۸ جوزا ۱۳۹۵ – ۲۸ می ۲۰۱۶
|

امریکا بالاخره تصمیم گرفت تا مولود پلشتاش گلبدین، قاتل هزاران هموطن و صدّها روشنفکر آزادیخواه و انقلابی کشور ما را که هنگام جنگ مقاومت ضدروسی زیر بال خود گرفته بود و سهم بزرگی از کمکهای مالی و تسلیحاتی را به کامش میریخت، به جمع خاینان ملی در دولت کابل افزوده و بدینترتیب کلکسیون سرجنایتکاران را در دولت جهادی ـ مافیایی غنی ـ عبدالله تکمیل کند.
ما مکررا گفتهایم که برای امریکا اشک و خون مردم افغانستان ذرهای اهمیت ندارد. امریکای بنیادگراپرور جهت پیشبرد سیاستّهای شوم و تجاوزگرانه خود در ۱۵ سال گذشته سرنوشت مردم و وطن ما را به دلالان تبهکار خود سیاف، محقق، قانونی، فهیم، خلیلی، دوستم، اسماعیل، ملاترهخیل، عبدالله، ربانی و وحوش طالبی سپرد. با آنکه دولت فاسد و پرجاسوس کرزی و غنی مملو از آدمکشان معروف گلبدینی ـ فاروق وردک، کریم خرم، هادی ارغندیوال، عمر داوودزی، محمد خان، جمعه خان همدرد، وحیدالله سباوون، حلیم فدایی و...ـ بوده است، لیکن حالا قصاب کابل با گرفتن امتیازات از جمله مصونیت قضایی، نصب بیشتر سگهای دیوانهاش در دولت، مشوره دادن در اکثر مسایل و حذف نام خود و تروریستهایش از لیست سیاه سازمان ملل، به کابل شهر سوگوار و نمناک از خون قربانیان باندش قدم خواهد گذاشت.
«صلح»، «مذاکره» و «راه حل سیاسی» از آن مفاهیمی اند که از دیر باز امریکا و چوبدستهایش کرزی و ع و غ با آنها به شادیبازی و اهانت به شعور مردم افغانستان پرداختهاند. امریکا از یک سو زیر نام جنگ علیه تروریزم، بر سر هموطنان ما که از بیسرپناهی و بینانی و بیدوایی مرگ تدریجی را تجربه میکنند بم ریخته و هزاران خانواده را به ماتم مینشاند، از سوی دیگر جانیان گلبدینی و طالبی را که باید به کیفر اعمال شان برسند، با اعزاز و احترام در قدرت شریک میسازد.
حزب مزدور گلبدین در این چهل سال مرتکب تبهکاریهای هولناکی در حق مردم افغانستان گردیده است. یاد راکتباران کابل هنوز رعشه بر اندام کابلیان میاندازد؛ طی سگ جنگیها دار و دسته گلبدین در مسابقه با اراذل شورای نظاری، جمعیتی، سیافی، گلیمجمی و وحدتی از هیچگونه تجاوز بر جان و مال و ناموس مردم از خرد تا کلان و از زن و مرد دریغ نورزیدند؛ دار و ندار قصر دارالامان و موزیم کابل توسط این غلامان حلقه به گوش «آی.اس.آی» تاراج شد؛ در سالهای اخیر گلبدین مسئولیت چندین حمله انتحاری را گرفته که قربانیان آنها هموطنان معصوم ما بودهاند؛ حدود یک سال قبل گلبدین از آدمکشان اجیرش خواست تا با داعش یکجا در افغانستان جهاد نمایند؛ نام چندین گلبدینی در لیست سیاه ملل متحد قرار دارد و.... با این هم، سفارت امریکا از پیوستن اجنت قیمتیاش به بهاصطلاح پروسه صلح «استقبال» میکند و «شورای عالی صلح» را (شورایی متشکل از فرومایگانی که تازه بوی دزدی و مخبری شان به سفارتخانههای معین هم بلند شده) به این مناسبت میستاید.
