اعلامیه «راوا» در ارتباط به طرد جنگسالاران درجه دوم بوسیله آقای
كرزی
آقای كرزی درست یكسال پس از سازش كامل با بنیادگرایان و بوسیدن و
تحمید آنان، اینك به نظر میرسد نتیجه گرفته است كه خاینان مذكور بیش از
آن به «امارت» كردن بر مردم خو گرفتهاند كه به اطاعت از حكومت مركزی تن
دردهند، ولی او به جای زدن خود اژدرها چوچههای آنها را هدف قرار داد. به
جای به زیر كشیدن «امیران» خیانتكار، دلالان درجه دوم آنان را بركنار
ساخت. رییس گمرك و رییس پلیس این و آن ولایت چه ارزشی دارد وقتی
آفرینندگان و حامیان آنان كماكان در «امارت» و ولایت شان به ستمگری بر
مردم و ثروت اندوزی و وطنفروشی ادامه دهند؟
آقای كرزی كه پس از یكسال
ایجاد حكومتش با وصف وجود عساكر خارجی نه ثباتی را میتواند در كشور شاهد باشد
و نه كاهش امیدبخش تروریزم و جنایتكاریهای جهادی را، در واقع چوب اشتباه
خودش را میخورد. او با ستایش از این جنایتكاران در حرف و تفویض مقامها به
پسران و برادران و عمال خاص آنان، رهزنان مذكور را بیشتر جرئت بخشید. او غیر
از قهرمان اعلام كردن احمدشاه مسعود و «مارشال» نامیدن فهیم، مخصوصاً در
لویه جرگه شاید میپنداشت كه اگر همچون پسركی گوش به فرمان به صحبتهای
شداد و غلاظ و آمیخته به ارعاب و توهین سیاف، قانونی، ربانی، محسنی و
غیره ماموران شان به به گفته و سرفرود آورد و حتی به تقلید از آنان
نطقهای خود را با «السلام علیكم» و آیتهایی آغاز كند، با سگهای هار خواهد
توانست بسازد. در حالیكه تجربه نشان داد كه چنانچه ما همواره تاكید
داشتهایم به سر خیانتكاران جهادی تغییر ماهیت نمیدهند همانطوری كه پلنگها
خالهای شان را. تجربه نشان داد كه آنكه از شیوه سازش و «كار كردن» آقای
كرزی با دشمنان كثیف مردم ما سود برد بنیادگرایان بودند ونه كرزی و
همفكرانش. آنان با استفاده از فرصت و دست دراز آقای كرزی به سوی شان
میخهای غارت و نفوذ ستمگرانه خود را محكمتر كوبیدند و حال در موقعیتی هستند
كه او را به مصاف میطلبند. البته همفكران خارجی آقای كرزی هم در وچ
كردن جنایتكاران علیه مردم ما بیسهم نبودهاند. مگر این وزیر دفاع امریكا
دونالد رامسفلد نبود كه پس از دیدار با جنگ سالار اسماعیل در هرات او را
«فردی جذاب» خواند؟ در حالیكه «دیده بان حقوق بشر» جنایتكار مذكور را صاف و
ساده «دشمن حقوق بشردر غرب افغانستان» توصیف نموده و برآنست كه ایران و
امریكا بودند كه او (اسماعیل) را در موقعیت كنونی قرار دادند.
آقای كرزی
شما را كه نوای یك آهنگ از هنرمندی ایرانی میتواند به گریه بیندازد، باید
داغ جنایتكاریهای باندهای بنیادگرا، كه دور شما حلقه زدهاند، بر جسم و جان
مردم كابل و سایر شهرها به ریختن خون اشك وادارد و به هیچ قیمتی و زیر
هیچ فشاری حاضر نباشید و نه به خود حق بدهید از آنهمه جلادپیشگیها و بی
ناموسیهای آنان بگذارید.
ولو هم روزی برسد كه شما مستقیماً اژدرها را
نشانه گیرید، كار به آنجا خاتمه نمییابد. سر جنایتكاران جهادی نه اینكه از
«امارت»ها و «مناطق تحت نفوذ» شان به سوی زندان دوانده شوند بلكه باید
تمامی ثروتهای افسانوی را كه طی ٢٠ سال اندوخته اند از حلقوم خود و فرد
فرد خاندان و قوم و خویش شان بیرون كشید و سرانجام به جزای اعمال شان
برسند. باید لیستی سیاه از اینان درست شده و ترتیبی داده شود كه نتوانند از
كشور فرار كنند و به كلیه كشورها اخطار شود كه به این تروریستها زیر هیچ
عنوانی نباید در سرزمین خود اجازه اقامت دهند كه كثیفتر از عمرها و اسامهها
اند. از تمام مردم خواسته شود عرایض خود را علیه بیناموسیها و رهزنیها و
دیگر خیانتهای این «امیران» و «مارشال» و «دگرجنرال» و «جنرال» و... به
كمسیون باصلاحیتی ارائه دهند كه لااقل یك تن از شخصیتهای جهانی مثل
خانم ماری رابینسن در آن حتماً شركت مستقیم داشته باشد.
شما اشتباه
میكنید اگر تصور كنید كه با بوجود آمدن اردوی ملی اوضاع تغییر خواهد كرد.
همین اكنون همه میدانند كه این جنایتكاران افراد مربوط باند خود را در آن
جابجا كردهاند و پستهای كلید آن نیز در اختیار شان قرار دارد.
بر كشور
تارومار شده و خونچكان ما تنها و تنها زمانی خورشید آزادی و دموكراسی میتواند
سر از افق بركشد كه سایه دژخیمان بنیادگرا یكبار و برای همیش از سر مردم
سوگوار ما دریده شود.
نترسید آقای كرزی! وضع عمومی طوریست كه فاشیستهای
مذهبی اگر همه با «برادر حكمتیار» شان نیز دست یكی كنند كاری از پیش نخواهند
برد. مهم اینست كه شما به عوض آنهمه اصرار دل زننده در به بر كردن چپن و
كلاه قرهقلی و پیراهن و تنبان، در مبارزه قاطع علیه خاینان و تروریستهای
بنیادگرا اصرار بورزید تا نقشی عملی و واقعی در احیای وحدت مردم و بازسازی
میهن ویران ما ایفا كنید.
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا)
٢
قوس ۱٣٨۱ (٢٣ نوامبر ٢٠٠٢)