اعلامیه «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» به مناسبت نزدهمین سالروز تجاوز امریکا

امروز نسبت به هر زمان دیگری، صحت این ادعای «راوا» به اثبات میرسد که لشکرکشی امریکا به افغانستان هرگز «جنگ علیه تروریزم» و به هدف محو شبکههای تروریستی نبوده و فقط این مولودات حرامیاش را دستاویزی ساخت جهت اشغال سرزمین ویران ما. سرانجام هم بعد از دو دهه کشتار مردم بیدفاع، افغانستان را شدیدتر به کام تروریزم و مافیای موادمخدر افکنده، اینک طالبان درنده را با «برادران دینی»شان آشتی داده بار دیگر بر مردم ما مسلط میسازد. برای امریکا مهم نیست كه خون مردم بیگناه ما از چنگال باندهای تروریستی فوران زده و زندگیشان به طرز بینظیری پامال میگردد، مهم این است كه باید با فاشیستهای دینی ساخت تا ترامپ به اهداف انتخاباتی خود برسد و از جانب دیگر برای دولت امریکا که با کمترین هزینه ممکن وطن ما را در چنگش نگهداشته به رقبای نظامی و اقتصادیاش زهرچشم نشان دهد. به همین دلیل، در رهایی ٥٠٠٠ زندانی جانی طالبان هیچ تعللی به خرج نداده و حاضر است به هر معامله ننگین و خطرناک تن دهد مشروط بر این که دولت برخاسته از آن حافظ منافع امریکا در منطقه باشد.
ما قویاً معتقدیم که در کشوری تحت اشغال امریکا و تا زمانی که دستگاه حاکم و پوشالی آن دستنشانده قدرتهای امپریالیستی و جیرهخوار دولتهای مرتجع ایران و پاکستان و عربستان و قطر و غیره باشد، جامعهای مبتنی بر صلح پایدار، دموکراسی و عدالت در آن بنا نخواهد گردید. تبهکاران طالبی و جنایتکاران جهادی دستپروردههای امریکا و برادران ناتنی یکدیگر اند که هیچگونه تفاوت ماهوی باهم نداشته به آسانی تحت فرمان بادار باهم کنار میآیند. مذاکرات فرمایشی دوحه زیر نظر صاحبان عربی و امریکاییشان نیز نه پیامآور صلح بلکه شروع دور تازهای از مراراتهای ملت و به خصوص زنان ستمکش ما خواهد بود. وقتی این گرگان گرسنه مشترکاً بر وطن ما هجوم آورند، مردم ما روزهای تیرهتر و فاجعهبارتری را تجربه خواهند کرد.
با اعزام بیش از٧٧٥,٠٠٠ عسکر و هزینه کردن حدود یک تریلیون دالر در طول ١٩ سال، امریکا نتوانست ولو نمایشی به پارهای از شعارهای دروغین و عوامفریبانهاش دست یابد. نه از پایان جنگ و نابودی تروریستها خبری هست و نه هم از کاهش کشت تریاک. نه مردم گرسنه ما به نان رسیدند و نه هم زنان نگونبخت ما به حقوق ابتدایی خویش. در عوض بمباردمان نیروهای امریکایی و ناتو از یک طرف و حملات انتحاری وحشیانه طالب و داعش از سوی دیگر، صدهاهزار انسان بیگناه را به خاک و خون کشانده؛ افغانستان ویران و قحطیزده با پیشرفتهترین بمبها و مادر بمبها غربال گردید؛ آتش نفاق قومی و مذهبی به وسیله جیرهخواران امریکا شعلهورتر گشت.
«راوا» ضمن محکوم کردن تجاوز امریکا بر افغانستان، در اعلامیهای به تاریخ ۱۷ حوت ۱۳۸۰ پیشبینی نمود:
«ما بر آنیم كه با تكیه روی یك باند بنیادگرا نمیتوان به جنگ با باند دیگر بنیادگرا رفت. امریكا با به كار گرفتن "ائتلاف شمال" و تطمیع و تجهیز جنگسالارانی معین در واقع به تیز كردن دندان كثیفترین دشمنان ملت ما میپردازد و این همان سیاست ستمكارانهای است كه متاسفانه امریكا از ۲۰ سال به این سو دنبال میكند....
طالبان و القاعده را صرفاً با عملیات نظامی نمیتوان نابود كرد.... تا زمانی كه اندیشه طالبی و اسامهای وجود دارد، هر وقت ممكن است شاهد بربریزم آنان چه در افغانستان و چه در كشورهای دیگر بود».
پس از یازدهم سپتامبر وقتی هنوز خون مردم مظلوم کابل از چکمههای خونین سفاکان جهادی و خاینان خلقی و پرچمی و طالبان جنایتکار نخشکیده بود، که امریکا تمامی بنیادگرایان مذهبی را از سوراخها کشیده با رنگ و پودر «دموکراتیک» دوباره بر قدرت نصب کرد و بدین ترتیب نظام مملو از فساد و خیانت و جنایت را تهداب گذاشت که تاریخ نظیرش را شاهد نبوده است. از همان لحظه اول وقتی امریکا به جانی-ترین و پلیدترین مخلوقات ضدزن چون سیاف، قانونی، خلیلی، عبدالله، محقق، عطا، اسماعیل، خرم، الماس، ربانی، انوری، دوستم و غیره اتکا نمود، قابل پیشبینی بود که زنان افغان چه روزگار تیره و تاری را شاهد خواهند بود.
