زنان افغانستان که با خیانت و جنایات بیستساله امریکا، ناتو و غلامان افغان شان در چنگال زنستیزترین و ضدبشریترین گروه تاریخ وطن ما اسیر گشته اند، روزگار پرادباری بسر کرده و وضعیت گواه بر آنست که بار دیگر جهان آنان را کاملا به فراموشی بسپارد. در آستانه روز جهانی زن انتظار میرفت که کارزار وسیعی در حمایت از زنان افغان شکل گیرد اما تحت تاثیر بحران اوکراین و تخاصم ابرقدرتهای جنگافروز بار دیگر قضیه افغانستان و بخصوص زنانش با بیتفاوتی کامل مواجه شده است.
سرکوب زنان معترض، به اسارت کشانیدن آنان و بعد پخش اعترافات اجباری چند زن رسانندهی آنست که طالبان از قدرت و تحرک سیاسی زنان سخت هراس داشته با توسل به هر شیوه فاشیستی و وحشیانه میکوشند حرکتهای حقطلبانه آنان را در نطفه خفه سازند. اما همانگونه که زنان افغانستان بیشترین بار جنگ و دهشت و سیهروزیهای چهلساله را بر دوش کشیده اند، کینه عمیق مقابل عاملان بربریت و استبداد داشته به آسانی تسلیم فشار و اختناق و قید و بندهای طالبی نخواهند شد.
اعدامهای صحرایی، سنگسار، دُره زدن، تحقیر و توهین جانفرسای هنرمندان، تعرض به حریم خصوصی مردم و تلاشی خلقیوار خانهها و بررسی موبایل و سایر وسایل الکترونیک در کوچه و بازار، مجازاتهای قرونوسطایی چون تراشیدن موی جوانان صرفا به خاطر حمل بیرق سه رنگ کشور، به دار آویختنهای مخالفان زیر نام «اختطافگر» و «داعش»، به گلوله بستن جوانان به «جرم» شنیدن موسیقی و... همه فاشیزم عریان طالبان را هویدا ساخته، نشان میدهد که برعکس اظهارات شیادان و معاملهگران و باداران پاکستانی و غربی شان، این گروه عصرحجری کوچکترین «تغییر»ی نکرده و اصلا انتظار تغییر از لشکر جنایتپیشه انتحاری خودفریبی و عبث است. طالبان منحیث نیروی ذخیره استعمارگران ملت ما را در اسارت خود درآورده و با سرنیزه و درندهخویی مشغول تحمیل ضدانسانیترین قوانین بالای آنان میباشند.
امریکا و متحدانش اگر از یکسو در ظاهر طالبان را به رسمیت نشناخته تحریمهایی بر آنان وضع کردند، اما در خفا در پی تقویت و حمایت از آنان اند و با درآمدن زیر بال دستپروردگان شان سعی میکنند «امارت» مسخره این قاتلان را از فروپاشی نجات دهند. هرچند امریکا و ناتو نظامیان شان را از افغانستان بیرون کردند، اما مداخلات و بازیهای شیطانی شان برای تبدیل افغانستان به مرکز تروریزم با جدیت ادامه دارد و طی شش ماه گذشته داعش و باندهای تروریستی دیگر آزادانه در پی سازماندهی مجدد خود اند.
همه فشار غرب بر طالبان به تشکیل «دولت همهشمول» خلاصه میشود. منظور آنان از «همهشمول»، جا دادن یک تعداد مهرههای مزدور فولبرایتی و مورد اعتماد امریکا و ناتو در حکومت طالبی است و بس که کوچکترین تغییری در ماهیت دستگاه جهل و جنایت آنان وارد نخواهد کرد. ما همین اکنون شاهد شمولیت مهرههای مفسد سابقه چون عبدالستار سعادت، نذیر کبیری، لطیف نظری و نظایر شان در «امارت» پرخون طالبی هستیم که تمامی این خودفروختگان با پوزهمالی و چتلیلیسی تلاش دارند به طالبان چهره انسانی داده حاکمیت شان را رنگ و روغن دهند. در ضمن نباید نقش خاینانه و نیات خطرناک جهادیهای فراری و روشنفکران زرخرید شان را فراموش نمود که به اشاره رژیم منفور «ولایت فقیه» ایران بر طبل «تجزیهطلبی» و قومگرایی کوبیده عملا به طالبان خونخوار وجهه میبخشند. اینان فرق ماهوی با طالبان نداشته بیشرمانه تقلا دارند که با این ستمپیشگان دست به معامله زده در خوان شان شریک شوند. دیدار تعدادی از سران منفور جهادی با ارباب پاکستانی شان، رییس آی.اس.آی در ترکیه، دیدارهای احمد مسعود و اسماعیل خان زیر نظر صاحبان «واواکی» شان در ایران وغیره نشان از ساخت و پاختهای ننگین پس پرده دارد که نتیجه هرچه میتواند باشد جز سست شدن زنجیر اسارت بر گردن خلق ما.
