۱۴ جنوری ۲۰۰۸ – ۲۴ جدی ۱۳۸۶
Payam-e-Zan



ارسالی بهمن از مزار شریف

به دفاع از پرویز برخیزید!

پرویز کامبخش اسیر دست ستم‌پیشگان قرون وسطایی


Parwiz Kambakhsh
پرویز کامبخش

سید پرویز کامبخش ۲۳ ساله خبرنگار روزنامۀ «جهان نو» و محصل سال سوم فاکولتۀ ژورنالیزم پوهنتون بلخ، بتاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۰۷ از سوی نیروهای امنیت ملی به اتهام گرفتن مقاله ای زیر نام «آیات زن ستیز در قران (تازینامه)» از انترنت و قرار دادن آن در دسترس برخی از دوستانش در دانشگاه، که به گفتۀ مقامات اهانت به اسلام است زندانی شد.

البته شما مجموع مقاله را میتوانید در وبلاگ های ذیل در یافت کنید که وبلاگهای متعلق به نویسنده گان ایرانی است.

http://shulah.cblogfa.com و http://roxaneh.blogfa.com/post-2.aspx

این ادعا در ابتدا از سوی برخی از همصنفانش به اساس بد بینی های مختلفی که با وی داشتند صورت گرفت، آنها ابتدا ادعا میکردند نوشته از پرویز است، اما پس ازینکه ثابت نتوانستند، ادعا کردند که آنرا از انترنت گرفته و به اختیار چند دوستش قرار داده است.

بنا به ادعای این افراد وی توسط امنیت گرفتار شد. سپس امنیت ملی اپارتمانی را که وی در آن بود و باش داشت مهر و لاک نموده و سپس آن را تلاشی کرد. چون امنیت هرچیزی بدستش آمد آنرا میگیرد. در اپارتمان کامبخش تقریبا صد ها جلد کتاب علمی مختلف و صدها مقاله برای مطالعه و همچنان اسناد و منابعی برای تهیۀ گزارش ها و تحقیق موجود است. امنیت از بین آنها وسایل ذیل را به عنوان قراین جرم با خود برد:

۱. کتاب «دین در تاریخ تمدن» نوشتۀ ویل دورانت نویسندۀ امریکایی که یک کتاب معلوماتی است و در تمام کتابخانه های شهر موجود میباشد.
۲. مقالۀ نو آوری یا اصلاح گرایی
۳. مقالۀ جامعۀ زنان
۴. مقالۀ اتحاد در میان زنان
۵. مقالۀ اسلام و دین زدایی
۶. بررسی جامۀ زنان

البته تمام مقالات مذکور در کنار صد ها مقالۀ دیگر از انترنت گرفته شده و در اطاق برای مطالعه موجود است.

اظهارات پرویز در مورد جریان محاکمه‌ای که حکم اعدامش را صادر کرد

غیر عادلانه بودن حکم را پرویز خودش چنین شرح میدهد: «حدود ساعت چهار عصر (ساعات غیر رسمی) بود، که مرا در داخل یک اطاق بسته داخل کردند، که در آن سه قاضی و یک څارنوال نشسته بود و دیگر هیچکس حضور نداشت، حکم را از قبل نوشته بود، وقتی من خواستم اظهاراتی در زمینه داشته باشم، به من اجازه اظهار داده نشد و آنها هم هیچ چیزی نگفتند فقط یک استعلامی دادند، که من نظرات خود را نوشتم آن را حتی نخواندند و فقط یک ورق از قبل نوشته شده را به دستم دادند که در آن نوشته شده بود تو به اشد مجازات اعدام محکوم هستی و بعدا سربازان مسلح مرا بیرون کردند و دوباره به زندان آوردند.»

وی گفت: «در طول سه ماهی که مرا به محکمه حاضر کردند فقط یک نمایش بود و آنها هیچ توجهی به اظهارات من نداشتند و فقط ملاک برایشان ادعای څارنوال بود، اکثرا با من برخورد تمسخرآمیز میکردند. بنا در پایان یک حکم غیرعادلانه را صادر کردند، که من از نهاد های مسئول درین زمینه خواهان بررسی جدی و کارشناسانه هستم، زیرا چرا من مجازات برای نوشته‌ای شوم که اصلا آن را کس دیگری نوشته است.»

به هر حال پرویز مدت تقریبا یک هفته را در زندان امنیت سپری کرد و سپس به څارنوالی معرفی شد. قابل ذکر است، که پرویز در زندان امنیت ملی تحت مراقبت شدید و فشار های مختلف روانی از جمله تهدید به مرگ مواجه بوده است، که تحت فشار روانی و تهدید های مختلف از وی اعتراف گرفته شده که گویا وی مقالۀ آیات زند ستیز در قران را از انترنت گرفته و در اختیار دوستانش قرار داده است. اما پرویز یک چنین اعترافی را به اساس فشار روانی و تهدید به مرگ در امنیت بی اعتبار میخواند. او میگوید که در همان استعلام نوشته است، که این اعتراف رسمی نمیباشد.