هرچند بعضی رسانههای غربی میکوشند با برجستهساختن چند زن زینتالمجلس و دلقک ارگ وضعیت زنان افغانستان را رویایی توصیف کنند، اما قتل وحشیانه فرخنده، گردن بریدن تبسم و سنگسار رخشانه کافیست تا شدت و هیبت جنایت علیه زنان در افغانستان تحت اشغال امریکا را درک کرد. در این میان، زنان سرکاری و منفور چون فوزیه کوفی، حبیبه سرابی، شریفه زرمتی، سیما سمر، زهرا نادری، صفیه صدیقی، نرگس نهان، شینکی کروخیل، فوزیه سادات، فاطمه گیلانی، حسینه صافی، زهره یوسف، وژمه فروغ و مشتی از دخترخواندههای رولا غنی مانند عادله راز، شهرزاد اکبر، غزال حارس، منیره یوسفزاده، رویینا شهابی و غیره که دهن شان از پول و امکانات وکالت و وزارت و ریاست و سفرهای خارجی شیرین است، در نقاب نمایندگان زنان با جنایتکاران همدست بوده و زنان ما را از پشت خنجر میزنند. اینان به هیچصورت نماینده زنان اسیر افغان شده نمیتوانند.
امریکای رو به زوال، محتوم به شکست است و روزی باید افغانستان را ترک کند ولی نظام مافیایی پرفساد و فرهنگ مبتذل و استعماریای به میراث خواهد ماند که مردم ما برای سالیان متمادی با آن درگیر خواهند بود. با پول امریکا، جلمرغهای جهادی به امپراتورهای مالی تبدیل شدند و خارجنشینهای بیکار زیر نام مشاور و کارشناس مانند کرگسان از غرب سرازیر شده، تا حد امکان دزدیدند و در امریکا و اروپا اندوختند. برای چور این پولهای مفت لازم نبود برنامهریزی و زحمت زیاد به خرج داد، قانونی و فاروق وردک گلبدینی از قلم و کتابچه شاگردان، سلطانزوی از نان خشک مردم کابل و رویا رحمانی از ترمیم دیوار سفارت میلیونر شدند. حقارت و فرومایگی ادارات دولتی در مصرف این پولها به اندازهای با چشمپارگی همراه بود که جان سپکو رییس «سیگار» (اداره بازرس عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان) را ظاهراً «متعجب» ساخته و میگوید: «ما، میلیونها دالر را برای ساختن دفتر یک وزیر و مبدل کردن آن به یک قصر به مصرف رسانیدهایم.» برعلاوه، لشکری از روشنفکران پلشت و خودفروخته چون امرالله صالح، نادر نادری، وحیدعمر، سمیع حامد، دادفر سپنتا، صدیق صدیقی، جاوید لودین و... در آغوش امریکا پرورش یافته و با یاری دهها شبکه تلویزیونی و رادیویی شب و روز مصروف شیوع فرهنگ استعماری در کشور هستند که اثر آن بر ملت خسته از جنگ و به شدت عقبنگهداشتهشده به حدی موثر بوده که حس وطندوستی را بین اکثریت جوانان کاملاً نابود ساخته است. دولت پوشالی کرزی و غنی اقتصاد وطن ما را شدیداً مافیایی ساخته، منطبق با منافع امریکا در مسیری کشانیدند که افغانستان به کشور مصرفی مبدل شده، ازهرگونه زیربنای اقتصادی محروم و تا سالها کچکول گدایی بدست داشته باشد. یک مشت بورژوا کمپرادور وابسته به غرب همه نعمات مادی و معنوی جامعه را در چنگ داشته ۹۹فیصد جامعه را به وحشیانهترین صورت ممکن میچاپند. نیروهای انقلابی و آزادیخواه باید راه طولانی و دشواری را در مقابله با اثرات فاجعهبار بجا مانده از دو دهه اشغال امریکا بپیمایند.
هموطنان دردمند!
کشور ما بیگمان سیاهترین روزهای تاریخ خود را پشت سر میگذراند و رهایی از آن نیاز به بسیج همگانی و پیکار قاطع و نترس دارد. نباید به نتایج نمایش مضحکهی مذاکرات صلح امیدوار بود. تنها راه رهایی و رستگاری مبارزه و تا آخر مبارزه علیه امریکا و عمالش میباشد. این وظیفه خطیر بر شانههای تمامی روشنفکران، نیروها و عناصر دموکراسیخواه، مترقی و استقلالطلب ضد اشغال و بنیادگرایی سنگینی میکند که با اتکا به مردم دردمند خویش، جنبش سرتاسری علیه حاکمیت جنایتکاران جهادی و طالبی و داعشی برپا دارند.
سربلندباد مبارزه مردم ما برای استقلال، دموکراسی و سکیولاریزم!
سرنگونباد امپریالیزم امریکا و تمامی میهنفروشان و بنیادگرایان مذهبی و غیرمذهبی!
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان»
١٦میزان ۱۳۹٩ (٧ اکتوبر ۲۰٢۰)