اعتصاب كارگران كودو برقمزار شریف
بار دیگر به تاریخ ۲۵ جدی ۱۳۷۵ حدود ۲۷۰۰ كارگر تصدی كود و برق مزار به نسبت پایین بودن مزد شان دست از كار كشیده و فابریكات كود و برق به حالت نیمه تعطیل قرارگرفت.
كارگران خواستهای خویش را به انجنیر قدوس رئیس فابریكه كود چنین مطرح نمودند.
آماده نمودن سامانآلات جدید، تجدید نظر در مورد معاش و امتیازات ماهانه - تادیه پنج قلم مواد اولیه از قبیل ۸ سیر گندم و یا آرد، هفت كیلو گرام روغن، هفت كیلو گرام شكر، نیم كیلو چای وهفت كلچه صابون كالاشویی. اگر سه قلم اخیر داده نمیشود باید در حقوق ماهانه كارگران در نظر گرفته شود. كارگران طبق محاسبه دقیق خویش ادعا میكردند كه فابریكه كود كیمیاوی صرفنظر از فابریكه برق عواید سرشار دارد. ولی در مقابل به كارگران بسیار كم معاش میدهند كه كفاف خرج و حوایج روزانه شان را نمیكند.
در فابریكه در یك دقیقه چهار خریطه كود تولید میگردد و در یك ساعت ۲۴۰ خریطه و در ۲۴ ساعت به تعداد ۵۷۶۰ خریطه. هر خریطه ۴۰ كیلو وزن دارد و نرخ فی خریطه ۳۴ دالر امریكایی و یك تن كود مبلغ ۱۲۰ دالر به فروش میرسد. پس باید به اساس قیمت كود مزد كارگران تعیین گردد.
رئیس فابریكه در جمع كارگران اعتصاب كننده حاضر شده و از وضع دشوار اقتصادی جنبش ملی و سبوتاژ اقتصادی صحبت نموده و ابراز داشت: «دشمنان خارجی توطئه چینی میكنند. استخوانهای نیاكان ما را از قبرها بیرون كرده میفروشند. عجیب است كه در چنین شرایط شما دست از كار میكشید. از همت و رنج شما كارگران است كه اردوی قهرمان ما در مقابل دشمن میجنگد. یگانه امید جنبش ملی و اسلامیهمین عواید كود و برق است.»
انجنیر قدوس میخواست با چرب زبانیهای پرچمیوار كارگران را از خشم واعتصاب باز دارد ولی نیرنگ وی كارگر نیفتاد و همه اعتصاب كنندگان به خواستهای مطرح شده خویش پافشاری داشتند. رئیس درمانده با قادر دوستم رئیس امنیه مزار در تماس شد. بعد از لحظهای قادر دوستم آمده با شعار «زنده باد حاكمیت ما» صحبت های خود را با كارگران شروع كرد. وی نیز به توطئه خارجی، سبوتاژ اقتصادی و وضع جنگ اشاره كرد و گفت: «من تلفنی با رهبر عالی قدر جنبش ملی و اسلامی افغانستان (دوستم) تماس گرفتم، رهبر ما یك فیصد دیگر را به چهار فیصد قبلی اضافه كرده، مبارك باشد.» كارگران فیصله «رهبر عالیقدر» را نیز نپذیرفتند و نیمه اعتصاب تا چند روز ادامه یافت. تلاشهای شورای اقتصادی كار كه در رأس آن انجنیراحمد قرار دارد نیز بینتیجه بود و بالاخره كمیسیونی با شركت انجنیر قادر دوستم، ظاهر موفق، عمرآغا، نور و از كارگران رحمتاله همدم، عبدالمنان، نورمحمد معلم و نجیباله تشكیل گردید.
این كمیسیون هم نتوانست در انجام خواست كارگران موفق باشد. وضع روز به روز متشنج شده میرفت تا اینكه شب سوم حوت مدیر امنیت به دستگیری رحمتاله رئیس اتحادیه كارگری، عبدالمنان معاون اتحادیه، نوراحمد معلم نماینده، نجیباله نماینده و وزیر خان نماینده پرداخت و همه آنان را به ریاست چهار امنیت دولتی زندانی نمودند. در این جریان مذاكرات پیهم با آنان صورت گرفت، سر انجام بعد از ۲۰ روز مذاكره ۸ فیصد مزد آنان منظور شد ولی هنوز اجراء نگردیده است.
خ. ل.
تبهكاری های رهزنان عبدالمالك
بعد از ورود طالبان در شهر مزار، حزب وحدت و قوای مالك بطور همآهنگ عملیات شانرا آغاز كردند طوریكه ساعت ۱۱ قبل از ظهر حزب وحدت در شهر مزار و ساعت ۸ شام همانروز افراد مالك در شهر شبرغان به عملیات ضد طالبی كه تا ۷ صبح ادامه یافت، پرداختند. طی این عملیات ۳۰۰۰ نفر از طالبان كشته و ۲۵۰۰ نفر اسیر گردیدند.
