگز جنایت و خیانت طالبان را بخشیدنی نیستیم.»
چند سرود انقلابی در محفل اجرا گردید و ویدیو کلپی از فعالیتهای «راوا» و زندگی مینا پخش شد که موزیک زمینه آن توسط یک هنرمند جوان به مینا تقدیم گردیده است.
در جریان محفل کلپی حاوی تصاویر و نقلقولهایی از زنان مبارز و دربند ایران چون سپیده قلیان، زینب جلالیان، آتنا دائمی، نسرین ستوده، مرضیه امیری، ندا ناجی و... به نمایش گذاشته شد که گرداننده در مورد آن چنین گفت:
«تاریخ مبارزات تودههای ایران سرشار از وجود انقلابیونی است که هر یک با نثار جان خویش پرچم مقاومت و انقلاب این سرزمین را بلند و سرخ نگهداشتهاند. این انسانهای سترگ نه تنها مایه الهام برای انقلابیون ایران که سرمشقی برای ما نیز به شمار میروند.
اگر از یک سو رژیم خونآشام اسلامی ایران همواره در تلاش است تا فعالان سیاسی و مخالفیناش را با شکنجه و رعب فراوان به سکوت و سازش وادارد، در برابر، جانبازانی چون فرزاد کمانگر، شیرینعلم هولی، شاهرخ زمانی و بکتاش آبتین را داریم که سر تسلیم فرود نیاورده و بارزترین نمونههای شرافت و ایستادگی را از خود به جا گذاشتهاند....»
درلابلای محفل سرود پشتو تحت عنوان «مینا عظمت ته» و سرود دری «خورشید آزادی» توسط چند تن از اعضای «راوا» اجرا گردیدند که مورد توجه و تشویق حضار قرار گرفت. در بخشی از برنامه پارچه موسیقی که توسط یک هنرمند جوان به یاد مینا ساخته شده با پسزمینه تصاویری از فعالیتهای «راوا» و مینا پخش گردید.
این گردهمایی در شرایط بس اختناقی رژیم خونخوار طالبی، بازهم به ادامه استوارانه راه مینا تا رسیدن به صبح آزادی و عدالت تاکید ورزید.
بخشهایی از پیامهای همبستگی ارسالی سازمانها و شخصیتهای مختلف از چندین کشورجهان در لابلای محفل قرائت گردید