زلمی خلیلزاد ضمن ناز دادن گلبدین، بیشرمانه از او دعوت میکند به خاطر «اشتباه خرابی کابل» از مردم «پوزش» بخواهد. از نظر این افعی امریکایی هر جنایت پیشهی داعشی و القاعدهای افغان (یا هر کشور دیگر) تا زمانی «بد» و سزاوار نابودی است که به منافع امریکا لطمه زند و یا تابع بیچون و چرای آن نباشد در غیر آن هر قدر هم خون و خیانت از سر و رویش تیرک بزند مهم نبوده و امریکا میتواند با او «کار» کند. و حالا وقت آن رسیده که گلبدین تیزابپاش را نیز مانند سرآدمکشان طالبی قیوم ذاکر، ملا نورالله نوری، ملا عبدالحق وثیق، مولوی محمد نبی عمری، ملا خیرالله خیرخواه، ملا محمد فاضل آخند، ملا عبدالسلام ضعیف و غیره -که از گوانتانامو آزاد شدند تا به رهبری طالبان بپیوندند- علنا بر گرده مردم ما بنشاند. با این کار سگ هار خود را پوزبند زده و در طمع نگه خواهند داشت تا دیگر هیچگاهی پاچه ارباب را نگیرد ولی هر بیناموسیای که بر مردم ما روا دارد نوش جانش. اما خلیلزاد امپریالیست فراموش میکند که محبوب بدفعل و خونپر او و دولت متبوعش گیلاس و بشقاب نشکسته که با «پوزش» بخشوده شود. همانطوری که «معذرتخواهی» دوستم گلیمجم را به استثنای غنی و مشتی روشنفکر خود فروخته، مردم ما با خشم و نفرت رد کردند، «پوزش» گلبدین را نیز همراه فضله سگ و پشک بر دهان کثیفاش خواهند کوبید. بر اساس اسناد «دیدهبان حقوق بشر»، «پروژه عدالت افغانستان»، «سازمان عفو بینالملل»، «پیام زن» و نشریات بیشمار ملی و جهانی، وی همدست با برادران مرده و زندهاش سیاف، دوستم، ربانی، عبدالعلی مزاری، احمدشاه مسعود، حسینانوری، بسمالله، خلیلی، محسنی و... مرتکب فجایعیای شدهاند که تنها شاید با جنایتهای سوهارتو و فرانکو و خمینی و خامنهای و نظایرش قابل مقایسه باشند. دهل و نغارهی عفو میهنفروشان پرچمی، خلقی، جهادی و طالبی عوامفریبی رذیلانهای از صدها توطئه امریکا و متحدان و رژیم ایران بر ضد تامین استقلال و اجرای عدالت در سرزمین اسیر ماست. تعجبی هم ندارد، دولتهای غربی، ارتجاع دینی پاکستان و ولایت فقیه جهنمی ایران به مثابه خالق و دایهی فاشیستهای مذهبی در افغانستان (و سایر کشور ها) به سود خود نمیبینند که در شرایط کنونی همهی آنان را با لگد برانند. البته وقتی برای «سیا» تاریخ مصرف سرجلادان وطنی به پایان برسد، هر کدام را به سان شاه ساواکی ایران و نوریگای پاناما در کمود خواهد انداخت و این عاقبت ننگین حاکمان شرفباختهای است که به موجودیت خون «سیا» در رگهای خود میبالند. اگر گلبدین نفرینشده و بدکار به صورت طبیعی یا در جریان شکم دریدنهای جهادی و درون دارهاش مردار نشود، بدون تردید از تیغ انتقام مردم ما هرگز در امان نخواهد ماند.
ستارهی صلح و امنیت و پیشرفت صرفا زمانی در آسمان غمبار میهن ما خواهد درخشید که مردم ما با شعار «نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم!» سلطهی دستپروردگان جهادی، طالبی و روشنفکر جامعه مدنیای و اینجویی امریکای اشغالگر و مغرور را یکبار و برای همیشه به آتش کشند.
