In this issue

قوس‌ ۱۳۷۶ ـ دسامبر ۱۹۹۷

شماره‌ مسلسل‌ ۴۷

Payam-e-Zan




آیـا عبـدالملـك‌ بـه‌ آرزویـش‌ رسیـده‌؟

Rabbani and Abdul Malik

این‌ دو خاین‌ غرق‌ غصه‌ی‌ غفورزی‌ اند یا درماندگی‌ در یافتن‌ «تكنوكرات‌» فرومایه‌ دیگری‌ كه‌ به‌ جای‌ او بنشانند؟

سگ‌ جنگی‌ بین‌ جنایتكاران‌ گلم‌ جمع‌ پدیده‌ تازه‌ای‌ نبود اما شاخ‌ به‌ شاخ‌ شدن‌ دوستم‌ و عبدالملك‌ به‌ تضاد خونی‌ بین‌ آن‌ دو، بعد تازه‌ای‌ بخشید كه‌ تا زمان‌ نابودی‌ یك‌ طرف‌ حل‌ نخواهد شد. وقتی‌ دوستم‌ به‌ خارج‌ گریخت‌، قابل‌ پیشبینی‌ بود كه‌ اربابانش‌ هنوز به‌ او نظر دارند و به‌ این‌ زودی‌ وی‌ را زیر پای‌ مزدور تازه‌ نفس‌ قربانی‌ نخواهند كرد. حال‌ كه‌ دوستم‌ با اطمینان‌ از حمایت‌ امریكا و روسیه‌ برگشت‌ و دوباره‌ حاكم‌ شد و عبدالملك‌ گریخت‌، او را نیز نباید كاغذ تشناب‌ دور انداختنی‌ صاحبانش‌ تصور كرد. ملك‌ تا مدتی‌ بر سر انگشتان‌ بادارانش‌ مورد استعمال‌ خواهد داشت‌.

ولی‌ یك‌ نكته‌ مسلم‌ است‌ و آن‌ اینكه‌ آقای‌ عبدالملك‌ به‌ معراجش‌ رسیده‌: از سطح‌ یك‌ جنایتكار معمولی‌ گلم‌جمعی‌ به‌ «وزیرخارجه‌»ی‌ خاینان‌ جهادی‌ مسما شد؛ سفرهای‌ «رسمی‌» به‌ نام‌ «وزیرخارجه‌» به‌ ایران‌ و كشورهای‌ آسیای‌ مركزی‌ كرد و نیز به‌ سبب‌ ازدواج‌ و طلاق‌ یكشبه‌ی‌ مرگبارش‌ با طالبان‌، در دنیا مشهور شد كه‌ این‌ همه‌ برای‌ رهزنان‌ جنگ‌ پرست‌ و جنایتكار حداعلای‌ «افتخار» محسوب‌ می‌شود.

یكی‌ از عوامل‌ «نیرومند» به‌ نظر رسیدن‌ فاشیستهای‌ بنیادگرای‌ پاگلین‌ و همدستان‌ خاین‌ شان‌، تبلیغات‌ رسانه‌ها برای‌ آنان‌ است‌. اگر نرسیدن‌ دالر وتفنگ‌ به‌ معنی‌ مرگ‌ مفاجات‌ این‌ جلادان‌ است‌، از عدم‌ توجه‌ رسانه‌ها هم‌ اگر نفس‌های‌ آخر را نكشند لااقل‌ نیم‌ جان‌ می‌شوند. گلبدین‌ تیزاب‌ پاش‌ مثال‌ نمونه‌ای‌ است‌.

باری‌ دلچسپ‌ خواهد بود ببینیم‌ كه‌ آیا ایران‌ دست‌ این‌ مزدورك‌ نو را به‌ دست‌ گلبدین‌ خاین‌ خواهد داد یا خیر.