پس ازیک هفته بازداشت امنیت ملی، دوسیۀ وی به څارنوالی استیناف بلخ راجع شد.

پس از ارجاع دوسیه به څارنوالی، څارنوال تقریبا یکماه درین زمینه تحقیق کرد. مجموع اتهام وارده از سوی څارنوالی در صورت دعوی قرار ذیل است:

۱. گرفتن مقاله "آیات زن ستیز در قران (تازینامه)" از انترنت و در دسترس قرار دادن دوستانش در دانشگاه بلخ که اهانت به اسلام است.

۲. یافت شدن برخی کتب و مقالات از اطاق وی

۳. ادعای یک تعداد محدودی از همصنفانش مبنی بر اینکه وی در صنف به گفتۀ آنها جرو بحث های غیر اسلامی بخصوص در زمینۀ حقوق زن میکرده است.

در کنار این ابتدا دوسیه به شورای علمای بلخ نیز راجع شده و شورای علما بدون اینکه با پرویز ببینند و بدون اینکه از افکار وی آگاه شوند طی استعلام رسمی خواهان اعدام پرویز شده است.

به هر حال څارنوالی بلخ طبق مادۀ ۱۳۰ قانون اساسی و شریعت اسلامی جزا تقاضا کرده است. (مادۀ ۱۳۰ قضایا را به فقه حنفی راجع میسازد) به هر حال ما با علمای دین ( آنهاییکه وابسته گی های تنظیمی ندارند) درین مورد صحبت کردیم، آنها میگویند، اگر حتی پرویز این مقاله را خودش هم نوشته باشد، وی مطابق شریعت و فقه ۳ روز حبس میشود، و سپس اگر معذرت خواست آزاد است. اما درین جا محکمه و څارنوالی بسیار مغرضانه و سیاسی و مطابق سلیقۀ یک گروه خاص برخورد میکند و حتی میگویند، که وی باید اعدام شود، در حالیکه پرویز یک مسلمان است و مقاله هم در انترنت موجود است و نوشتۀ یک نویسندۀ ایرانی میباشد و وی در نوشتن آن هیچ دخالتی ندارد.

دوسیه فعلا دو ماه میشود که به دیوان امنیت عامۀ محمکۀ ابتدائیۀ بلخ راجع شده است، اما از آنجاییکه بیشتر قضات دارای سوابق مشخص تنظیمی و افکار ملایی هستند، با دوسیه صرف با درنظر داشت سلیقه های تنظیمی شان برخورد میکنند، نه با در نظر داشت موازین عدالت بشری و شریعت اسلامی.

Cartoon by Atiq Shahid
کارتون از همکار گرامی ما عتیق شاهد

ژورنالیستان و نهاد های جامعۀ مدنی شمال از ابتدای دستگیری پرویز تا حال بطور متواتر با نهاد های مسئول دولتی از والی تا پایان رتبه ترین آن ملاقات کرده و خواهان رهایی پرویز شدند، اما به این تقاضا ها کمتر گوش داده شد. ازجمله شورای ولایتی بلخ نیز به تاریخ ۶ جنوری سال روان پس از صحبت با پرویز به محکمه رفتند و از آنها خواهان رهایی پرویز شدند، اما محکمه تا حال در مورد رهایی وی هیچ واکنش مثبتی از خود نشان نداده است. از جانب دیگر درین ولایت هیچ کسی یافت نمیشود تا به عنوان وکیل مدافع درین قضیه مداخله کند و پرویز تا حال وکیل مدافع ندارد.

تا هنور محکمه دوبار پرویز را خواسته و از وی سوالهایی کرده است، اما او گفته که من مسلمان هستم و اگر کشته هم شوم از عقیدۀ خود بر نمیگردم. ولی محکمه تا هنوز تصمیم نهایی درین زمینه نگرفته است.

روز گذشته روزنامه نگاران بلخ گرفتاری پرویز را غیر قانونی خواندند و گفتند که اگر چنین اتهامی وارد باشد، دوسیه باید قبل از څارنوالی به کمیسیون تخطی از رسانه ها راجع میشد، زیرا از یک جانب پرویز ژورنالیست است و از جانب دیگر موضوعاتی مانند گرفتن مطالب از انترنت و بررسی درین زمینه ها مربوط به این کمیسیون است.

قابل ذکر است، که څارنوال بلخ در واکنش به نشست دیروز ژورنالیستان از خود حساسیت نشان داده و پرویز را در حضور ژورنالیستان ملحد و کافر خطاب کرده است. درحالیکه یقینا نه خود څارنوال و نه هم سایر زیر دستانش تا هنوز فرق بین کیبور و مانیتور را نمیدانند، چی رسد به اینکه دنیایی به نام انترنت هم وجود دارد، تا درآن زمینه تحقیقات کنند. بدین سان "توخود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل"




خشم تانرا در مقابل بازداشت پرویز کامبخش ابراز کنید! (اعلامیه راوا)