قربانیان روشنفکر کشتار گلبدین به صدها تن میرسند که ما فقط به ذکر نمونههایی از آنان اکتفا میکنیم:
قیوم رهبر
رهبر «سازمان آزادیبخش مردم افغانستان» در شامگاه ۷ دلو ۱۳۶۸ در حیاتآباد پشاور به ضرب گلوله به شهادت رسید.
|
داکتر فیضاحمد
رهبر و موسس «سازمان رهایی افغانستان» در ۲۱ عقرب ۱۳۶۵ در پشاور پاکستان در اثر توطئهای خاینانه توسط باند گلبدین اختطاف و سر به نیست گردید.
|
مینا
رهبر و بنیانگذار «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) در ۱۵ دلو ۱۳۶۵ توسط گماشتگان خاد کابل به همدستی باند گلبدین در کویته پاکستان یکجا با دو همرزمش به شهادت رسید.
|
داکتر اسد احمدی
از انقلابیون آگاه و وطندوست بود که «اتحادیه داکتران و پرسنل طبی افغانستان» را در پاکستان بنیان گذاشته مصروف خدمت به مهاجران بود. او به تاریخ ۱۰ جوزای ۱۳۶۲ در منطقه دیر به ضرب گلوله کشته شد.
|
شکور
مبارز انقلابی با دو برادر کوچکاش محمود ۱۸ ساله و میرویس ۱۴ ساله در اوایل عقرب ۱۳۶۵ به دام گلبدین جانی افتادند که همه با پنج مبارز دیگر در کمپ بدنام شمشتو به شهادت رسیدند.
|
ملالی
قبلا نرس در یک شفاخانه کابل اما بعد در کلنیک احسان ختک در جهانگیرآباد پشاور کار میکرد که به تاریخ ۲۵ ثور ۱۳۶۹ با دوازده تن دیگر اختطاف و در جوزای همان سال در کمپ شمشتو سرش بریده شد.
|
فتاح ودود
مبارز انقلابی در ۱۵ سنبله ۱۳۶۸ در پشاور ترور شد.
|
داکتر بهاوالدین مجروح
فیلسوف و استاد پوهنتون که در ۲۲ دلو ۱۳۶۶ در پشاور در داخل منزلش ترور شد.
|
سلطان احمد سهراب
مبارز و شاعر انقلابی در سال ۱۳۶۸ در پشاور توسط گلبدین ربوده و سر به نیست شد.
|
انجنیر عطاءالله
کارمند وزارت اطلاعات و فرهنگ که چند ماه بعد از مهاجر شدن به پاکستان در میزان ۱۳۶۸ توسط آی.اس.آی دستگیر و براساس گزارش «ایشیا واچ» برای کشته شدن به حزب اسلامی گلبدین تحویل داده شد.
|
میرویس جلیل
خبرنگار رادیو بیبیسی در ۷ اسد ۱۳۷۳ که با یک خبرنگار ایتالیایی برای مصاحبه با گلبدین به چهارآسیاب رفته بود در بازگشت در منطقه چهلستون کابل به جرم نوشتن گزارشهای واقعی و خلاف میل گلبدین گلوله باران شد.
|
مسکا
از ولسوالی خیوه ولایت ننگرهار به تاریخ ۱۸ میزان ۱۳۸۳ توسط معشوق از افراد مسلح انجینر غفار از قومندانان هار گلبدینی اختطاف و مورد تجاوز قرار میگیرد. بعد از این واقعه مسکا دست به خودسوزی زد که در ۲۷ میزان ۱۳۸۳ در شفاخانه بگرام جان باخت.
|
حمیده برمکی
استاد پوهنتون با همسرش داکتر یما مسعود و چهار کودک شان در ۸ دلو ۱۳۸۹ در نزدیک سوپرمارکیت فاینست در اثر حمله انتحاری باند گلبدین جان باختند.
|
داکتر سعادت شگیوال
عضو اتحادیه داکتران افغان در پشاور در ۷ حمل ۱۳۶۹ در نزدیک خانهاش در پشاور به قتل رسید.
|
جنت خان غروال
اولین رییس پشتنی تجارتی بانک که بعد از کودتای هفت ثور به اسلام آباد مهاجر گردید و در آنجا در سال ۱۳۶۱ توسط گلبدین ترور شد.
|
فریده
کارمند برنامهی آموزش زبان انگلیسی کمیته بینالمللی نجات آی. آر. سی. در ۱۳ جدی ۱۳۶۸ در پشاور کشته شد.
|
داکتر ناهید عظمت و راضیه شفق
در ۱۶ قوس ۱۳۷۴ در مهاجر بازار پشاور توسط تروریستان گلبدینی سوار بر موتر لندکروزر ترور شدند.
|
داکتر نسیم لودین
استاد پوهنځی طب ننگرهار و مسئول چندین کلنیک و مرکز صحی در پشاور در آن شهر نزدیک منزلش به قتل رسید.
|