قومندان غلامحیدر جوزجانی ۲۵۹ نفر از اسیران را اولاً توسط كلاشنكوف به قتل رسانده و بعد در پیشروی محبس شبرغان ذریعه تانك زرهدار با خاك یكسان نمود. یك شاهد ینی میگوید كه در این واقعه جوی خون را با چشم خود دیده است.
بعد از این عملیات اجساد طالبان در كوچهها و سركهای شهر هرجا پراكنده بود و هیچ كسی آنانرا نمیبرداشت تا آنكه صلیب سرخ با گرفتن مزدور كه به هر كدام مبلغ ۵۰۰۰۰۰ افغانی میپرداخت و اجساد را جمعآوری نموده و بعد توسط تراكتور جاهایی را حفر و در هر چقوری به تعداد پنجاه صد جسد را مانند حیوانات انداخته زیر خاك نمود.
در شهر كوچك شبرغان كه اهالی آن مشتمل اند بر اكثریت ازبكها و اقلیت مسافر كه از سایر حصص كشور به آنجا رفته اند، ازبكهای طرفدار مالك بخصوص در برابر پشتونها رویه بسیار ظالمانه دارند. همچنان قوای جنرال مالك تامین اعاشه شانرا بر اهالی شهر تحمیل میكنند. از همین رو مسافران مقیم شبرغان به كابل، جلالآباد و پاكستان فرار مینمایند كه از جمله ۵۰ فامیل خانه بدوش را كه از فروش سامان خانه شان پول كرایه خود را تهیه كرده بودند دیدم كه همه از ستم ازبكها، بیكاری و بلند بودن قیمتها مینالیدند.
وقتی افراد مالك به سركردگی گل محمد پهلوان از عملیات ضد طالبی فراغت یافته به قریه خواجه دوكوه یعنی قریه عبدالرشید دوستم مسلط شدند، ۸۰۰ نفر را كشتند. بالای زنان تجاوز جنسی كردند و تمام مال و مردم را بشمول موتر، تراكتور، موترسایكل و غیره به ولایت میمنه انتقال دادند.
رهزنان مالك بعد از عملیات خواجه دوكوه به طرف قریه پشتون نشین حسن تابین رفتند. اسماعیل بابری را با فامیلش به قتل رساندند و بعد از كشتن ۴۵۰ نفر دیگر اعم از مرد و زن این قریه مال و دارایی آنانرا با خود بردند. این عملیات چپاول و جنایتها زیر قوماندهی عبدل چریك صورت گرفت.
افرادفرقه ۵۱۱ نیز كه توسط گلمحمد پهلوان سوق و اداره میشوند به قریه یكه باغ شبرغان رفته ۶۴۰ نفر مرد و زن و طفل را قتل و بالای زنان تجاوز كرده و مال و دارایی شانرا تاراج كردند.
همچنان یك قومندان جنرال مالك به نام شیر عرب با افرادش بر قریه مرغاب در شهر شبرغان حمله كرده ۱۳۰۰ نفر از اهالی آنجا را كشته به زنان تجاوز و مال و دارایی شان را به یغما بردند.
بعد از ۴۰ روز كه وارد شهر شبرغان شدم، دو جسد طالب را در جوی لیسه ابنیمین ولایت جوزجان دیدم كه از شدت تعفن آنها كسی نمیتوانست از پیشروی مكتب عبور نماید. چون ازبكها بخاطر ابراز خشم خود اجازه نمیدادند اجساد دفن شود و كسی هم در انظار آنان جرأت نداشت روی اجساد خاك بیندازد از اینرو عدهای هنگام شب، در غیاب ازبكها بالای آنان خاك انداختند. در گذر خیرخانه كوچه لغمانیها در شهر شبرغان «قومندان غوثی بابه» پدر و پسری را به نامهای سیدمختار آخندزاده و میرویس كه از ولسوالی تگاب ولایت پروان بودند به قتل رسانده مال و دارایی خانه شانرا چور كردند.
در قریه پشتون نشین چرم گرم خانه شهر شبرغان فامیلهای اسلم، غفور و ایاز كه قندهاری بودند توسط افراد محیالدین كه سرگروپ غوثیبابه میباشد به قتل رسیده تمام مال و دارایی شانرا به سرقت بردند. قومندان جنرال مالك به نام «بادیكل» ۱۴ فامیل را در گذر خوستیها عقب تفحصات شهر شبرغان به قتل رسانده مال و دارایی شانرا غارت نمود.