رسانههای دروغپرداز غرب بیست سال تمام یک مشت زنان افغان خادم استعمارگران امریکایی و ناتو را برجسته ساخته از آنان همچون وسیلهای برای پوشانیدن جنایات، خیانتها و فاجعه حقوق زن در افغانستان استفاده نمودند. حال که امریکا و متحدانش از طریق طالبان میخواهند برنامههای خرابکارانه و تروریستپرورانه و استراتژی منطقوی شان را به پیش برند، بازهم زنانی وجدانخفته اروپانشین از جنس دیوه پتنگ را به خدمت گرفته میکوشند «امارت» انتحاریون آدمکش را صبغه ملی دهند که خوشبختانه این دلقک شان در شبکههای اجتماعی مورد تنفر اکثریت مطلق افغانها قرار گرفت. زنان مبارز و شجاع باید اولتر از همه بین خود و جواسیس دستآموز دشمن خط سرخ روشن کشیده آنان را از صفوف شان طرد نمایند. بدون بینقاب ساختن اینچنین مسخشدگان فرومایه، یک جنبش خروشان زنان نمیتواند سر بلند کند.
درحالیکه جلادان حاکم در پی سرکوب کوچکترین اعتراض و حرکتهای آزادیخواهانه علنی اند، زنان افغان و جمیع عناصر و نیروهای مدافع دموکراسی و ضدبنیادگرایی باید با درسگیری از خیزشهای انقلابی ملل دربند دیگر با در پیش گرفتن تاکتیکهای مبارزاتی مخفی، به آگاهیدهی، بسیج و متشکل ساختن زحمتکشان پرداخته، نگذارند میدان برای تروریستهای طالبی شغالی باقی بماند. آنانی که میرزمند باید برای رویارویی با هرگونه سختی و زندان و شکنجه آمادگی داشته باشند. تسلیمناپذیری و ایستادگی به رسم بزرگزنان انقلابی ایران و ترکیه و سایر کشورها از درون سلولهای مخوف شکنجهگاهها، میتواند به پربارشدن جنبش انقلابی و تقویت روحیه رزمجویانه در مجموع جامعه بیانجامد.
ما معتقدیم که مبارزه علیه تروریزم بنیادگرایی بدون مبارزه علیه امپریالیزم و ایادیاش ناقص خواهد بود. خیانت چهل ساله امریکا و مولودات بنیادگرا و غیربنیادگرایش برای مردم افغانستان به تجربه ثابت کرد که با اتکا به هیچ قدرت بیرونی و پوشالیانش نمیتوان وطن خود را نجات داد. فقط با شعار مرگ بر بنیادگرایی و امپریالیزم تحت پرچم دموکراسی استوار بر سکیولاریزم میتوان از فاجعه خانمانسوز عبور کرده راه را برای استقلال کامل سیاسی و اقتصادی، آزادی و عدالت اجتماعی گشود. زنان افغان باید پیشقراولان این پیکار عظیم گردند چون عملا نشان دادند که عزم و پوتانسیل برای چنین امر بزرگ را بصورت بالقوه دارا هستند. ما درحالیکه از دولتهای جنگافروز غربی و حکام شرافکن همسایهگان دخیل در قضیه افغانستان کوچکترین انتظاری نداریم، اما از نیروهای مترقی، سازمانهای مدافع حقوق زنان، شخصیتهای آزادیخواه و پیشرو و عناصر صلحجو میطلبیم که در کنار زنان و مردم تیرهبخت افغانستان ایستاده مداخلات دولتهای تجاوزکار شان را افشا و محکوم نمایند.
حال که دول امپریالیستی و تاجران سلاحهای مرگبار، کره زمین را به انبار باروت مبدل و در آستانه جنگ جهانی دیگری کشانیده اند، مسئولیت هر انسان آگاه است که در پی احیای جنبش بینالمللی ضدجنگ و ضد امپریالیستی گردد. اگر به این وظیفه بخصوص مردم کشورهای بزرگ امپریالیستی عمل نکنند، آینده بشر را ابرسرمایهداران برای منافع فردی شان به سوی نابودی کامل میکشانند.
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) در حالیکه روز جهانی زن را به زنان رنجبر و مبارز دنیا تهنیت میگوید، معتقد است که هشتم مارچ روز بلند کردن فریاد عدالتخواهی و تجدید تعهد برای سازماندهی نبرد جدی و یکپارچه زنان برای محو ریشهای ستم و بیعدالتی جامعه مردسالار میباشد. پس نگذاریم که ارتجاع و امپریالیزم با گروگان گرفتن این روز آن را از مضمون رزمنده تهی ساخته در حد گلدسته پیش کردن و اظهار عشق دروغین به زنان تقلیل دهند تا ماهیت ضدزن خود را در پس آن پنهان سازند. متحد شویم و با خواستهای مترقی و رادیکال به ستم جنسیتی پایان بخشیم.
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا)
۱۷ حوت ۱۴۰۰ (۸ مارچ ۲۰۲۲)